عباس عبدی: سیاست قیمتگذاری در ایران مثل «پت و مت» است
سیاست قیمتگذاری را در همه حوزهها و امور انجام میدهیم، کمابیش مثل رفتارهای کارتون جذاب و دیدنی «پت و مت» است. پت و مت نماد کسانی هستند که در مواجهه با امور و برای حل مشکلات با رویکرد نقطهای و سادهانگارانه و اقتضایی عمل میکنند و فاقد نگاه سیستمی و دانش عمیق و آیندهنگرانه هستند.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: سیاست قیمتگذاری را در همه حوزهها و امور انجام میدهیم، کمابیش مثل رفتارهای کارتون جذاب و دیدنی «پت و مت» است. پت و مت نماد کسانی هستند که در مواجهه با امور و برای حل مشکلات با رویکرد نقطهای و سادهانگارانه و اقتضایی عمل میکنند و فاقد نگاه سیستمی و دانش عمیق و آیندهنگرانه هستند.
شاید این تمثیل به نظر تند و گمراهکننده بیاید ولی معتقدم که چنین نیست و تمثیلی واقعی است. کدام تمثیل؟ اینکه سیاست قیمتگذاری را در همه حوزهها و امور انجام میدهیم، کمابیش مثل رفتارهای کارتون جذاب و دیدنی «پت و مت» است. پت و مت نماد کسانی هستند که در مواجهه با امور و برای حل مشکلات با رویکرد نقطهای و سادهانگارانه و اقتضایی عمل میکنند و فاقد نگاه سیستمی و دانش عمیق و آیندهنگرانه هستند.
در واقع مثل یک لباسی است که اندازههای آن را بدون توجه به کلیت و تناسب جسمی که باید آن را به تن کند، تغییر میدهیم، در نهایت یک لباس بدقواره و بیاندازه پیش روی ما قرار میگیرد. وضعیت بیقوارگی اقتصاد و حتی سیاست ایران محصول غلبه رویکرد قیمتگذاری است. برای آنکه روشنتر بگویم، مثلا قیمتگذاری بنزین ۱۵۰۰ تومانی هیچ فرقی با انتخاب مدیر فاقد صلاحیت در فلان پست مهم یا فلان سفارتخانه ندارد هر دو بازتابی است از اراده قدرت برای قیمتگذاری. یکی بر کالا و دیگری بر نیروی انسانی قیمت میگذارد.
یکی بنزین را یکدهم قیمت تعیین میکند و دیگری کارشناسان خبره را بیارزش و کمقیمت ارزیابی میکند، بهطوری که در نهایت افراد کمصلاحیت یا بیصلاحیت هم عهدهدار امور اجرایی و تقنینی میشوند. قیمتگذاری ابتدا سهل و آسان مینماید. میگوییم خب اینکه کاری ندارد، از امروز ویزیت پزشکان را این رقم اعلام میکنیم. مردم هم هورا میکشند یا بلیت هواپیما را فلان رقم تعیین میکنیم. همه هم خوشحال میشوند که جلوی گرانی و تورم را گرفتهایم.
غافل از اینکه ماجرا به این سادگی نیست دهها و بلکه صدها عامل همزمان دست به کار میشوند تا این تصمیم را خنثی کنند و دور بزنند. همانطور که حکومت هم برای دور زدن تحریمها اقدام میکند، در این میان دود زیان ماجرا به چشم مردم میرود، چه بسا گرانتر از قیمت تعادلی مجبور به خرید کالا و خدمات قیمتگذاری شده، شوند. در واقع با قیمتگذاری تورم را از در بیرون میکنند، ولی این تورم از پنجره فساد و رانت و تقلب وارد میشود.
دولت هم تمام توان خود را به صورت بیهوده صرف اجرای قیمتگذاری میکند. مثلا تعرفه پزشکان چگونه دور زده میشود؟ بسیاری از اقلام را میگویند خود بیمار بخرد. هم زحمت خرید آن به صورت گرانتر را به دوش بیمار میاندازند و هم احتمالا اقلام تقلبی است و البته تعرفه پزشک تغییری نکرده ولی در نهایت از جیب بیمار خیلی بیشتر بیرون رفته است. فکر نکنید این کار را فقط پزشکان بخش خصوصی یا بیمارستانهای خصوصی انجام میدهند.
خیر، بیمارستانهای دولتی هم برای انجام کارهای خود همین کار را انجام میدهند و این قیمتگذاری به نوعی زیر سر پوپولیسم و بیمههاست تا از زیر بار تعهدات خود شانه خالی کنند. آنها هم به شکل دیگری خود را ذیحق میدانند. فساد و رانت هم در این ماجرا تا دلتان بخواهد فراوان است. قیمتگذاری گرداب هائل است، هنگامی که درون آن بیفتیم با هر دست و پا زدنی، بیشتر سقوط کرده و فرو میرویم. این اتفاق از سال ۱۳۵۴ تاکنون یعنی حدود نیم قرن در ایران همزاد با تورم وجود دارد.
به نظر من بدترین بخش آن نه قیمتگذاری در کالا و خدمات است که البته این هم خیلی مهم است، بلکه قیمتگذاری در فرهنگ، سیاست و مدیریت است که موجب شده افراد و خدمات کمارزش قیمتگذاریهای بالایی شوند و برعکس. بنیان قیمتگذاری بر حذف تعادل از جامعه و حذف رقابت است و این هزینه بسیار سنگینی برای توسعه و رفاه کشور داشته است.
به لحاظ اقتصادی قیمتگذاری در پول (سود پول)، ارز و حاملهای انرژی اقتصاد کشور را زمینگیر کرده است و کل توان حکومت و دولت را از میان برده، به ویژه دولتی که مدیرانش نیز محصول نوعی دیگر از این قیمتگذاری از خلال نظارت استصوابی هستند.
ارسال نظر