سریال نجلا2 ناکام در جذب مخاطب

قصه «نجلا» ‌در سال ۵۸ می‌گذرد و دختری به یک پسر عاشق در آن اوضاع آشفته و نا امنی‌ها وعده‌ای می‌دهد که طی آن اگر پسر بتواند او را از مرز رد کند و به زیارت اربعین برسد، در قبال عشقش به او پاسخ مثبت می‌دهد. اما همه اینها در طول مسیر دست خوش اتفاق‌هایی می‌شوند.

سریال نجلا2 ناکام در جذب مخاطب

سریال نجلا که فصل اول آن سال ۱۳۹۹ به نمایش درآمد، یک داستان عاشقانه را روایت می‌کند که در سال ۵۸ اتفاق می‌افتد. عَبِد برای آنکه نجلا ازدواج با او را بپذیرد، تن به سفری خطرناک می‌دهد که در پی آن دستگیر و ناپدید می‌شود. نجلا منتظر عبد است و راضی نمی‌شود که با مرد دیگری ازدواج کند. نمایش زندان‌های عراق، شکنجه و صحنه‌های استرس‌آور این سریال را برای مخاطبان زیر ۱۳ سال نامناسب ساخته است.

داستان سریال نجلا

سریال نجلا در ابتدا قرار بود در تهران، آبادان، خرمشهر و کشور عراق فیلمبرداری شود، اما به دلیل شیوع ویروس کرونا، امکان سفر به مناطق جنوبی کشور برای عوامل این سریال میسر نشد. به همین دلیل بخش‌هایی که قرار بود در عراق و شهرهای جنوبی کشور فیلمبرداری شود را با دکورسازی در بوستان ولایت و شهرک سینمایی تهران فیلمبرداری کردند. داستان سریال نجلا یک داستان عاشقانه متفاوت است که در زمان اربعین سال ۱۳۵۸ روایت می‌شود.

سریال های نوروزی 1401 نجلا۲

کارگردان این سریال درباره داستان آن چنین گفته است:

قصه «نجلا» ‌در سال ۵۸ می‌گذرد و دختری به یک پسر عاشق در آن اوضاع آشفته و نا امنی‌ها وعده‌ای می‌دهد که طی آن اگر پسر بتواند او را از مرز رد کند و به زیارت اربعین برسد، در قبال عشقش به او پاسخ مثبت می‌دهد. اما همه اینها در طول مسیر دست خوش اتفاق‌هایی می‌شوند.

عوامل و بازیگران سریال نجلا

سید حسین امیرجهانی و مهدی حمزه نویسندگان سریال نجلا هستند که با کمک یکدیگر این عاشقانه متفاوت را به رشته تحریر در آورده‌اند. حسین امیرجهانی تاکنون فیلمنامه سریال‌های موفقی چون «پدر»، «بر سر دوراهی»، «چرخ و فلک» و «پیکسل» را در کارنامه دارد. مهدی حمزه نیز پیش از این نویسندگی سریال‌های «پرده نشین»، «دلدار» و «غیرعلنی» را بر عهد داشته است. خیرالله تقیانی‌پور نیز از کارگردانان مطرح تئاتر است که پس از ساخت فیلم «تونل»، اکنون با اولین تجربه سریال سازی خود به تلویزیون می‌آید.

بازیگران به نام و مطرحی در سریال نجلا به ایفای نقش پرداخته‌اند که حضور آنها در این اثر آن را به یکی از آثار مناسبتی پرمخاطب تلویزیون تبدیل می‌کند. آزیتا حاجیان، حسام منظور، محیا دهقانی، ملیکا شریفی‌نیا ، مصطفی ساسانی و... در "نجلا ۲" نقش آفرینی می‌کنند.

محمدتقی فهیم، منتقد سینما و تلویزیون می‌گوید: اساسا قصه‌هایی که قهرمان دارد، تکلیف قهرمان باید معلوم شود. اگر تک قهرمان است، مشخص شود، اگر دو یا سه قهرمان دارد، باید همدیگر را پوشش دهند و ضعف‌های همدیگر را تکمیل کنند و شخصیت‌ها رو به جلو باشند. به نظر می‌رسد در فصل دوم بر روی اینها کار نشده است.

لطمات تغییر بازیگر «نجلا»

وی همچنان معتقد است، تغییر بازیگر «نجلا» به کار لطمه زده است و در این زمینه اظهار کرد: به طور کلی تکلیف سریال بین کار عاشقانه یا یک اثر حماسی سرگردان است. ما با اثری روبرو هستیم که حماسی است و صحنه‌های عاشقانه هم دارد. در حالی که به هر حال یکی باید قالب باشد. یا با یک کار حماسی باید روبرو می‌بودیم که در دل آن عشقی هم صورت می گیرد و روابطی هم ایجاد می شود، موتور کوچکی که به تقویت موتور اصلی کمک می کند. یا اینکه با یک کار رومانتیک روبرو می‌بودیم که قهرمان آن کاملا مشخص است. در حالی که داستان سریال بین این دو مانده و بین آدم‌های فرعی تشتت وجود دارد. بخشی از داستان به کاراکتر عباس می پردازد که اسیر است و عملا می بینیم که قهرمان های اصلی هیچ نقشی در پیش‌بُرد درام و هیچ جهشی بین آنها وجود ندارد.

 نجلا-۲

گره‌افکنی و گره‌گشایی‌های ساده‌انگارانه

این منتقد درباره‌ی داستانک‌های مهم سریال نیز یادآور شد: بخش‌هایی از کار را دیدیم که در قالب کارهای اطلاعاتی و جاسوسی ـ امنیتی می‌گنجد که لازم بود بر روی شخصیت‌های این بخش بسیار کار شود و نیازمند یک داستان قدرتمندی بود. در حال حاضر یک ضلع مثلث عاشقانه فیلم در دامن نیروهای دشمن است که این موضوع هیچ کمکی به داستان اصلی نمی‌کند به نوعی که گره افکنی و گره گشایی بر سر جای خود به درستی انجام نمی‌شود و ساده انگارانه است.

