چند خواننده ممنوعالکار شدند
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ممنوعیت فعالیت چند خواننده و تخلفات در کنسرتهای موسیقی خبر داد.
فرآیند فعالیت، تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی طی ماههای اخیر به ویژه پس از مسیر پرفراز و نشیب کرونا که هنوز هم به انتها نرسیده و معلوم هم نیست قرار است در چه تاریخی و چه شرایطی دست از این دنیا بردارد، دربرگیرنده شرایط بسیار متفاوتی بود که در کشورمان موجب ظهور و بروز تجربههایی شد که هیچ فعالی در حوزه موسیقی فکرش را هم نمیکرد؛ شرایطی که البته بحرانش از تجربه اندوزیاش بیشتر به چشم آمد.
شرایطی پر از اما و اگر که برای تهیهکنندگان و تولیدکنندگان آثار موسیقایی در گونههای مختلفش دربرگیرنده موضوعاتی بود که به هیچ وجه نمیتوان از تکتک آنها عبور کرد. کما اینکه بسیاری از همین فعالان و صاحبان آثار موسیقایی بودند که در همین ایام کرونایی آنچنان با شرایط بحران سازی رو به رو شدند که عطای کار را به لقایش بخشیده و تهیه کنندگی موسیقی را بوسیدند و روی طاقچه خاطراتشان گذاشتند و رفتند. چارچوبی که در آن سوی میدان برای برخی دیگر از تهیهکنندگان پوست کلفت دیگر کمی قابل تحملتر بود و باعث شد آنها در مواجهه با یک بحران جهانی که واقعاً اغلب فعالیتهای فرهنگی را زمین زد شرایط جدیدی را در کشورمان تجربه کنند که قطعاً در آینده میتوان مطالب زیادی پیرامون آن نوشت.
اما به طور حتم مدیریت همین شرایط هم میتواند تجربه متفاوتی برای یک مدیر دولتی آن هم در حوزه پرچالش موسیقی باشد. شرایطی که حداقل در این چهل دهه از پیروزی انقلاب اسلامی مشتملبر تجربه بسیار متفاوتی بود که قطعاً یک مدیر فرهنگی را در مواجهه با مخاطبان، هنرمندان، تهیهکنندگان، مدیران بالادستی و البته رسانهها با چالشها و اما و اگرهای فراوانی رو به رو میکند. شرایطی به شدت سردرگم که هنوز هم به واسطه شیوع سویه های جدید کرونا نمیتوان تصویر مشخصی از مسیر پیش روی یک مدیر دولتی آن هم در حوزه پرچالشی چون موسیقی داشت.
آنچنان که در همین ایام کرونایی بود که همه متوجه شدند به دلیل فقدان آنچه از آن برنامهریزی بلند مدت و سیاستگزاری های هدفمند متناسب با همه سلیقههای جامعه میشناسیم، بخش بسیار زیادی از مدیریتها در همه عرصههای فرهنگی در چالش بدی قرار گرفتند و در بهترین شرایط ممکن فقط توانستند به رتق و فتق امور جاری بپردازند. فرآیندی که روایت و حکایت آن به دور از گفتگوهای کلیشهای رسانه که قطعاً ملاحظات در آن حرف اول و آخر را میزند، میتواند دربرگیرنده روایتهای شنیدنی و جالب توجهی باشد که مورخان موسیقی باید روی آن تمرکز کنند.
به هر حال آنچه روایت شد، فقط بخشی کوتاه از فرآیند طی شده در حوزه موسیقی و مدیریت دولتی آن طی سالهای اخیر بود که محمداله یاری فومنی مدیر جوان دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که از معدود مدیران به جای مانده از دولت قبلی در حوزه فرهنگ هم هست، عمده بار مسئولیت آن را به عهده داشت. شرایطی که قطعاً دربرگیرنده ناگفتههایی است که به راحتی نمیتوان اطلاعات مربوط به آنها را رسانهای کرد، اما در همین شرایطی که برای موسیقی در ایام کرونایی گذشت و میگذرد نکات پرحاشیه و متعدد و پرسش برانگیزی وجود دارد که آقای مدیر دفتر موسیقی میتواند رو در روی رسانهها درباره آن پاسخهای لازم را بدهد. نکاتی که اگرچه بسیاری از آنها ریشه در برخی از مدیریتها و نظارتها در خارج از بدنه دفتر موسیقی است اما حداقل میتواند ثبت پاسخی برای ماندگاری در تاریخ از سوی یک مرجع دولتی درباره برخی از حواشیها و نکاتی باشد که در موسیقی اتفاق افتاد.
