آتش‌بس سیاسی ایران و آمریکا + جزییات مهم

شاید مقامات ما نیز به این نتیجه رسیده اند که احیای برجام دیگر ممکن نیست. برخی از دلایل فنی نیز وجود دارد که می‌تواند حاکی از عدم امکان احیای برجام باشد. از جمله این موارد می‌توان به زمان گریز هسته‌ای که مبنای استراتژی برجامی آمریکا در ۲۰۱۵ بود، اشاره کرد.

آتش‌بس سیاسی ایران و آمریکا + جزییات مهم

توافق هسته ای ایران و آمریکا به کجا رسید ؟ به نظر می رسد تفاهم به جای توافق هسته ای راهکاری است که  آمریکا برای مدیریت تنش‌ها با ایران در پیش گرفته است.دو طرف احتمالا نه به توافق هسته ای  مدون بلکه به تفاهماتی کلی در حاشیه قرارداد مبادله زندانیان رسیدند یا در مراحل نهایی آن هستند. پس از ماه‌ها تلاش‌ نفس‌گیر در حوزه توافق هسته ای و مذاکرات احیای برجام و خبر‌هایی که گاه هشداردهنده و گاه امیدبخش بودند، اخیرا روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی اختصاصی نوشته است ایران و آمریکا با یکدیگر به توافق غیرمکتوب رسیده‌اند که بر اساس آن ایران می‌پذیرد از پیشرفت در برنامه هسته‌ای خود پرهیز کند و در مقابل بخشی از پول‌های بلوکه شده‌اش در کشور‌های مختلف آزاد و صرف امور بشردوستانه شود.

در این گزارش آمده که هدف از دستیابی به یک توافق غیررسمی و نانوشته که برخی آن‌ را «آتش‌بس سیاسی» خوانده‌اند، جلوگیری از تشدید بیشتر رابطه خصمانه است.

توافق، تفاهم یا آتش‌بس سیاسی؟

دونالد ترامپ رئیس جمهوری وقت آمریکا در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد؛ توافقی که قرار بود در یک بازه زمانی طولانی مدت اختلاف بین ایران و غرب را حل و فصل کند اما عمر برجام بعد از سه سال به پایان رسید. بعد از آن خیلی تلاش شد تا این توافق دوباره احیا شود اما سپتامبر 2022 آخرین تلاش ها برای احیا به نتیجه نرسید و به اذعان بسیاری از کارشناسان ،برجام وارد یک فاز خاموشی بدون بازگشت شد. هرچند هم ایران و هم غرب از این واقعیت مطلع بودند اما به طور رسمی آن را اعلام نکردند تا به یک راهکاری برسند. مدتی است ایران و آمریکا به ضرورت دستیابی به یک راهکار جدید رسیده اند و نشانه های این موضوع از ابتدای اسفندماه سال گذشته مشاهده شد وقتی ایران و آژانس برای رفع اختلافات فنی توافق کردند و ایران و عربستان نیز بالاخره بعد از سال ها به از سرگیری روابط دیپلماتیک رضایت دادند. پس از آن بحرین، امارات و مصر نیز از عادی سازی روابط با تهران استقبال کردند که با موافقت تهران همراه بود.آثار تنش زدایی خیلی زود نمایان شد و نوسانات شدید در بازار ارز جای خود را به ثبات و حتی کاهش محسوس قیمت دلار داد. همکاری های ایران و آژانس به بسته شدن 2 موضوع اختلافی مهم منجر شد و تنها یک موضوع اختلافی دیگر باقی مانده است. از طرفی برخی از منابع مالی بلوکه شده ایران آزاد شد.از زمان شکست مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، مقامات آمریکایی و اروپایی به دنبال راه‌هایی برای مهار پیشرفت‌های هسته‌ای تهران بودند بنابراین تمایل برای از سرگیری گفت وگوها نشان دهنده افزایش حس فوریت در پایتخت‌های غربی درباره برنامه ایران بود که پاسخ تهران نیز به تقاضای غرب برای مذاکره کاملا روشن و شفاف بود. محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت: «غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است».اما با این حال اصرار آمریکا برای مذاکره دلیل دیگری داشت؛ بایدن در عرصه سیاسی آمریکا موقعیت محکمی ندارد و وضعیتش در انتخابات ریاست جمهوری کاملا متزلزل است بنابراین نیاز دارد که دستاوردی را به افکار عمومی آمریکا عرضه کند تا این دستاورد دستمایه خوبی برای مانورهای تبلیغاتی انتخاباتی اش قرار گیرد. از این رو به دنبال تفاهم با ایران است.

