ترس از اعدام به دلیل فیلم «مارمولک»
کمال تبریزی کارگردان مشهور ایرانی در مصاحبه ی جدید خود با روزنامه «هم میهن» نکات جالب توجهی را درباره ی فیلم جنجالی اش «مارمولک»، سرنوشت سریال توقیف شده ی خود «سرزمین کهن» و نقش وی در واقعه ی تسخیر سفارت آمریکا مطرح کرده است.
کمال تبریزی کارگردان مشهور ایرانی در مصاحبه ی جدید خود با روزنامه «هم میهن» نکات جالب توجهی را درباره ی فیلم جنجالی اش «مارمولک»، سرنوشت سریال توقیف شده ی خود «سرزمین کهن» و نقش وی در واقعه ی تسخیر سفارت آمریکا مطرح کرده است.
در ادامه بخش هایی از این مصاحبه را می خوانید:
فیلمی مثل «مارمولک»، فارغ از اینکه ژانر کمدی داشت اما از حیث مضمون درباره مدارا و گفتوگو بود و از تکثر صداها و اندیشهها و تعامل بین آنها حرف میزد، اما آن را تحمل نکردند و از پرده پایین کشیدند. حتی با ارجاع به این دیالوگ که بهاندازه آدمها راه برای رسیدن به خدا وجود دارد، مصداق پلورالیسم دینی تفسیر شد و درنهایت فیلم را توقیف کردند. درحالیکه اگر همان مدارا، تساهل و تسامحی که در فیلم مطرح میشود و اتفاقاً پشتوانه دینی هم دارد، در مدیریت سینمایی ما وجود داشت، چهبسا سینمای ایران به وضعیت امروز نمیرسید.
تبریزی: من اصلاً میخواهم بگویم واقعاً برای فرهنگ و هنر این مملکت خیلی کسر شأن است که در سینمای آن، فیلم توفیقی وجود داشته باشد. ما در یک دورهای در همین سینما که بهنظرمن دوره طلایی بود، اصلاً چیزی بهاسم پروانهساخت نداشتیم. همه فیلمهای خود را میساختند، اما برای اکران باید پروانهنمایش میگرفتند؛ اگر گیروگرفتاریای هم بود، در آن مرحله حل میشد. ضمن اینکه خود فیلمسازان میدانستند که باید طوری فیلم بسازند که کمترین مشکل را برای دریافت پروانهنمایش داشته باشند.
من یکبار در جایی گفتم تصمیمگیرندگان نهایی در حوزه فرهنگ و هنر، مدیرانی نیستند که در وزارت فرهنگ و ارشادند که خیلیها را هم آشفته کردهاند. میگویم چطور میتوان در سازمان سینمایی کشور فعالیت کرد و شاهد این بود که فیلمسازی را دادگاهی میکنند بهجرم اینکه فلانفیلم را ساخته است. وقتی فیلم را بهعنوان جرم و فیلمساز را مجرم تلقی میکنیم، دیگران درباره ما چهفکری میکنند و ما را چگونه میبینند. فکر کنم ما را از کرهشمالی هم بدتر میبینند. متاسفانه مسئولان ما به پیامدهای این حکمها در جهان، توجه نمیکنند. اگر بهفرض فلانفیلم که در جشنواره جهانی حضور داشته سیاهنمایی کرده، آیا بازتاب این برخوردهای قهرآمیز با سینماگران نمیتواند مصداق سیاهنمایی باشد؟
وقتی امکان روایتهای مختلف به فیلمسازان داده نمیشود درنهایت سینما تکصدایی شده و امکان ارتباط با طیف گوناگون مخاطبان خود را از دست میدهد. در آخر هم دود آن بهچشم خود سینما میرود و مخاطب انبوهاش را از دست میدهد. این نگاه انحصاری و جناحی در تلویزیون هم وجود دارد و مجری فلانشبکه که نماینده طیف و تفکر خاصیاست، نسبت به حضور مجریان دیگر در شبکههای دیگر اعتراض میکند و استعفا میدهد.
متاسفانه با تداوم این وضعیت، سینما و هنر در این سرزمین به بنبست مطلق خواهد رسید و فیلمسازان از صرافت ساخت فیلم میافتند. آقای سعید روستایی فیلم «برادران لیلا» را پیشاز وقایعاخیر ساخته بود و بهنظرم یک قصه اجتماعی داشت، اما بهدلیل خوانشهایی که برخی از آن در ارتباط با اینوقایع داشتند، فیلم را توقیف و فیلمساز را محکوم کردند. چرا باید استباط مخاطب از فیلم را بهپای صاحباثر گذاشت و او را بهعنوان مجرم، محکوم کرد؟
شاید اگر فیلم «مارمولک» شما الان تولید و نمایش داده میشد، شما هم بهعنوان مجرم، محکوم میشدید…
تبریزی: خب همانموقع هم خیلی برخوردهای تند صورت گرفت و جو وحشتناکی علیه فیلم ایجاد کردند. بهطوریکه منوچهر محمدی، تهیهکننده فیلم چندبار از ترس، نصفشب به من زنگ زد و گفت، کمال میخواهند ما را اعدام کنند؟ درحالیکه همین فیلم ۲۰سال بعد از تلویزیون پخش شد یا بعدها خیلیها که از آن خوانشمنفی کرده بودند و مخالف فیلم بودند، اعتراف کردند که پشیمان شدهاند و ایکاش اینفیلم توقیف نمیشد. الان شرایط طوری شده که گاهی حسرت گذشته را میخوریم که قبلاً خیلی راحتتر و با موانع و دستاندازهای کمتری میتوانستیم فیلم بسازیم. الان سینمای ایران خود به یک دستانداز بزرگ برای سینماگران تبدیل شده است. با اینوضعیت، من که در شرایط سخت و بحرانیای هم فیلم ساختهام، واقعاً احساس یأس میکنم و به آینده اینسینما امید ندارم.
