چینیها برای ایران چه نقشهای کشیدهاند؟
نگاه تجاری به پکن برای دور زدن تحریمهای غرب در دولت رئیسی بیش از دولتهای دیگر به چشم میخورد.
هفته گذشته بود که احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد از اتفاقات خوبی در روابط جدید ایران و چین خبر داد و در صفحه شخصی اش در توئیتر نوشت: کمیسیون همکاریهای مشترک ایران و چین را پس از ۴ سالونیم برگزار کردیم.توافقات سفر رئیسجمهور به پروژههای کاملا مشخص تبدیل شد. با فضای سازنده کمیسیون، بزودی شاهد اتفاقات خوبی در حوزههای تجاری و سرمایهگذاری تهران و پکن خواهیم بود.
روابط ایران و چین اگر چه در سالهای گذشته با فراز و نشیب هایی همراه بوده است اما نگاه تجاری به پکن برای دور زدن تحریم های غرب در دولت رئیسی بیش از دولت های دیگر دیده می شود که عضویت ایران در سازمان شانگهای را می توان به عنوان یکی از نمونه های این گسترش روابط عنوان کرد.پیمانی که به اعتقاد ایران میتواند با یک جانبه گرایی آمریکا مقابله و با ایجاد پول واحد با سیاستهای تحریمی غرب نیز در بیفتد.
چینیها برای ایران چه نقشهای کشیدهاند؟
در سال ۱۴۰۰ ایران و چین یک قرارداد ۲۵ ساله را با یکدیگر به امضاء رساندند و ایران عضو پیمان شانگهای شد.عضویتی که باعث میشود تا ایران در نشست رسمی بتواند طرحها و پیشنهادات خود را ارائه دهد و از همه مزایای شانگهای برخوردار میشود؛ علاوه بر اینکه ریاست دورهای شانگهای را میتواند داشته باشد و میزبانی اجلاس را در خاک ایران برعهده بگیرد.
از این رو این گروه را میتوان از مهمترین نهادهای اقتصادی جهان برشمرد، وقتی بدانیم حدود ۲۵درصد تولید ناخالص جهان به کشورهای عضو آن تعلق دارد و حجم اقتصاد کشورهای عضو سازمان، ۲۰تریلیون دلار است.
از سوی دیگر براساس آمار گمرک، در سال ۱۴۰۰ تجارت ایران با اعضای شانگهای ۵۴ میلیون و ۸۵۶ هزار تن کالا به ارزش ۳۷ میلیارد و ۱۶۸ میلیون دلار رسید که حدود ۳۰ درصد کل تجارت خارجی کشور را تشکیل میدهد. سهم اعضای این سازمان ۴۵ میلیون و ۳۴۹ هزار تن و به ارزش ۲۰ میلیارد و ۵۹۶ میلیون دلار بود و واردات ایران از اعضای سازمان همکاری شانگهای برابر با ۹میلیون و ۵۰۷ هزار تن کالا به ارزش ۱۶ میلیارد و ۵۷۲میلیون دلار بوده است.
سه میلیارد نفر جمعیت کشورهای عضو این سازمان، با وجود پیشینه فرهنگی که ایران با بسیاری از آنها داراست، فرصت مناسبی برای ایران خواهد بود.
اما آغاز تاریخ روابط ایران و چین به نخستین تماس میان دو دولت به سال ۱۴۰ یا ۱۴۱ پیش از میلاد بازمیگردد. در دوره اشکانیان -که همزمان با چیرگی دودمان هان بر چین بود-پیوندهای بازرگانی میان دو کشور گسترش رو به فزونی یافت. دو طرف سفیرانی میان یکدیگر رد و بدل نمودند و جهانگردانی از چین نیز از ایران دیدار نمودند. دو کشور محصولاتی را به همدیگر معرفی نمودند که برجستهترین آنان ابریشم چین بود. مسیر بازرگانی این کالای ارزشمند از چین به اروپا از ایران میگذشت و راه ابریشم نامداشت.
در دوران معاصر، روابط ایران و چین پس از پیروزی انقلاب نیز به شدت افزایش یافت چراکه ایران به عنوان یکی از قدرتهای مهم در خاورمیانه جایگاه مثبت و ویژهای در سیاستهای چین در خاورمیانه دارد. این نگاه چین به ایران از آن جهت است که چین مخالف یکجانبهگرایی آمریکاست و آمریکا از چین، ایران و روسیه به عنوان قدرتهای تجدیدنظرطلب یاد میکند. بنابراین چین نسبت به سایر شرکای منطقهای و خاورمیانهای خود، روی ایران حساب ویژهتری باز میکند.
