روایت علی مصفا از شرکت در تظاهرات درباره حجاب
پیج اینستاگرامی سینما هنر، متنی از علی مصفا منتشر کرده که ظاهرا او در پیجش گذاشته بود، این متن را با تغییراتی اندک اینجا گذاشتهایم
پیج اینستاگرامی سینما هنر، متنی از علی مصفا منتشر کرده که ظاهرا او در پیجش گذاشته بود، این متن را با تغییراتی اندک اینجا گذاشتهایم:روایت علی مصفا بازیگر و کارگردان سینما از حضورش به همراه مادرش “امیر بانو کریمی” در تظاهرات ضد حجاب در دانشگاه تهران در اسفند ۵۷
برای امیر بانو/ مادرم حالا در مرز نود سالگی درست یادش نیست که چهل و چهار سال پیش، یکی از روزهای اسفند ٥٧، مرا هم که پسربچهای دوازده ساله بودم به همراه خود به دانشگاه تهران برده بود تا در اعتراضی شرکت کند. دستههای گوناگون زنان با شور و حرارت علیه شعار میدادند " برابری، برابری، نه ..." یادم هست که حتا پیرزنی چادری شروع به صحبت برای جماعت کرد، میگفت نگاه به چادر من نکنید و فریاد میکشید که نباید زیر این بار رفت. من که تازه داشتم با پیچیدگیها و تناقضهای دور و برم روبه رو میشدم، از تماشای این صحنه حیرت کرده بودم، اما مادرم حوصله نداشت برایم توضیحاش دهد و در عوض نگران حمله گروهی... بود که با فریادهای "یا روسری یا ..." به سوی ما هجوم میآورد. دست مرا گرفته بود و دنبال خودش میکشید تا همراه دیگران به تالار دانشکده ادبیات پناه ببریم.
درهای بزرگ فلزی تالار بسته شد و دیواری از آهن و شیشه سپر بلای ما گشت. ضرباهنگ کوفتن... بردر و تکرار منظم "یاروسری یا ..." به همراه نیشخندهای... پشت شیشه، اولین نماهنگ وحشتآوری بود که در خاطرم تدوین و ثبت میشد و طی سالهای بعد انبوه تصاویر هولانگیز دیگر به آن اضافه و در ضمیرم ضبط شد.درست است که مادرم حالا این جزییات را به یاد نمیآورد اما به درستی حواسش هست که سکوت نکند.دانشآموزان و دانش جویانی که دیگر جا نمیزنند. آرزویم کوتاهی عمر... است و دوام عمر او، تا بالاخره روزی را که سالها در انتظارش بوده ببیند.
علی مصفا
١٥ مهر ١٤٠١
ارسال نظر