در چنین اوضاعی احتمالاً به حلشدن مشکل سریال «سرزمین کهن» هم امیدی ندارید؟
تبریزی: نمیدانم واقعاً. من دائم با مسئولان تلویزیون در سطوح مختلف گفتوگو میکنم که تکلیف این سریال را روشن کنند. حتی گفتم، اگر نمیخواهید یا نمیتوانید سریال را پخش کنید، با یک پلتفرم به توافق برسید که از آنجا پخش شود. بهنظرم در پلتفرم، سریال بیشتر و بهتر هم دیده میشود اما هنوز به هیچ نتیجهای نرسیدیم و اینسریال در حالت تعلیق و بلاتکلیفی باقی مانده است. بهاحتمال زیاد دوست ندارند دوباره یک سینمای پرطرفدار از کمال تبریزی پخش شود.
آقای تبریزی ظاهراً شما قبلاً در جایی گفته بودید که درباره تسخیر سفارت آمریکا فیلمنامهای دارید که دوست دارید آن را بسازید. گرچه میدانم ساخت اینفیلم با دستاندازهای احتمالی زیادی همراه خواهد شد -حتی ازسوی برخی مخاطبان- به ایندلیل که خود شما در آن ماجرا حضور داشتید و احتمالاً با ایننقد مواجه شوید که با ساخت چنین فیلمی، میخواهید گذشته خود را توجیه کنید.
تبریزی: ببینید اولاً درباره اشغال سفارت آمریکا که به لانهجاسوسی شهرت یافته، باید بگویم ما حافظه تاریخی ضعیفی داریم و برخی یادشان رفته در جامعه آنزمان بهدلیل شرایط انقلابیای که در آن بود، همه موافق و همدل با ایناقدام بودند و نقدی که امروز به ایناتفاق میشود، در آنزمان وجود نداشت. طیفهای مختلف سیاسی و فکری با اینحرکت همسو بودند و تقریباً ۹۹درصد افکارعمومی هم ایناقدام را تأیید و حمایت میکردند؛ حتی کانون نویسندگان هم در حمایت از ایناقدام بیانیه داده بود. ضمن اینکه من همراه ایرج تقیپور، مجید مسجی، سعید حاجیمیری و یکی دیگر از دوستان که در حوزه فیلم و عکس دانشگاه پلیتکنیک فعالیت میکردیم بهعنوان کسانی که باید اینواقعه را ثبت کنیم، به آنجا رفتیم.
پس اینکه میگویند از دیوار بالا رفتید، صحت ندارد؟
تبریزی: ما رفتیم از آنهایی که از دیوار بالا رفتند، عکس و فیلم بگیریم (خنده). جدا از شوخی ما چندنفر جزو تنها کسانی بودیم که از آنواقعه عکس و فیلم داشتیم. یادم هست که این فیلمها را با دوربین سوپرهشت «ده چهارده» گرفته بودم. من و آقای حاجیمیری فیلمبرداری میکردیم و دوستاندیگر عکس میگرفتند. میدانید قیمت آن فیلمها چقدر بود اگر ما میخواستیم آن را به یک آژانسخبری بفروشیم؟
الان راشهایی از آن فیلمها داریم که پخش نشده است؟
تبریزی: بله. خیلی زیاد و همه آنها دست تلویزیون است. ما آنموقع در کمال سادگی یا شاید بهخاطر روحیه انقلابیای که داشتیم، هرچه گرفته بودیم، بدون هیچگونه دریافتیای به صداوسیما تحویل دادیم؛ درصورتیکه میتوانست منبعدرآمد بالایی برای ما باشد. بعدها من یکسری تحقیقات هم درباره تسخیر سفارت و آدمهای مختلفی که در آن مشارکت داشتند، انجام دادم چون قصد داشتم یک فیلم طنز درباره آن بسازم. چون در آن تحقیقاتی که انجام دادم به اتفاقاتی رسیدم که زمینه و ظرفیت طنز و کمدی هم داشت. بهجرأت میتوانم بگویم اگر اینفیلم ساخته شود، بهاندازه فیلم «مارمولک» میتواند جذاب باشد.
ارسال نظر