محمداله یاری که در همین چند ماه گذشته علاوه بر سرپرستی دفتر موسیقی وزارت ارشاد در دوره جدید فعالیتهای دولت، عهده دار مسئولیت دفتر توسعه کتاب معاونت فرهنگی هم بوده است، اکنون مدتی است که بدون اطلاعرسانی رسمی و رسانهای از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دوباره از سمت سرپرستی بهعنوان مدیرکل دفتر موسیقی انتقال یافته و حالا در معرض شرایطی قرار گرفته که به گفته خودش با آنچه در دوران کرونایی مدیریت میکرده تفاوتهای زیادی دارد، تفاوتهایی که او را در برخی از مقاطع وارد حاشیههایی هم کرده است.
* فکر میکنم قبل از ورود به مباحث اصلی گفتگو، درباره پروسه عجیب و غریب پایان کار شما در مدیریت دفتر موسیقی دولت گذشته، سپس انتصاب شما به عنوان سرپرست این مجموعه در دولت جدید و بعد انتصاب عجولانه شما به عنوان مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتاب خوانی معاونت فرهنگی بهصورت همزمان و بعد دوباره بازگشت به مدیریت دفتر موسیقی بدون انتشار حکم انتصابتان در رسانهها اشارهای داشته باشیم. رفت و آمدی که با توجه به برخی از گزینههای مطرح شده در محافل غیررسمی برای مدیریت دفتر موسیقی، قطعاً برای من بهعنوان یک خبرنگار دربرگیرنده پیچیدگیهای بود که خودم هنوز در روندش با ابهاماتی رو به رو هستم، اما به طور حتم بیان آن از زبان شما، میتواند بعد دیگری از ماجرا را روایت کند.
سال گذشته از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از بنده خواسته شد تا مسئولیت دفتر توسعه کتاب و کتاب خوانی معاونت فرهنگی را به عهده بگیرم. مسئولیتی که بنده در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود هم تجربه مدیریت در این مجموعه را داشتم. در همین چارچوب همزمان قرار شد به دلیل فرارسیدن سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر سرپرستی دفتر موسیقی را هم در یک مدت قانونی به عهده داشته باشم. اما در نهایت تشخیص بر این شد که ادامه فعالیت من در دفتر موسیقی باشد و برای دفتر توسعه کتابخوانی فرد دیگری انتخاب شود.
* آقای اله یاری یکی از بحثهای مهمی که طی این دوران در دفتر موسیقی روی آن تاکید زیادی شده، طرح کلیدواژههایی چون «شفاف سازی» و مواردی از این دست بوده است. کلمه و ترکیبهایی که در دولتهای مختلف به تناسب نوع نگاهی که وجود داشته، مطرح شده و عزیزانی که بر مسند کار بودند، روی اجرای آن تاکید فراوانی داشتهاند. در این دوره هم موضوع شفاف سازی جزو اولویتهای فرهنگی هنری قرار گرفته است. جنابعالی به عنوان مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد در راستای اجرایی شدن همین کلیدواژه «شفافسازی» برنامه خاصی را در این چارچوب که به نظر میآید بسیار بیشتر و برجستهتر از قبل نیازمند شفافسازی است، در نظر گرفتهاید؟ چرا که به نظر میآید چارت تشکیلاتی دفتر موسیقی آنچنان که باید و شاید در حوزههای دیگر خود را ملزم به پاسخگویی و شفافسازی در امور نمیداند. گو اینکه حتی اهالی رسانه هم نمیدانند بهعنوان مثال در حال حاضر مدیریت امور ممیزی و نظارت یا امور بینالملل دفتر موسیقی به عهده چه کسی است تا ما بتوانیم پیگیر درست یا غلط انجام شدن وظایفش باشیم. اساساً چرا مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد مایل نیست در قالبی قانونی و روشنگرانه مدیران واحدهای زیر مجموعه خود را به درستی معرفی کند تا آنها هم در شرایط خاص خود را ملزم به پاسخگویی بدانند؟
مستحضر هستید که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دو سال گذشته بازبینی در روند صدور مجوزها را آغاز کرده و در این زمینه هم بیشتر از نود درصد از اصلاح فرآیندها صورت گرفته تا مراجعهکنندگان به وزارت خانه در همه بخشها با حداقل معطلی در زمینه صدور مجوزها مواجه شوند. در این چارچوب بازبینی در شرح وظایف، خدمات و چارت اداری مجموعههای مرتبط با وزارت ارشاد هم در حال بازبینی است. شرایطی که در چارت تشکیلاتی دفتر موسیقی نیز صورت گرفته و ما اکنون در مرحله تعیین شرح وظایف و بازتعریف خدمات هستیم تا بتوانیم در حوزه خدمترسانی فضای موثرتری را در مواجهه با مراجعهکنندگان تعریف کنیم. در این زمینه اقدامات زیادی صورت گرفته که به محض کامل شدن درباره آن اطلاع رسانی لازم را انجام خواهیم داد.