چرا تفاهم؟

کنگره مصوبه ای داشت که هر نوع تصمیم درباره برجام را دولت های آمریکا قبل از اجرا باید به کنگره ارجاع بدهند و معنای این مصوبه پایان برجام است. ضمن آن که اقدام ترامپ نشان داد دولت مستقر آمریکا نمی تواند تعهد بلندمدتی بدهد چون دولت بعد می تواند زیر آن تعهدات بزند.امروز آمریکا دنبال یک تفاهم نانوشته است. تفاهم یکی از 5 ابزار اجرایی است که رئیس جمهور آمریکا دارد تا براساس آن تصمیماتی را در حوزه سیاست خارجی بگیرد بدون آن که ملزم باشد این تصمیمات را قبل از اجرا برای تایید به کنگره بدهد. تفاهم همان توافق نانوشته ای است که طرف ها با هم انجام می دهند و تلاش می کنند ملاحظات طرف مقابل را درنظر بگیرند. حشمت ا... فلاحت پیشه به فردا گفت: «قراین نشان می دهد تفاهم ایران و آمریکا عملا اجرایی شده است چون بخشی از منابع ارزی ایران آزاد شد و ایران بازرسی های بیشتر آژانس را پذیرفته و دوربین ها و ادوات نظارتی آژانس  نصب شده است؛ منتها طرف ها برای آن که بهانه دست مخالفان داخلی ندهند سعی می کنند این موضوع را اعلام نکنند.» در این بین،تزاچی هنگبی مشاور امنیت ملی اسرائیل می‌گوید: تفاهم احتمالی ایران و آمریکا خطری به اندازه برجام برای تل آویو ندارد. وی افزود: درباره موضوع ایران، ما گفت وگو‌های صمیمی با ایالات متحده داشته ایم و این در مرکز مذاکرات من در ایالات متحده در دو سفر اخیرم بود. درجه بالایی از شفافیت متقابل وجود دارد و ارزیابی من این است که آن‌ها نمی‌خواهند برجام را احیا کنند.حال باید منتظر ماند و دید نتیجه این تفاهم چه خواهد بود و آیا بسترساز شرایطی می شود که یخ تنش ها و اختلافات حجیم بین ایران و آمریکا را آب کند؟

ایران و آمریکا؛ مدیریت تنش!

صابر گل عنبری-این روزها گفته‌ها و نقل قول‌ها از منابع آگاه و ناآگاه درباره توافقی موقت یا توافقاتی میان ایران و آمریکا زیاد و در کنار آن نیز تکذیبیه‌های دو طرف به ویژه از طرف آمریکا بی شمار و قابل توجه است. جمع‌بندی نگارنده از گفته‌ها و شنیده‌ها این است که دو طرف احتمالا نه به توافقی مدون بلکه به تفاهماتی کلی در حاشیه قرارداد مبادله زندانیان رسیدند یا در مراحل نهایی آن هستند. بخش فنی مذاکرات مالی مربوط به این قرارداد در رابطه با آزادسازی دارایی‌های ایران در کره جنوبی از چند ماه قبل در قطر در جریان بوده و هیئتی از بانک مرکزی ایران با واسطه دوحه با هیئتی مالی از آمریکا در گفت‌وگو بوده است که سفر اخیر رئیس بانک مرکزی نیز بی‌ارتباط با این قضیه نیست. اختلاف اصلی در این ماه‌ها بیشتر فنی و مربوط به شیوه انتقال و استفاده از این 7 میلیارد دلار بوده است. احتمالا هم در سفر محمد رضا فرزین مشکلات فنی باقی مانده حل و فصل شده باشد. مذاکرات سیاسی مربوط به قرارداد مبادله زندانیان نیز بیشتر با میانجی گری عمان بوده است. حالا در حاشیه قرارداد مبادله زندانیان به عنوان مسئله‌ای انسانی نیز به نظر می‌رسد که توافقات یا تفاهماتی «محدود» در حوزه‌های هسته‌ای و تحریمی در هر شکلی چه رسمی چه غیر رسمی چه موقت چه مکتوب یا غیر مکتوب در حال شکل‌گیری است،اما این شکل توافقات یا تفاهمات برونداد این واقعیت است که احیای برجام 2015 دیگر چندان امکان پذیر نیست و دو طرف به ناچار و با انگیزه‌ها و اهداف خاصی به این شکل تفاهمات روی آورده‌اند که به هر حال نوعی توافق موقت است؛ اما دادن چنین صبغه‌ای رسمی به آن، هم برای آمریکا و هم برای ایران دردسرساز و هزینه‌زاست. آمریکا قبلا دنبال توافقی موقت بود؛ اما تفاهمات کنونی حاوی امتیاز هسته‌ای بزرگی از ایران نیست که بخواهد آن را به عنوان دستاوردی بزرگ در قالب توافقی موقت معرفی کند و در این صورت با موج انتقادات داخلی مواجه خواهد بود. برای ایران نیز چنین است و دستاورد چندانی در امر رفع تحریم‌ها به همراه ندارد که به عنوان توافقی قابل توجه روی آن مانور داده شود.همچنین برای ایران که مدام بر مخالفت خود با هر نوع توافق موقتی تاکید کرده، سخت است که چنین اسمی روی این تفاهمات گذاشته شود. از این رو، آثار مثبت این تفاهمات احتمالی، بر اقتصاد بیمار ایران مقطعی، گذرا و بیشتر روانی است، اما انگیزه دو طرف هم از حرکت در جهت چنین تفاهماتی چیزی جز مدیریت تنش نیست.  در واقع دو طرف، در سایه امکان ناپذیری حل تنش و بحران و همچنین تمایل نداشتن هیچ کدام برای شدت گرفتن آن به صرافت مدیریت تنش افتاده‌اند تا از حد مشخصی فراتر نرود. توافق ایران با آژانس نیز چنین وضعیتی دارد و هدف از آن جلوگیری از تشدید تنش و بازگشت پرونده به شورای امنیت بود که البته در زمینه‌سازی برای همین تفاهمات محدود در حال شکل‌گیری با میانجی‌گری عمان و قطر نیز موثر بود.