اگر زمانی تحریمهای آمریکا در قبال چین به جایی برسد که آمریکا و کشورهای غربی بخواهند روابط خود را با این کشور قطع یا محدود کنند، بسیاری کشورها از این سیاست پیروی خواهند کرد، اما ایران تنها کشوری است که به دلیل سیاستهای مستقلی که دنبال میکند، در یارگیریهای استراتژیک چین نقشی کاربردی دارد. بنابراین اگر در گذشته ایران به چین نیاز داشت، اکنون شرایط بینالمللی با توجه به سیاست مهار آمریکا به سمتی حرکت میکند که چین هم به ایران نیاز دارد.
هرچند وابستگی تجاری ایران و چین و جنس تعاملات اقتصادیشان نامتقارن و به سود چین بوده است، اما اکنون در عرصههای سیاسی استراتژیک چین هم نیازمند ایران است.
ضمن اینکه پس از تشدید تحریمها علیه ایران عملا دست کشورهای غربی از بازار ایران کوتاه شد و چین خلاء نبود آنها را پر کرد و در اکثر حوزههای مهم و استراتژیک نفتی، پتروشیمی، اقتصادی و ریلی شاهد حضور پررنگ چین بودیم. هر چند در مقاطعی تحت تاثیر فشارهای تحریمی این همکاریها کاهش پیدا کرد، ولی هیچگاه قطع نشد و دو طرف سعی کردند به شیوهها و راههای مختلف این همکاریها را ادامه دهند. در واقع با وجود اینکه برخی شرکای آسیایی ایران همچون کره جنوبی و ژاپن که بعضا تحت تاثیر فشارهای آمریکا روابطشان را به طور کامل با ایران قطع کردند، چین هرگز این روابط را قطع نکرد.
کالای چینی به تولید کشور ضربه میزند!
این در حالی است که بهرام امیر احمدیان کارشناس مسائل بینالملل و جغرافیای سیاسی معتقد است: چینی ها در ازای نفت به ما کالا میدهند کالاهایی که ما خودمان تولید میکردیم. به همین خاطر از تولید داخل به دستفروشی کالای چینی رسیدهایم.
تا قبل از اینکه چین این نقش را برای ایران داشته باشد، تولیدات ما وضع بهتری داشتند. یک دسته از کالاهای مصرفی خانوار و مواد مورد نیاز کارخانه ها را ما خودمان تولید میکردیم اما سالهاست آنها را از چین وارد میکنیم. ما در بازرگانی خارجی نتوانسته ایم به تولید کننده داخلی و وارد کننده ایرانی و چین بگوییم این کالایی که در ازای نفت از چین وارد می کنیم ما خودمان تولید میکردیم. اکنون با شرایط اقتصادی کشور و تفاوت زیاد قیمت تمام شده کالاهای ایرانی با چینی، کالاهای تولید داخلی گران تر از کالاهای وارداتی از چین تمام میشوند و در برابر کالای چینی نمیتوانند رقابت و مقاومت کنند و لذا تولید ملی بویژه در صنایع سبک و نیمه سنگین، به تعطیلی کشیده می شود و کارگران بیکار می شوند و به دستفروشی کالاهای چینی که زمانی خودشان تولید می کردند می پردازند.
اما دلیل ورود کالاهای بی کیفیت چینی به ایران چیست بررسیهای نشان میدهد سودجویی برخی تجار ایرانی و عزم تولیدکنندگان چینی برای فروش کالاهای با هزینه پایین تولید، از دلایل اصلی ورود جنسهای بی کیفیت چینی به ایران است.
این در حالی است که افکار عمومی در ایران دلیل کیفیت پایین کالاهای چینی را نه در سودجویی تجار بلکه ناتوانی چین در تولید کالاهای با کیفیت میداند در صورتی که این مساله به تجار ما بر میگردد.چین در شرایط فعلی به دنبال تولید محصولات با کیفیتتر است و سیاست تولید محصولات کم کیفیت را دنبال نمیکند به همین دلیل حتی در بازار داخلی این کشور محصولات ارزان قیمت چینی کمتر پیدا میشود.پیشتر سازمان استاندارد ایران با گمرک چین تفاهم نامهای برای کنترل کیفی محصولات واردشده به ایران امضا کرده بود، اما این تفاهم نامه پس از مدتی اجرا به فراموشی سپرده شده است.