اما به صورت عُرف در دفتر موسیقی دو شورای اصلی داریم که اولی شورای شعر، ترانه و کلام و دومی شورای موسیقی است. ما در این چارچوب یک اداره نظارت و ارزیابی داریم که فرآیند صدور مجوزهای تک آهنگ، نماهنگ و اجراهای صحنهای را به همراه نظارت بر آن عهده دار است. در بخش بینالملل هم به صورت مشخص ساماندهی فرآیند حضور گروههای خارجی در ایران و همچنین سفر هنرمندان به خارج از کشور برای شرکت در رویدادهای بینالمللی به عنوان اولویتهای فعالیت معرفی شدهاند.
* چه خوب در همین جا اشارهای به ماجرای سامانههای دفتر موسیقی وزارت ارشاد داشتید. چون قطعاً بهتر از من میدانید طی ماههای اخیر به دلیل بروز مشکلاتی که در سامانههای مرتبط با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایجاد شده، خدمات مربوط به سامانههای صدور مجوز ترانه و کنسرتها نیز دچار اختلالاتی شده که دربرگیرنده مشکلات زیادی هم برای مراجعان بوده است. چرا از بدو ورود شما در دوره جدید مدیریتیتان تصمیم جدی برای حل این مشکل انجام نگرفته است؟
مدتی است تمام دستگاههای مختلف دولتی مکلف شدهاند تا در قالب پروژه و فرآیندی موسوم به «پنجره واحد» به ارائه مجموعه خدمات دولتی بپردازند. مسیری که اکنون در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز طراحی و اجرای آن آغاز شده و فرد مراجعهکننده، سَوای اینکه خواهان دریافت چه مجوزی است میبایست از مسیر «پنجره واحد» به وزارت ارشاد مراجعه کرده و در آنجا بسته به کار و پروژهای که به مجوز احتیاج دارد، تقاضای خود را ثبت کند.
در سامانههای قبلی دفتر موسیقی وزارت ارشاد فقط تقاضای مربوط به صدور مجوز «شعر» و «موسیقی» قابل بارگذاری بوده و مشمول اجراهای صحنهای، نماهنگ، فعالیتهای مربوط به بخش بینالملل و همچنین پروژههای مربوط استانها نمیشد و موجب رفت و آمد متعددی برای ارباب رجوع به دفتر موسیقی میشد. برهمین اساس و همچنین پروژه «پنجره واحد» تصمیم گرفته شده که در این قالب سامانه واحدی برای دفتر موسیقی توسط «مرکز فرهنگ و هنر در فضای مجازی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طراحی شود که دربرگیرنده نکات مختلفی است. چرا که عمده سامانههای مشابه در قالب پنجره واحد وزارت ارشاد یک یا دو فرآیند دارند اما آنچه در سامانه دفتر موسیقی طراحی شده نیازمند طی چهارده فرآیند است که از نظر حضور ارباب رجوع جزو پرمراجعه ترین سامانههای وزارت ارشاد لقب گرفته است.
