افشاگری بازیگر نقش «نجلا» درباره روابط ناسالم و فساد در سینما
محیا دهقانی بازیگر نقش «نجلا» پرده از یک واقعیت برداشت و گفت: میرویم با پروژهای قرارداد میبندیم و به دورخوانی هم میرسد اما در دقیقه ۹۰ خانمی دیگر را جای ما میگذارند.
بازیگری است که عده زیادی او را به نام سوسنِ سریال پایتخت میشناسند؛ برخی با ماجرای نیمروز او را بهیاد میآورند و عده زیادی هم این روزها «محیا دهقانی» را به نام "نجلا" صدا میزنند، بازیگری که در کارنامه کمتعداد فیلمهای سینماییاش، کارهای درخشانی مثل "شیار۱۴۳"، "لیلاج" و "قهر و آشتی" دیده میشود.
البته او در تلویزیون سالِ پرترافیکی را گذراند؛ او در سریالِ نوروزی همبازی و «همسایه» شبکه دو و شبکه سه سیما نقشهای متفاوتی به نمایش گذاشت، بلافاصله در چند ماه بعد در سریال «خودخواسته» با کاراکتر آتوسا به قاب تلویزیون آمد، اما شاید تمام بار سخت شخصیتپردازی «دهقانی» بعد از سوسنِ «پایتخت» و بازخوردهای جالبش، رسیدن به نقش سخت «نجلا» بود که پیش از آن سارا رسولزاده ایفایش کرده بود،
نقشی که با انتقاد بسیاری از منتقدین روبهرو شد. برخی ضعفهای سریال را به گردن محیا دهقانی انداختند که در فصل دوم، نقش اول را بهعهده گرفت، مثلاً در جایی کارشناسی با استفاده از عبارت «بازیگر اشتباهی»، تغییر بازیگر در این سریال تلویزیونی را یکی از عوامل مهم سقوط آن دانست.
دهقانی وقتی ۲۱ساله بود با سریال «قهر و آشتی» کار خود را رسماً آغاز کرد. گفته میشود او با حضور در کلاسهای بازیگری داریوش ارجمند با الفبای هنر آشنا شد.
در سال ۱۳۹۲ بهصورت حرفهای در فیلم سینمایی «شیار۱۴۳» بهکارگردانی نرگس آبیار کنار چهرههایی چون مریلا زارعی و مهران احمدی بازی کرد، با این حال شهرت او با سریال «پایتخت۴» در نقش سوسن یک دختر عصبی و یکدنده که درگیر بیماری روانی و روحی بود، مورد توجه قرار گرفت.
محیا دهقانی در «ماجرای نیمروز» سال ۱۳۹۵ در قالب کاراکتر اصلی زن فیلم، شخصیت خاکستری، باهوش و توانایی را ایفا کرد.
محیا دهقانی در جریان گفتوگویی درباره روابط ناسالم و فساد در سینمای ایران میگوید: بیشک مانند هر شغل دیگری در بازیگری هم روابط ناسالم وجود دارد اما خوشبختانه تا امروز خود من با این معضل مواجه نشدهام.
* بگذارید گفتوگو را با سختیهای پذیرفتن نقش «نجلا» شروع کنیم. بالأخره شخص دیگری این نقش را بازی کرده بود و از هر حیث برای یک بازیگر این ریسک به حساب میآمد.
اولین بار که نقشِ نجلا پیشنهاد شد، مردد بودم که آیا قبول کنم یا نه، اما خب بعد از مدتی تصمیمم را گرفتم. زیرا بازیگر قبلی یک تعریفی از آن کاراکتر داده و شما به عنوان بازیگر جدید میخواهید آن قالب را بشکنید.
هر بازیگری وقتی کاراکتری را بازی کند، برای بازیگر دیگر خیلی سخت است که بتواند طوری آن نقش را بازی کند که مخاطب با آن کاراکتر دوباره همذاتپنداری کند؛ به مراتب پذیرش چنین نقشهایی هم ریسک دارد و هم کار سختی است. من این ریسک را قبول کردم چون به خودم اعتماد داشتم.
سه روز بعد از امضای قرارداد، بازیام در این سریال آغاز شد و اولین سکانسهایم هم سکانسهای سختی بود که هیچ وقت فراموش نمیکنم. من حتی با لهجه جنوبی هیچ آشنایی نداشتم.
اولین سکانسهایی که بازی کردم سختترین سکانسهایم بود و بیشتر حال و هوای جنگی داشت. البته این را هم بگویم که اصلاً سکانس راحت نداشتیم. شاید بهتر باشد بگویم راحتترین سکانسهای من سختترین سکانسهایی بود که تا به حال در طول مدت بازیگریام بازی کردم.
