اولین واکنش یک مرجع تقلید به زیر گرفتن دو طلبه در قم / ما چنین روزگاری نداشتیم

آیت الله بروجردی گفت: همه شنیدید دیروز این دو طلبۀ بیچاره در خیابان صفاییه، یک ماشین به آنها زده بعد [آن فرد]دیده با زیر گرفتن کاری صورت نگرفته پیاده شده با چاقو به گردن و شکم یکی از این دو طلبه زده است. گناه او چیست؟ تقصیر او چیست؟

اولین واکنش یک مرجع تقلید به زیر گرفتن دو طلبه در قم / ما چنین روزگاری نداشتیم

همه شنیدید دیروز این دو طلبۀ بیچاره در خیابان صفاییه، یک ماشین به آنها زده بعد [آن فرد]دیده با زیر گرفتن کاری صورت نگرفته پیاده شده با چاقو به گردن و شکم یکی از این دو طلبه زده است. گناه او چیست؟ تقصیر او چیست؟

 یک مرجع تقلید گفت: آقایان مسئول! وعده‌های توخالی ندهید! این بی‌اعتمادی مردم را بیشتر نکنید! ما چنین روزگاری نداشتیم که در قم، مرکز حوزۀ علمیه، در خیابانی که تمام دفاتر مراجع و بزرگان در آنجاست، طلبه را با ماشین زیر بگیرند.

بخش هایی از  اظهارات آیت الله علوی بروجردی، استاد فقه و اصول حوزه علمیه قم در اولین جلسه درس خارج فقه خود در سال ۱۴۰۲ به شرح زیر است:

مجروحیت و مصدومیت دو طلبه در قم

همه شنیدید دیروز این دو طلبۀ بیچاره در خیابان صفاییه، یک ماشین به آنها زده بعد [آن فرد]دیده با زیر گرفتن کاری صورت نگرفته پیاده شده با چاقو به گردن و شکم یکی از این دو طلبه زده است. گناه او چیست؟ تقصیر او چیست؟ چه اتفاقی دارد می‌افتد. آن فیلم را در تهران دیدید، [یک فرد] آن طلبه را می‌خواهد زیر بگیرد روی کاپوت ماشین می افتد و می‌کشاند او را تا پنجاه متر شصت متر می‌ برد.

بین مردم و روحانیت فاصله افتاده است

این فاصله‌ای که بین روحانیت و مردم افتاده، باید ترمیم شود. راه اشتباه بوده. این را ما باید متوجه بشویم. نباید این‌گونه باشد. این‌ها مردمی بودند، که به قول بزرگی، از اولی که ما به دنیا آمدیم کنار ما بودند. بعد هم در طول زندگی همراه ما بودند. از دنیا هم که رفتیم، زیر جنازۀ ما همین‌ها بودند. الان چه شده که [برخی] این‌طور با ماشین به طلبه‌ها حمله می‌کنند؟ آیا این طلبه را که به او حمله کردی، می‌شناسی؟! این طلبۀ بیچاره نه کاره‌ای است و نه متصدی کاری! اینجا کنار خیابان ایستاده و حتی ماشین ندارد سوار بشود. منتظر اتوبوس است. این چه گناهی کرده؟ چه اتفاقی دارد می‌افتد؟!

آقایان مسئول! بی‌اعتمادی مردم را به خود بیشتر نکنید!

به فکر باشید! چه شده که به اینجا رسیده‌ایم؟ چرا مردم این‌طور اطمینان خود را به ما از دست داده‌اند؟! شما را به خدا در این حرف‌زدن‌های خود ذره‌ای مراقبت کنید! حرف‌هایی نزنید که مردم را برنجاند. شما را به خدا در وعده‌دادن‌های خود یک ذره رعایت کنید. آقایان مسئول! وعده‌های توخالی ندهید! به مردم خلاف نگویید! این بی‌اعتمادی مردم را بیشتر نکنید! این کارها عاقبت سوئی دارد. ما چنین روزگاری نداشتیم که در قم، مرکز حوزۀ علمیه، در خیابانی که تمام دفاتر مراجع و بزرگان در آنجاست، طلبه را با ماشین زیر بگیرند و بعد برای اینکه اطمینان پیدا کنند که ضربه کاری شده، پیاده بشوند و با چاقو هم کار خود را تکمیل کنند! این بوده نظری که مردم به ما داشتند؟!

شرایط خوبی نیست، در رفتار خود بازبینی کنیم

به هر حال شرایط دشواری است. الان در شهرهایی هم که برخی از شما طلبه‌ها حضور دارید، حرف‌ها دارند و می‌گویند صد رحمت به قم و تهران! بعضی می‌گویند الان دو ماه است که ما در شهرمان نمی‌توانیم از خانه بیرون بیاییم! چه اتفاقی دارد می‌افتد؟! چه شده؟! این عمامه از نظر مردم لباس پیغمبر بوده. این عمامه این‌قدر ارزش داشت که آن کسی هم که حجاب نداشت، وقتی به یک آقای اهل علم می‌رسید، خودش را جمع‌وجور می‌کرد. حالا چه اتفاقی افتاده؟! ما چه کردیم؟! در رفتار خود بازبینی کنیم. شرایط خوبی نیست.

فاصله بین ما و مردم کم نشود خطرناک است

این‌طور که پیش می‌رود، امنیت برای افراد روحانی در بلاد نیست. این‌ها اگر هدفشان آن بزرگان مسئول است، که آن‌ها محافظ و ماشین دارند و دَمِ‌دست مردم واقع نمی‌شوند! آن‌هایی که دم‌دست مردم واقع هستند، مانند امام‌جماعت مسجد، چیزی ندارند. این طلبه‌ها در اینجا زندگی خود را به‌سختی اداره می‌کنند. طلبۀ حوزه را نمی‌گویم، استاد حوزه را می‌گویم، حقوق این استاد حوزه که شهریۀ طلبگی هم دارد، به شش میلیون تومان نمی‌رسد. کارگران که حقوق ماهیانه‌شان حداقل هفت میلیون تومان است، معترض‌اند و درآمدشان با خط فقر نمی‌سازد. این وضعیت طلبه است. با چه جان‌کندنی زندگی را اداره می‌کنند. الان خانواده‌های طلبه‌ها دعوا دارند و به همسرانشان می‌گویند که لباس نپوش و برو دنبال کار دیگری. با ما درد دل می‌کنند. آن‌وقت طلبه‌ای که با این شرایط در این حوزه مانده و درس می‌خواند، [برخی]مردم هم نسبت به او این‌طور رفتار می‌کنند، به او حمله می‌کنند و عمامه می‌پرانند. این عمامۀ چه کسی است؟! بین ما و مردم این فاصله‌ها افتاده است. اگر کم نشود، خطرناک است و خطر بیشتر می‌شود.

به‌هرحال خواستم طلب مغفرتی برای مرحوم حاج آقا رسول موسوی تهرانی کرده باشم و از ایشان تجلیلی بشود. این مهم نیست که برای فوت ایشان پیام بدهند یا ندهند! این‌ها قیمت ندارد! مهم آن تأثیری است که این مرد در طول نیم قرن بر این حوزۀ مقدسه گذاشته و حقی است که این مرد مدت نیم قرن بر این حوزه دارد. به این باید توجه داشت! ما برای ایشان طلب مغفرت می‌کنیم و امیدواریم خداوند عنایات خاص خودش را متوجه ایشان کند و درجات ایشان را متعالی و با اولیای خویش محشور کند.»

منبع: شفقنا

دیگر رسانه ها

کدخبر: 84946

ارسال نظر