ما از آغاز سال جاری تا کنون فعالیت آزمایشی با سامانه جدید را شروع کردیم، طراحی و کارهای فنی مربوط به این سامانه در اختیار دفتر موسیقی نیست. البته تا آنجا که اطلاع دارم سامانههای مربوط به اداره کل هنرهای نمایشی و دفتر آموزش شروع زودتری داشتند و اشکالات کار آنها هم درآمده است. اما سامانه دفتر موسیقی با توجه به مواردی که عرض کردم برای حل کردن برخی از اشکالات نیازمند زمان بیشتری است. البته همکاران بنده در بخش فناوری ارتباطات و اطلاعات وزارت خانه به دقت مشغول رسیدگی به امور هستند حتی در این زمینه به برخی از شرکتها هم امکان دسترسی برای انجام آزمایشی امور داده شد تا بتوانیم هرچه سریعتر اشکالات را رفع کنیم. در یک ماه گذشته هم برای ادارات ارشاد استانی به صورت وبیناری کارگاههای آموزشی را در این زمینه برگزار کردیم. چندی پیش هم از شرکتهای پرکار حوزه موسیقی نیز در تالار رودکی دعوت به عمل آورده و فرآیندهای موجود در سامانه جدید را نیز آموزش دادیم.
در واقع میتوان گفت این سامانه هماکنون بهصورت غیررسمی کار خود را آغاز کرده تا شرکتها بتوانند کارهای خود را انجام دهند. این در حالی است که ایام محرم و صفر هم فرصت مناسبی است که با توجه به برگزار نشدن کنسرتها بتوانیم دیگر اشکالات سامانه را مرتفع کنیم تا بتوانیم بعد از آن شاهد آغاز به کار رسمی این سامانه باشیم. زیرا معتقدم مادامی که مشکلات این قبیل سامانهها حل نشده و خوب نمیتواند خدمت رسانی کند نباید به صورت رسمی نیز کارهای خود را آغاز کند. اما ما در همین مدت به سامانههای قبلی به صورت «محلی» دسترسی ایجاد کردیم تا اشکالات فعلی نیز هرچه زودتر مرتفع شود.
* به نظرم بهتر است حالا که حرف از مجوز و سامانه و این داستانها شد، به سراغ مباحث کیفی کنسرتها و آثار تولید شده در این زمینه به ویژه موسیقی پاپ برویم که طی ماههای اخیر به شدت مورد توجه رسانه و مخاطبان قرار گرفتهاند. مباحثی که به نظر میآید دفتر موسیقی وزارت ارشاد فقط در حوزههای ممیزی روی آن متمرکز است و فعلاً برنامهای برای نظارت کیفی اجرای خوانندگان در کنسرتها به ویژه همین ماجرای پلی بک خوانی و قصههایی از این دست ندارد. شرایطی که موجب ظهور و بروز اتفاقاتی شده که در مواجهه با مخاطبانی که هزینههای هنگفتی برای خرید بلیت کنسرتها میدهند، اصلاً در چارچوب عادلانهای قرار ندارد و حاشیه امن عجیب و غریبی را برای برخی از خوانندگان به واسطه این کم توجهیهای نظارتی فراهم ساخته است. گویی این تنزل محسوس هر چه قدر هم افزایش داشته باشد، هیچ اتفاق خاصی برای ثروتاندوزی برخی از این خوانندگان رقم نمیزند و آنها میتوانند در هر شرایطی پیش روی مخاطبان مظلومشان قرار گیرند و آثار نازل خود را به گوش شنیداری آنها منتقل کنند.
به نکته درستی اشاره کردید؛ چرا که این موضوع از جمله مباحثی است که طی هفتههای اخیر به شدت مورد پرسش قرار گرفته است. ببینید در ارتباط با اجراهای صحنهای دو موضوع به صورت موازی مورد توجه است. اول اینکه گاهاً رفتارها و گفتارهای خواننده یا گروه اجرایی حین برگزاری برنامه است که میتواند حوزه افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند. نکته یا موضوع دوم هم افت یا تنزل کیفی و فنی کنسرتهاست که در آن مواردی چون «فالش خوانی»، «پلی بک خوانی» و موارد مشابه دیگر مطرح میشود و میتواند در چارچوب قانونی خود مورد توجه قرار گیرد.
دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر اساس آنچه اشاره شد، در سال ۱۴۰۰ به یک آئین نامه نسبتاً خوب و جامع رسید که این آئین نامه تحت عنوان «آئین نامه صدور مجوز و نظارت بر انتشار و عرضه آثار موسیقایی» در بخشهای مختلف شکل اجرایی به خود گرفت. در این آئین نامه موارد جزئی و متعددی در حوزه نحوه برگزاری کنسرتها توسط تهیهکننده، گروه اجرایی و خواننده مورد توجه قرار گرفته که از آن جمله میتوان به ویژگیهای مکان اجرای صحنهای، ویژگیهای مثبت و منفی شعر و موسیقی در نظر گرفته شده برای کنسرت، آداب حضور خواننده و گروه اجرایی روی صحنه، اتفاقات پشت صحنه، حضور مردم در سالن اجراها و مواردی از این دست اشاره کرد. این آئین نامه با مشورت بسیاری از کارشناسان حوزه موسیقی و درنظر گرفتن مسائل حقوقی تنظیم شده و سال گذشته نیز به تأیید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسید.
در این چارچوب پیشتر اشکالاتی وجود داشت به این معنی که اگر در کنسرتی خطایی صورت میگرفت، چه مرجعی باید به این خطا رسیدگی میکرد؟ اساساً چرا دفتر موسیقی وزارت ارشاد که خود مرجع صادرکننده مجوز کنسرت است نمیتوانست در این حوزه به لحاظ نظارت کیفی ورود داشته باشد؟ در مساله پلی بک خوانی هم ماجرا به همین شکل است و در همین آئین نامه به صراحت درج شده که موضوع «پلی بک خوانی» جزو تخلفاتی است که دفتر موسیقی میبایست با آن برخورد کند. البته این را هم بگویم که در همین چارچوب هنرمندان عزیزی هستند که به صورت حرفهای کار خود را روی صحنه انجام میدهند و سعی میکنند با رعایت الزامات یک اجرای استاندارد به وقت و هزینهای که مردم بابت خرید بلیت کنسرت صرف کردهاند، نهایت مسئولیت پذیری را داشته باشند که بنده لازم نیست در اینجا اسمی از آنها ببرم. اما ممکن است عدهای مرتکب تخلفاتی شوند که اولاً در این زمینه علاوه بر تهران، اختیاراتی نیز به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها داده شده که بتوانند مبتنی بر این آئین نامه در صورت بروز تخلف احکام لازم را صادر کنند.
بنده برای اولین بار است که در یک مصاحبه رسانهای اعلام میکنم که تاکنون هشت جلسه در هیأت رسیدگی به تخلفات متشکل از نمایندگان تشکلهای موسیقی، نمایندگان حقوقی مرتبط با موضوع، کارشناسان شوراهای شعر و موسیقی در دفتر موسیقی وزارت ارشاد برگزار و طی آن ۴۱ حکم نیز صادر شده است که در آن راجع به اشکالات ریز و درشت در اجراهای صحنهای توضیحات لازم داده شده است.
بر همین اساس و با توجه به گزارش ناظران دفتر موسیقی از کنسرتها تاکنون مواردی از قبیل توبیخ یا درج در پرونده داشتیم که حتی موجب توقف در فعالیتهای برخی خوانندگان به جهت عدم رعایت موارد کیفی برگزاری کنسرتها بوده است. تمام این مواردی که عرض کردم به طور کامل برای شرکتها و تهیهکنندگان ابلاغ شده است و ما هم بدین جهت اطلاع رسانی نکردیم چون تمایلی به حاشیهسازی نداشتیم.
اما راجع به مساله نظارت خودتان میدانید که ناظران دفتر موسیقی در تمام اجراهای صحنهای موسیقی حضور دارند و پیشنهاد میکنم از چند تهیهکننده بپرسید که ناظران چه تذکراتی را در حین اجرا به آنها میدهند. کما اینکه برخی از تذکرات در بین سانسها، برخی هم در انتها و برخی حتی در لحظه به تهیهکننده محترم گفته میشود که اگر مشکلی هست در لحظه رسیدگی شود. این را هم بدانید بسیاری از مواردی که از برخی تخلفات رسانهای میشود ما از آن در لحظه اجرا مطلع هستیم و بنده به عنوان مدیر دفتر موسیقی هر شب بدون استثنا تا پایان شب منتظر میمانم که گزارش اجراهای صحنهای را از ناظران در سالنها دریافت کنم. شما مطمئن باشید که این حساسیتها در ما وجود دارد که اگر انحرافی از مسیری اتفاق میافتد ما اقدامات قانونی لازم را انجام میدهیم.