* فارغ از پذیرفتن این نقش و ریسکهای آن، درباره اظهارنظرهای منتقدین و مخاطبان و بازخوردهایی که به گوشتان میرسید بفرمایید. به نظرتان چقدر این همذاتپنداری اتفاق افتاد؟
بالأخره مخاطب ۱۵ قسمت به بازی خانم رسولزاده عادت کرده بود وقتی بازیگر دیگری میآید که در فصلِ دیگری از این سریال بازی کند همهچیز ۱۸۰ درجه تغییر میکند و کمتر در ایران این ریسک را میپذیرند و این فضا جاافتاده است. اما در کاری مثلِ «جوکر» میبینیم بازیگر دوم حتی اسکار هم میگیرد. اما در اینجا چون بهشکل پدیده با آن برخورد میشود این خیلی بهندرت اتفاق میافتد. من اعتقاد دارم در روند داستانی و فرآیند نویسندگی این سریال هم نسبت به فصل گذشته، پختهتر عمل شد.
شخصیت نجلا یک شخصیت تکبعدی نبود و این تکبعدی نبودنِ آن باعث شد مخاطب آرامآرام مرا بپذیرد. من میدانستم از روز اول، قرار است کاری را بازی کنم که از قسمتهای هشتم و نهم به بعد این همراهیِ مخاطب اتفاق میافتد. اما واقعیتش اینطور نبود، بعد از قسمت سوم به بعد مخاطب همراه شد، حتی برخی گفتند چرا در «نجلای اول» حضور نداشت و بازی نکرد.
* شما جایی گفتید که سعی کردید نجلای جدیدی بسازید؛ فکر نکردید که مخاطبین با نجلای قبلی ارتباط گرفته بودند و شاید با نجلای جدید ارتباط نگیرند؟
در هر جای دنیا وقتی بازیگر نقشی عوض میشود، دیگر پل ارتباطی مردم با او قطع میشود. حالا دیگر مهم نیست که آن بازیگر میخواهد چطور بازی کند. به هر حال مخاطب بعد از یکی دو قسمت با شخصیت ارتباط میگیرد و عادت میکند و من هم تا جایی که توانستم تلاشم را کردم که روی بازیام در نقش نجلا مسلط باشم.
*یکی از ویژگیهای نقش نجلا، لهجه عربی او بود. چقدر در این زمینه دچار چالش شدید و اینکه ادای لهجه برایتان سخت نبود؟
اوایل که خیلی سخت بود و با کمک مشاور لهجه در چند جلسه پیش رفتیم و بعد از آن تسلط نسبی و کاملی بدست آوردم. از سویی بیشتر تلاش کردم تا نجلا را آبادانیاش کنم تا عربی و جالب است بدانید حتی وقتی دو روز تعطیل میشدم و سر کار نمیرفتم، لهجه و نقشم یادم میرفت و به محض گریم شدن و لباس پوشیدن همهچیز دوباره نجلا میشد.
* در روزهای ابتدایی پخش نجلا، موجِ انتقادی به راه افتاد که برخی شما را خطاب قرار میدادند و میگفتند تغییرِ بازیگر، «نجلا» را دچار سقوط کرده و در این راستا از عبارتِ بازیگر اشتباهی هم استفاده کردند. این انتقادها شما را اذیت نکرد؟
خیر. چون با آگاهی این کار را کردم. به خاطر اینکه من تئاتر بازی کردم. بازیگر باید توانایی ایفای هر نقش را در هر موقعیتی داشته باشد و از طرف دیگر مالکیت در هنر معنایی ندارد. هر کاراکتری به نامِ بازیگر، سند نمیخورد! ما هزاران نمایشنامه داریم که بازیگران مختلفی میتوانند بارها کاراکترهای شناسنامهدارش را بازی کنند. مثلاً قرار نیست فقط هملت را یک بازیگرِ خاص بازی کند یا برخی نقشها فقط به عدهای از بازیگران واگذار شود.
در مورد بازیگر اشتباهی هم که اشتباه کردید باید ببینیم این نگاه از کجا میآید؟ برای من انتقادِ منتقدین و نظرات مردم همیشه محترم بوده است. هیچوقت با انتقاد اذیت نشدم بلکه مرا قویتر میکند. همهجای دنیا خیلی سخت است تو خوبی را ببینی و انگار راحتتر میتوانند درباره بدیها صحبت کنند.
* اگر زمان به عقب برگردد با این انتقادات و فضاسازیها باز هم این نقش را میپذیرید؟
بله حتماً. چون خیلی این نقش را دوست داشتم.