در چین کالاها در سطوح مختلف کیفی تولید میشوند که بسته به تمایل بازرگان، کالاها به کشورهای مقصد ارسال میشود.به طور مثال کالاهایی که به آمریکا و اروپا ارسال میشود از کیفیت بالاتری برخوردار است، اما بازرگانان ایرانی با توجه به شرایط بازار ایران و گاها سودجویی بیشتر، کالاهای با کیفیت پایین را وارد میکنند.
در عین حال نباید از یاد برد که چین بدهکارترین کشور به ایران است. چین بزرگترین بدهکار نفتی به ایران با بیش از ۲۲ میلیارد دلار میباشد این کشور در طول این سالها سعی کرده تا با صادرات کالا بدهی خود را تسویه کند.
چینیها دچار دلال بازی ایرانیها شدند !
در همین رابطه حسین ملائک سفیر اسبق ایران در چین در رابطه با علت عدم وجود چشمگیر سرمایه گذاران چینی در بازار ایران بعد از تفاهم نامه ۲۵ ساله اظهار کرد: روابط ایران با چین در تفاهم نامه ۲۵ ساله میان ۲ کشور با محوریت نفت بوده است و سرمایه گذاری ها قرار بود با این شرایط انجام شود در واقع نفت باید پشتوانه پروژه ها باشد اما چون نفت ایران دچار مشکلات تحریمی است و به علت تحولات روسیه که اکنون بازار نفت را در دست دارد، مقداری شرایط برای پروژه های ایران سخت شد.
وی با بیان اینکه چینی ها در معاملات اقتصادی دچار عادت های ایرانی شدند گفت: ما هیچ فرصتی به چینی ها برای سرمایه گذاری ارائه ندادیم و چینی ها هم دچار دلال بازی ایرانی ها شدند و منافع دلال بازی باب طبع آنها شده است ضمن اینکه توافق ایران و چین تا امروز هیچ اثری نداشته که بخواهد حفظ شود.
ملائک تاکید کرد: در واقع به جز یوزانس و فایننس سرمایه گذاری مستقیم از طریق چینی ها در ایران وجود ندارد یا به صورت خیلی محدود شاهد آن هستیم و علت آن هم قوانین و مقررات ما و محیط نامطلوب سرمایه گذاری خارجی در ایران است ، سرمایه گذاری خارجی نحوه انتقال و برداشت پول برایش مهم است اما ایران به لحاظ تحریم های بانکی که دارد اجازه نمی دهد فردی که سرمایه گذاری می کند سود و پول اش را بردارد، بنابراین ما هیچ پروژه درست و کارآمدی به عنوان سرمایه گذاری خارجی در ایران نداریم.
روابط تهران و پکن استراتژیک نیست
چینیها برای ایران چه نقشهای کشیدهاند؟
حسن بهشتی پور، تحلیلگر روابط بین الملل نیز درباره روابط دو کشور می گوید: پکن در پروژه های زیرساختی مختلف در ایران سرمایه گذاری می کند. با این حال، روابط اقتصادی آنها به دلیل تحریم های آمریکا علیه ایران پیچیده شده است که توانایی شرکت های ایرانی را برای تجارت با شرکت های چینی که در ایالات متحده فعالیت دارند، محدود کرده است. علیرغم این چالش ها، چین به حمایت از ایران ادامه داده و دو کشور قرارداد مشارکت راهبردی ۲۵ ساله را امضا کرده اند که شامل همکاری در بخش های مختلف اقتصادی است.
