برگ برنده ای به نام «نیکی کریمی» در یاغی
هفتمین قسمت سریال «یاغی» در حالی منتشر شده که پیچش داســتان و نیز رونمایی از شخصیت نیکی کریمی برگ برندههای آن محسـوب میشود.
آن چه محور گزارش امروز شده، بازی متفاوت نیکی کریمی اســت. در کارنامه این بازیگر نقشهای متنوعی دیده میشود اما «یاغی» تجربهای جدید برای او و مخاطبان به حساب میآید. مهمتر این که کریمی زیر سایه گریم و تغییر چهره نمانده و این امکانها در خدمت بازی او قرار گرفته است.
مورد اول: گریم
در این ســه دهه فعالیت بازیگری نیکی کریمی، آن چه از او در ذهن مخاطب باقی مانده، تصویر یک بازیگر خوش چهره است. این سالها بهندرت گریم سنگین روی چهرهاش دیدهایم و حال «یاغی» استفاده متفاوتی از این بازیگر کرده. چهره او در این سریال به تیرگی میزند و به اصطلاح تکیده است؛ موهایش چتری و کوتاه است و ابروها با مداد شــکل گرفتهاند. مخاطب ابتدا تصویر پا و نیم تنه او را میبیند و کمی بعد با چهرهاش مواجه میشود؛ یک چهره سرد و مصمم. همین جا است که تماشاچی شوکه میشود و از خود میپرسد «این نیکی کریمی نیست؟!»
مورد دوم: بازی
تا مخاطب به شمایل جدید کریمی عادت کند، بازیگر از چهره سرد خود فاصله میگیرد، دروغی توام با هیجان درباره تصادف جاوید (علی شــادمان) به خواهر او (عاطفه با بازی آبان عســکری) میگوید. سـکانس بعد که در ماشین میگذرد او با ترحمی سـاختگی به عاطفه دلداری میدهد و چند لحظه بعد نوبـت به عملی کردن نقشه شوم میرسد. سهم نیکی کریمی از قسمت هشتم «یاغی» کمی کمتر از پنج دقیقه است اما او طوری رفتار میکند که مخاطب چارهای جز تحسین ندارد. امتیاز اصلی به جسارت کریمی و محمد کارت برای رسیدن به گریمی متفاوت نیست؛ نتیجه مهمتر جایی است که بازی کریمی از کلیشههای زنهای این چنینی فاصله دارد و «بازی خوب» در صحنهها حرف اول را میزند.
مورد سوم: تغییر
نیکی کریمی پس از سه دهه بازیگری، همچنان این قابلیت را دارد که کارگردانها به او نقش زنهایی با میانگین سی سال را پیشنهاد میدهند. او هم اصراری برای شکستن قالب همیشگی نداشته اما حال بهخوبی پی برده که فصل تغییر فرا رسیده است. گریم سـنگین و به هم زدن چهره، لزوما ارزش محسوب نمیشود اما جای نقشی کاملا متفاوت در کارنامه کریمی احساس میشد. او به خوبی از این موقعیت بهره برده و حاصل سی و سه ســال فعالیت هنری خود را برای ترسیم یک نقش کامال متفاوت در «یاغی» به خدمت گرفته است.
ارسال نظر