* برخی از کارشناسان به بحثِ قهرمان در سریالِ نجلا انتقاد کرده بودند که دچارِ چند قهرمانی بدون سرانجام است. به نظرشما اصلاً نجلا قهرمانساز شد؟
به نظرمن سعی نبود که قهرمان بسازد. تلاش کرد تا یک کار خوب بسازد. هرکسی در جایگاهِ خودش، قهرمانِ خودش باشد.
* یکی از اتفاقاتی که در شخصیتِ شما به چشم میخورد این است که در فضایمجازی به سبک و سیاق برخی از همکارانتان فعال نیستید. موضعگیری نمیکنید و حاشیهسازی را در دستور کارتان ندارید. همچنین جایی طنز بازی میکنید و جایی جدّی و جایی هم مثلِ ماجرای نیمروز یک کار سیاسی را میپذیرید. سخت انتخاب میکنید و اینطور که قبلاً هم گفتهاید دوست ندارید با خریدنِ نقش و فالووربازی و از این کارها، وارد عرصه بازیگری شوید؟
خیلی سخت در این جایگاهی که امروز هستم قرار گرفتهام. در حدِّ توانم برای رسیدن به موفقیت تلاش کردهام. از سال ۱۳۸۹ که وارد عرصه بازیگری شدهام و ۱۱ سال است کار میکنم هنوز به آن چیزی که میخواستم نرسیدهام. به همین خاطر از یک جایی به خودم گفتم همه آن چیزهایی که در دانشگاه یاد گرفتی را باید به صحنه نمایش بیاوری نه حاشیه و برخی از مواردِ خارج از هنر! من برای حاشیه ساخته نشدم.
من آمدم دردی که در درونم است را تبدیل به هنری بکنم که مخاطب بپذیرد. این نکته میتواند در تئاتر، سینما و یا سریال باشد؛ برای من محتوا مهم است. سعی کردم در زندگیام مفید باشم. همیشه دنبال تفاوت بودم اما متفاوت بودن به ظاهر و لباس متنوع و متفاوت نیست. اوایل دانشگاه استادی میگفت این هنرمند است که باید به مخاطب تغذیه بدهد، مخاطب نباید تغذیه بگیرد. الان روال کار به این سمت رفته، همان چیزی که مخاطب دوست دارد را برای او بسازیم؛ من نمیخواهم در این نوع کارها باشم.
سریال پایتخت بازی میکنم، چون از جنسِ درد و خانواده مردم است. ماجرای نیمروز، مادر و پدرم آن دهه را گذراندهاند و بسیار کار خوب و مؤثری بود؛ مردم از این فیلم، استقبال کردند و حرفی برای گفتن داشت. به طورکل دوست دارم در کارهایی ایفای نقش کنم که هم برای مخاطب محتوا و مفهومی داشته باشد و هم به دلیلِ جذابیتش، تماشاگر منتظر قسمتهایش بماند.
* بگذارید آخرین بحثِ ما در این گفتوگو، موضوع امنیت بانوان در سینمای ایران و فساد در سینما باشد، راهکارِ شما چیست. به تعبیر برخی از همکارانتان با این موضوع باید قانونی برخورد شود تا بازیگری که افشای حقایق میکند کنار گذاشته نشود و یا خانوادهها نترسند از اینکه فرزندانِ مستعدشان وارد سینما شوند؟
باید شرایط را قانونگذاران طوری فراهم کنند افراد بتوانند بدون دغدغه و هراسی، حقایق را مطرح کنند. از طرفی دو سه پیگیری جدّی انجام شود قطعاً حساب کار دست بقیه خواهد آمد.
* آیا خودتان با این موضوع مواجه شدید یا همکارانتان به شما گفته باشند؟
من بارها گفتهام چه در فضای کار و چه خارج از آن، به رفتارِخود فرد هم بستگی دارد. من از همکاران شنیدم و خوشبختانه در این ۱۱ سالِ فعالیت، نکتهای برای خودم پیش نیامد. اما یک اتفاقی که وجود دارد میرویم با پروژهای قرارداد میبندیم و به دورخوانی هم میرسد اما در دقیقه ۹۰، خانمی دیگر را جای ما میگذارند.
نمونه بارز آن در فضای نمایشخانگی برای من این موضوع اتفاق افتاد در دقیقههای آخر، خانمی را خیلی راحت جای من قرار دادند.
* دلیلش چیست؟
میتوان استنباطهای مختلفی داشت اما من آدمها را قضاوت نمیکنم.
* این موضوع در تلویزیون بیشتر است یا سینما؟
در سینما وحشتناک است./ تسنیم
ارسال نظر