شاید برای شما جالب باشد که تعداد زیادی از احکام ما در حوزه تخلفات مربوط به اجراهای نوروز بود که در بسیاری از موارد کنسرتها را با تأخیر شروع کرده بودند. خوشبختانه با تذکرات و اقداماتی که در این حوزه انجام گرفت اکنون شاهد کاهش چشمگیر تاخیرها در زمینه کنسرتها هستیم که شرکتها خود را مکلف به برگزاری برنامهها با کمترین زمان تأخیر میدانند و اگر هم تأخیری صورت گرفته برگزارکنندگان کنسرت منتظر میماند تا مخاطبان به اجرا برسند. این در حالی است که صدور حکم برای پوششهای غیرعرف و مسائلی از این دست قطعاً از جمله مواردی بوده که دفتر موسیقی به آن ورود داشته است.
* آنچه اشاره داشتید مربوط به حوزههای نظارتی، ممیزیها و موارد مشابه است، اما تصور میکنم این نظارتها باید در حوزه کیفیت شکل جدیتری به خود بگیرد. تا خوانندگان متخلف و کمکار در این زمینه نسبت به این شرایط نیز حساسیت و توجه بیشتری داشته باشند.
قطعاً موضوعات مربوط به کیفیت و موارد فنی کنسرتها برای ما به جهت هزینه و وقتی که مردم برای تماشای این اجراها میگذارند دارای اهمیت فراوانی است. ما چندی پیش با شورای موسیقی جلسهای را برگزار کردیم و بنا را گذاشتیم تا اعضای شورای موسیقی نیز بتوانند در کنسرتهای موسیقی حضور پررنگتری داشته باشند. خوشبختانه شورای موسیقی نیز این شرایط را پذیرفته و ما بر همین اساس طی روزهای گذشته جلسه مشترکی را با حضور اعضای شورای شعر و شورای موسیقی برگزار و بر اساس آن از تهیهکنندگان دعوت کردیم تا نسبت به ارائه تذکرات فنی و کیفی و افت و خیزهایی که خوانندگان این تهیهکنندگان در حوزه اجرا داشتند، اقدامات لازم را انجام دهیم.
به هر ترتیب دفتر موسیقی بنا دارد به این موضوع ورود جدی داشته باشد. شاید تا به امروز نظارتها عمدتاً در حوزه محتوا بودند اما بنا به وظیفهای که داریم از این پس روی نظارتهای فنی حضور مؤثرتر و پررنگتری خواهیم داشت.
* و اگر بخواهیم چنین رویکردی را به موضوعاتی نظیر گرانی سرسامآور و بی منطق بلیت کنسرتها و نحوه نظارت بر اجارهبهای بیقانون و قاعده سالنهای اجرای زنده موسیقی تعمیم دهیم، آیا میتوانیم شاهد حضور این شورا یا هیأت نظارتی برای رسیدگی به تخلفات احتمالی امیدوار بود؟ گو اینکه به نظر میآید تا به امروز دفتر موسیقی وزارت ارشاد نقش چندانی در بهبود و کنترل اوضاع فعلی نداشته است.
پرسش خوبی را مطرح کردید. ما راجع به این موضوع اطلاع رسانی کافی نداشتیم. البته شما اگر به مطالب منتشر شده در رسانهها طی دوران قبل از کرونا هم نگاهی داشته باشید، متوجه میشوید که در آن زمان نیز به گرانی قیمت بلیتها اشاره شده بود. بنده در همان ایام بود که با مجموعه حقوقی وزارت ارشاد، سازمان تعزیرات حکومتی و سازمان حمایت از حقوق مصرفکننده مکاتباتی را انجام دادم. حتی به خاطر دارم در گفتگو با رسانه شما بود که برای اولین بار این موضوع را نیز مطرح کردم. ما در این زمینه جلساتی را هم با شرکتها برگزار کردیم تا بتوانیم در این زمینه به نقطه مطلوبی برسیم./ مهر
ارسال نظر