تفاهم شفاهی به جای توافق مکتوب

اکنون و در شرایطی که هر دو کشور ایران و ایالات متحده با دلایل خاص خود به یک آتش بس موقت برای نفس‌گیری و از سرگیری مذاکرات وسیع‌تر نیاز دارند، پرسش‌هایی درباره توافق نانوشته وجود دارد؛ اول اینکه شکل گیری این توافق چقدر محتمل هست؟ این توافق چه منافع و چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟ کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل و کارشناس روابط بین الملل، در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

کوروش احمدی ضمن اشاره به مفهوم توافق نانوشته و ابعاد اثرگذاری این نوع توافق گفت: «منظور از توافق غیر مکتوب، نوعی تفاهم است. یعنی طرفین به صورت شفاهی، قرار‌هایی می‌گذارند و تلاش می‌کنند از این قرار‌ها عدول نکنند. در نتیجه این قرارها، نوعی تنش زدایی محدود با هدف پیشگیری از بحران ایجاد می‌شود و حد و حدود برای طرفین مشخص می‌شود. اینکه این توافق تا چه حدی می‌تواند به نفع ایالات متحده یا ایران باشد، به دایره ممکنات بر می‌گردد. در حال حاضر راه دیگری به جز یک تفاهم نانوشته محدود برای ایران وجود ندارد. چرا که با توجه به تحولاتی که ظرف نزدیک به یک سال گذشته رخ داده است، نمی‌توانیم انتظاری بیشتری داشته باشیم.»

وی افزود: «از مرداد سال گذشته که متنی برای احیای برجام آماده بود و به سرانجام نرسید، اتفاقاتی رخ داده که بر روند احیای برجام موثر بوده است از جمله این اتفاقات می‌توان به جنگ اوکراین، ادعای غرب مبنی بر حمایت نظامی ایران از روسیه، ناآرامی‌ها در ایران و به دنبال آن، تشدید و تقویت جریان‌های سیاسی مخالف با ایران در اروپا و آمریکا اشاره کرد. همچنین انتخابات ریاست جمهوری پیش روی آمریکا از دیگر موارد مهمی است که منجر به تردید‌های آمریکا برای احیای توافق برجام شده و حتی توافق موقت مکتوب نیز از سوی سخنگویان آمریکایی طی هفته‌های اخیر تکذیب شده است. انتخابات آمریکا که مبارزات مقدماتی آن از نوامبر (آبان ماه) از ایالات آیووا آغاز می‌شود، مسئله حساسی برای حزب دموکرات محسوب می‌شود. هر توافق مکتوبی با ایران در مورد برنامه هسته‌ای می‌تواند بر حزب دموکرات تاثیر مستقیم داشته باشد.»

