صوت | قربانی دیروز ، الهه صحنه امروز

مجله عرشه - رادیو عرشه

ترانه بنی یعقوب گزارش نویس و روزنامه نگار در مجله عرشه روایتی درباره مدل شدن یک قربانی اسیدپاشی را بازگو و می نویسد. در بخشی از این روایت می خوانیم :از آن روزهای بهمن‌ماه بود که خورشید درست وسط آسمان می‌درخشید و دیگر کم‌کم می‌توانستی بفهمی زمستان بساطش را جمع می‌کند و جایش را به قشنگی شکوفه‌ها و سبزی می‌دهد، بهار. با این فکر که امسال برای تولدش باید کاری کند، چشم‌هایش را باز کرد. با خودش می‌گفت امسال مستحق یک تولد خوب است. نه جشن و از این حرف‌ها! نه. تنها  یک روز برای خودش. شاید بتواند از  محل کارش مرخصی بگیرد و برود برای خودش تنهایی خیابان‌ها را گز کند. شاید هم بتواند ناهار بخورد و یک کادوی کوچک هم برای خودش بخرد. بعدش هم ساز بزند. چه روزی بشود... با این فکرها بلند بلند خندید. دوروبرش را نگاه کرد تا کسی فکر نکند دیوانه شده. واقعا خوشحال بود. یک احساس شادی عمیق. فکر می‌کرد چقدر خوش‌بخت است که دوباره توانسته روی پای خودش بایستد. روزی هشت، نُه ساعت کار می‌کند، اما هیچ‌وقت خسته نیست. این‌که دوباره خودش شده... ادامه این روایت را در مجله عرشه بخوانید (مجله عرشه را از اینجا تهیه کنید )این روایت را با صدای خود او اینجا بشنوید :