یکی از اهداف اصلی سفر سال گذشته رئیس جمهور به پکن تقویت روابط اقتصادی ایران و چین به ویژه در بخش انرژی بود چرا که چین به شدت به واردات نفت دلبسته است زیرا ایران یکی از تامین کنندگان اصلی نفت ارزان برای این کشور است. ایران امیدوار است از طریق تقویت روابط اقتصادی با چین، تأثیر تحریم های آمریکا را جبران کند و بازارهای صادراتی خود را متنوع کند. اما واقعیت این است که روابط ایران و چین استراتژیک نیست و این سخن صرفا شعاری است که مطرح میشود. البته شاید در آینده روابط دو کشور استراتژیک شود اما فعلا نیست و نشانه روشنش هم موضعگیری رئیسجمهور چین در اجلاس خلیج فارس بود. او اگر چین را متحد استراتژیک ایران میدانست، در موضوعی اختلافی، موضعی خلاف ایران نمیگرفت. با این اوصاف است که میگوییم به هیچ کشوری نباید اعتماد کامل داشت.
در حالیکه چین با تقویت روابط با ایران می تواند به منبع قابل اعتماد نفت دسترسی پیدا کند و نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد. همزمان با اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران، چین فرصتی برای گسترش نفوذ خود در منطقه و به دست آوردن اهرم فشار علیه ایالات متحده دیده است. چین با تعمیق روابط اقتصادی و سیاسی خود با ایران می تواند سلطه آمریکا را در منطقه به چالش بکشد و نفوذ جهانی خود را افزایش دهد. لازم است ایران ارتباطش را با همه کشورهای جهان توسعه دهد و محدود به یک یا دو کشور نشود و باید بپذیریم که همه دنیا چین و روسیه نیستند. البته باید با آنها هم ارتباط داشت اما آنها کافی نیستند. درست است که چین مهمترین خریدار نفت ایران است و ما هم بسیاری از کالاهایمان را از چین وارد میکنیم اما همه اینها کافی نیست.
هدف چین از احیای روابط ایران و عربستان چه بود؟
با این همه امام نقش چین در احیای روابط ایران و عربستان مهم ترین اقدامی است که دولت پکن در سالهای اخیر در نقش بازیگر سیاسی تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه ایفا کرده است.
در همین رابطه حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره تمایل چین برای حل و فصل مسایل و مشکلات منطقهای از جمله میانجیگری میان ایران و عربستان گفت: معتقدم چین بازی هژمونیک خودش را دارد انجام میدهد و آن را هم به روشی دارد انجام میدهد که یک صد سال پیش آمریکا برای حضور در عرصه جهانی به کار گرفت. آمریکاییها وقتی بعد از جنگ جهانی دوم دنیا را دچار مشکلات بسیار به ویژه به لحاظ اقتصادی دیدند با مشی پولی و اقتصادی وارد عرصه شدند و خود را منجی اقتصادی معرفی کردند.
وی ادامه داد: آمریکا امروز در دنیا نگهبان تنشهای کهنه و قدیمی است و چینیها با همان سیاست جلو آمدند و خود را به عنوان طراح صلح و سازش نشان میدهند و نتیجه آن مقدمهسازی برای تجارت و اقتصاد و سرمایهداری چین است. وقتی طرح "یک نقشه، یک راه" را مطرح کردند که اساس آن اقتصادی بود، با همه کشورها وارد مذاکره شدند و هیچ کشوری را از قلم نینداختند. الان بیش از ۳۳۰ میلیارد دلار همکاری سالیانه با کشورهای عربی تعریف کردند که ۸۰ میلیارد دلارش با عربستان است. چین هر گونه تنش که به منافعش در منطقه آسیب بزند را نمیپذیرد از این رو وارد حل و فصل مشکلات منطقه شده است.
فلاحتپیشه در پاسخ به اینکه آیا میتوان امیدوار بود که تعاملات ایران و چین به حوزه اقتصادی نیز برسد؟ گفت: معتقدم چین و عربستان در حال شمارش دستاورد توافق سه جانبه میان ایران و عربستان و چین هستند، اما متاسفانه در ایران برای دستاوردهای این توافق حتی به درستی مقدمه سازی هم نشد. عربستانیها در افزایش سهام شرکتهای بزرگشان اعلام کردند که این توافق تا چه اندازه مفید و موثر بود و به شدت عملگرایانه رفتار کردند اما در ایران هیچ اتفاقی صورت نگرفته است.
با این حال باید منتظر روزهای آینده در روابط تهران- پکن ماند و دید فقل سرمایه گذاری چینی ها در ایران باز می شود یا آن ها هنوز با تردید به این موضوع نگاه می کنند و سعی در محاسبات دقیق در صورت ورود به بازار و اقتصاد ایران دارند؟
ارسال نظر