این منتقد در عین حال درباره‌ی تفاوت‌های غریب شخصیت «نجلا» در دو فصل نیز اظهار کرد: فصل اول نجلا با محوریت دختری عراقی (ایرانی) روایت شد که دیدار پسرش حسین را در گروی پاسخ مثبت به معشوق پیگیرش (عبد) قرار داد و ... . عمده جذابیت سریال به تیپ‌سازی از نجلا اختصاص داشت. پرستاری محکم در مواجهه با دیگران. بازی و گریم تا لهجه سارا رسول زاده، خصوصا اکت‌های شرمگینانه و با حیای او در نگاه به خواستگاران (دوربین)، چهره زمخت اما جذاب با ابروها و کلا سر و ریخت غیرآشنایش، از جمله فاکتورهای مهم در ایجاد اتمسفر نمایش بود. در واقع موتور محرکه درام هم بود به طوری که عبد (حسام منظور) و رقیبش (هدایت هاشمی) مجبور بودند در عین اینکه خود را بالا بکشند، حد و حدود خود را در برخورد با نجلا حفظ کنند. این ویژگی‌ها صحنه‌هایی غیر آشنا و بکر را به وجود می‌آورد. اما در نجلای جدید از آن دختر سرکش و محکم خبری نیست و جایش را دختری با سر و ریخت آشنا در بقیه سریال‌ها گرفته است. شاید توجیه سازندگان از چنین گریمی برای محیا دهقانی این باشد که در این بخش داستان رابطه نجلا و عبد نزدیک شده و آن حیا و اقتدار زنانه لازم نبوده است؛ درحالی که همین اشتباه در پرداخت تیپیکال نجلا پاشنه آشیل کار شده است.

وی ادامه داد: اینکه تا حدودی آناتومی صورت دهقانی شبیه رسول زاده بوده است قابل پذیرش است ولی چرا باید رنگ پوست او تا لهجه‌اش تغییر کند؟ چنانکه حالا ما با نجلایی عروسکی از نوع مرسوم مواجه باشیم. دختری که در نگاه‌هایش به عبد (دوربین) هم آن وجاهت و بکری و غیر آشنا را نداشته باشد. اصلا برای مخاطب مهم نیست که چرا و به چه دلیلی بازیگر قبلی در فصل جدید حاضر نشده است، مهم این است که چرا عوامل سازنده نتوانسته اند ویژگی های بازیگر قبلی را در پرداخت بازیگر جدید رعایت کنند تا آنجا که نجلای فعلی چیزی جز کلیشه دستمالی شده از نمونه های بسیار زنان با چنین دک و پزی (خصوصا ابروها و چشمان کم فروغ متعلق با اقوام عربی ایرانی) نیست.

 

ذبیح‌الله رحمانی نیز در سینما سینما نوشت: امسال سریال‌سازی جنگی تلویزیون ایران، یکی کمدی «زیر خاکی» شبیه فیلم سینمایی «اخراجی‌ها» از رفتار سطحی و کلمات محاوره‌ای چاله میدان محله سیداسماعیل استفاده بیجا کرده و فراوان بهره برده است. که در یک فرصت مناسب به آن پرداخته می‌شود.

دیگری فصل دوم سریال «نجلا» که فصل اول آن پارسال پخش شده بود؛ انگاری قصه‌ها، بازی‌ها، حوادث و پرداخت اثر تفاوتی بین‌شان نیست. دیالوگ‌ها شبیه هم، موقعیت مکان و زمان نزدیک شروع حمله دشمن به خاک ما، عشق و عاشقی، ساندویچ‌خوری و تعمیر موتورسیکلت مفتکی و مغازه خالی از جنس خوار و بار دخترک سر به هوا با نامزد سر به هواتر از خودش و نجلای همیشه غمگین و ناراحت و رفتارهای تند و خشن با دیگران و گویا اهمیتی نداشته که این دو فصل سریال به اندازه یک قسمت، داستان ندارد. درگیری‌های قهرمان داستان و لنج و اسیر شدن و رفتن به عراق و مجموعه حوادثش، آنقدر گیرایی لازم و جذابیت بصری و صوتی را برای مخاطبان در نظر نگرفته‌اند.

کاش هر دو فصل، یک قسمت می‌شد و داستان‌های حواشی و فرعی و تکرار مکررات شخصیت‌ها و تیپ‌ها، کمی منسجم‌تر و قابل لمس و باور مخاطب ساخته می‌شد. چه اصراری دارید که حتماً در دوران شکوفایی بهار و شادمانی اندک مردم این سرزمین، به خون و خونریزی بپردازید؟! همیشه مردم را در هول و هراس نگه دارید و یادمان نرود که این خوشی‌های اندک زندگی، مال رشادت‌های رزمندگان گمنام این دیار بوده است.

قبول داریم به برکت حضور جان برکفان و جوانان غیرتمند این سرزمین بزرگ است که آسایش داریم. ولی می‌توانید که اثر فاخر تهیه کنید و مخاطب را با این سریال‌های سطحی فراری ندهید. هرچند به نظر می‌رسد، داستان این دو قسمت هم به طور ناشیانه از آثار مکتوب کپی‌برداری شده است. حداقل همان اثر را می‌ساختید.

منبع: برترین ها

دیگر رسانه ها

کدخبر: 18973

ارسال نظر