نه برجام، نه بحران

این کارشناس روابط بین الملل درباره علل سوق داده شدن طرفین مذاکره به سمت توافق غیرمکتوب گفت: «با توجه به جو سیاسی ایجاد شده در اثر ناآرامی‌ها در ایران و مسئله اوکراین، ضدیت با برجام و ضدیت با توافق با ایران، افزایش پیدا کرده و حتی موضع برخی نمایندگان دموکرات ایالات متحده نیز تندتر شده است. مشکل حقوقی در این رابطه، وجود قانون بازبینی توافق هسته‌ای ایران یا اینارا (INARA) است. این قانون که در کنگره تصویب شده، دولت را ملزم می‌کند که هرگونه توافقی با ایران را برای بررسی به کنگره بفرستد. این امر می‌تواند منجر به یک بحث سیاسی موافق و مخالف شود که در شرایط انتخاباتی به نفع بایدن و همراهان دموکرات او نیست. احتمال این که در شرایط جدید در کنگره درباره توافقی با ایران موافقت شود، نیز منطقی نیست. همه این موارد نشان می‌دهند که چرا ایالات متحده از احیای برجام و توافق موقت مکتوب و رسمی با ایران احتراز می‌کند و به دنبال توافق غیرمکتوب است.»

وی افزود: «فرض این است که چنین توافقی می‌تواند از بروز بحران در روابط ایران و ایالات متحده پیشگیری کند و آرامشی در این جبهه برقرار کند، بدون اینکه موجب دردسر در داخل آمریکا شود. از طرفی با توجه به اولویت جنگ اوکراین برای غرب، ایالات متحده تمایلی ندارد که با یک تنش جدید و شدید در خلیج فارس، تمرکز خود را در اوکراین از دست بدهد. به همین دلایل یک نوع تفاهم به اصطلاح «نه برجام، نه بحران»، را امکان پذیر می‌کند که ترجیح آمریکا در این شرایط است.»

شواهد توافق غیرمکتوب

این دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل گفت: «شعار‌های طرفین را نمی‌توان عامل تعیین کننده‌ای به شمار آورد. سال قبل، «استراتژی زمستان سخت» توسط دولت سیزدهم مطرح و البته خیلی زود روشن شد که مبنای درستی نداشته است. اتفاقا همین استراتژی از عواملی بود که باعث شد ایران، مرداد سال پیش، با پیش نویس اعلام شده توسط جوزپ بورل، موافقت نکند. اما در پاسخ به این که ایران در عمل و در واقعیت چگونه برخورد می‌کند باید بگویم که ظاهرا با توجه به جمیع شواهد و قرائن و حدس و گمان‌ها، ایران نیز در مسیر همین توافق غیرمکتوب حرکت می‌کند و مذاکراتی در نیویورک، دوحه و مسقط برای رسیدن به چنین توافقی در جریان است.»

وی در پاسخ به این که چرا ایران در مسیر توافق نامکتوب حرکت می‌کند و از درخواست‌های اولیه فاصله گرفته است، گفت: «شاید مقامات ما نیز به این نتیجه رسیده اند که احیای برجام دیگر ممکن نیست. برخی از دلایل فنی نیز وجود دارد که می‌تواند حاکی از عدم امکان احیای برجام باشد. از جمله این موارد می‌توان به زمان گریز هسته‌ای که مبنای استراتژی برجامی آمریکا در ۲۰۱۵ بود، اشاره کرد. با توجه به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران، گویا آمریکا دیگر احیای چنان زمان گریزی را ممکن نمی‌داند. نه تنها ایالات متحده به دلایلی که اشاره شد سعی در اجتناب از تنش دارد، بلکه شرایط اقتصادی در ایران نیز به سمتی رفته که دولت خود را عملا ناچار به تلاش برای تخفیف تنش و برقراری آرامش می‌بیند. ایران دارایی‌هایی در کشور‌های مختلف دارد که امیدوار است از این رهگذر آزاد شود. حل مسئله زندانیان دو تابعیتی نیز که به لحاظ افکار عمومی برای ایران مضر بوده، انگیزه دیگری است. حرکت در جهت رفع مشکلات با آژانس در سایه تنش زدایی باید از دیگر مواردی باشد که مورد توجه است.»

احمدی درباره ضمانت‌های اجرای توافق نامکتوب در بلندمدت گفت: «هیچ تضمینی برای هیچ چیزی وجود ندارد. در روابط بین الملل، حتی پیمان‌ها و عهدنامه‌هایی که به امضای مجالس می‌رسند، می‌توانند توسط دولت‌ها نقض شوند. درباره برجام ۲۰۱۵ نیز همین اتفاق افتاد. درباره توافق غیرمکتوب نیز اگر حاصل شود، ریسک وجود خواهد داشت و ممکن است هر لحظه یکی از طرفین به علت بر هم خوردن توازن نیرو‌ها و تحول در شرایط داخلی و خارجی کشورها، توافق را منتفی کنند. این توافقات در زمان حاضر و بر اساس نیازمندی‌های طرفین و توازن قوای موجود، شکل می‌گیرد و تضمینی جز تلاش برای حفظ اساس توافقات و تطبیق با شرایط متحول وجود ندارد.»

 

منبع: فرارو - خراسان

دیگر رسانه ها

کدخبر: 92737

ارسال نظر