روزی که حمید فرخنژاد، قلب کارگردان معروف را شکست
روغن ریخته یا آن آبروی ریخته را نذر امامزاده کردند؛ یعنی نذر اعتراضات. کار فرخنژاد به آنجا کشید که بعد از پستی که بر ضد همه ساختارها منتشر کرد، پست دیگری بارگذاری کرد که در آن از بیبیسی و منوتو و ایراناینترنشنال، با محبت تمام تشکر میکرد.
مواضع اخیر حمید فرخنژاد جنجالهای زیادی به پا کرده است. حمید فرخنژاد سابقه همکاری با کسانی، چون ابراهیم حاتمیکیا و محمدحسین مهدویان را دارد، از همین جهت هم هست که جنجال و تنش پیرامون مواضع او زیاد است، او حالا در کنار خانوادهاش در آمریکا سکونت دارد و با موضعی که روز گذشته رئیس سازمان سینمایی گرفت، عملا از فضای رسمی سینمای ایران خارج شد.
او در سالهای گذشته در آثار پرفروشی مثل چند گانه «گشت ارشاد» حضور داشته و حذفش از گیشه از جهاتی میتواند تاثیرگذار باشد. در هر صورت رسانهها و افراد شناخته شده دربار فرخنژاد در ۴۸ ساعت اخیر زیاد نوشتند، مثلا روزنامه جام جم (متعلق به صداوسیما) این گونه تحلیل کرده که فرخنژاد به خاطر دریافت ویزای آمریکا چنین مواضعی گرفته، به زعم «جام جم» فرخنژاد و علی کریمی، هر دو طالب زندگی در آمریکا بودهاند و چنین موضع گرفتهاند.
بخشی از یادداشت روزنامه جام جم را در ادامه میخوانیم:
«راز مواضع رادیکال برخی از این سلبریتیها. در حقیقت حضورشان در سیاست، اعمال خیرخواهانه و بشردوستانه با کنشهای مجازی و اجتماعی برای برندینگ و افزایش شهرت و ارتقای زیست آنهاست. شهرتی که در گروه ویزای EB ۱ یکی از انواع ویزای مهاجرت به کشور آمریکاست که نیازی به مدرک تحصیلی ندارد و استادان دانشگاه و پژوهشگران، مدیران اجرایی، هنرمندان و ورزشکاران مجاز به دریافت آنهستند، حالا بار دیگر به این دو خبر نگاه کنید؛ روز چهارشنبه در خبرها آمده بود، علی کریمی ویزای اقامت در آمریکا را دریافت کردهاست، آن هم به قیمت خون جوانان این وطن! دیروز هم شنیدیم که حمید فرخنژاد بعد از گرفتن دستمزد میلیاردی آخرین سریال خود، بلافاصله از ایران خارج شده و به آمریکا رفته است. حالا تازه میتوان فهمید که راز اظهارنظرهای عجیب و غریب برخی سلبریتیها از کجا ناشی میشود؛ در وطنفروشی»
روزنامه فرهیختگان (وابسته به دانشگاه آزاد) مطلب مفصلی درباره حمید فرخ نژاد نوشته، چیزی که در ابتدا فرهیختگان اشاره کرده این بوده که این رفتارها ذیل یک پروژه تعریف میشود، مثلا این روزنامه اعتقاد دارد که زمان کشف حجاب ترانه علیدوستی به خاطر زنده نگه داشتن اعتراضات است وگرنه او باید همان روزهای اول کشف حجاب میکرد با همین نگاه فرخ نژاد هم باید زودتر موضع خودش را روشن میکرد. فرهیختگان البته نقشههای بعدی فرخ نژاد را پیش بینی کرده.
بخشی از یادداشت روزنامه فرهیختگان را در ادامه میخوانیم:
«روغن ریخته یا آن آبروی ریخته را نذر امامزاده کردند؛ یعنی نذر اعتراضات. آنها نه محتاج پول هستند نه چیز دیگر. عاشق دیده شدن هستند و وقتی جامعه دوستشان نداشت، دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند. کار فرخنژاد به آنجا کشید که بعد از پستی که بر ضد همه ساختارها منتشر کرد، پست دیگری بارگذاری کرد که در آن از بیبیسی و منوتو و ایراناینترنشنال، با محبت تمام تشکر میکرد.
دیگر چه آبرویی برای او مانده بود که برای حفظ کردنش تلاش کند؟ غیر از این شبکهها که یکی برای وزارت خارجه انگلستان است، یکی منتسب به سلطنتطلبان و دیگری زیر نظر مستقیم بنسلمان و مدافع مجاهدین خلق، چه گروهی باقی مانده که از فرخنژاد دفاع کند؟ برای او پروژه تعیین کردهاند.
روزنامه فرهیختگان (وابسته به دانشگاه آزاد) مطلب مفصلی درباره حمید فرخ نژاد نوشته، چیزی که در ابتدا فرهیختگان اشاره کرده این بوده که این رفتارها ذیل یک پروژه تعریف میشود، مثلا این روزنامه اعتقاد دارد که زمان کشف حجاب ترانه علیدوستی به خاطر زنده نگه داشتن اعتراضات است وگرنه او باید همان روزهای اول کشف حجاب میکرد با همین نگاه فرخ نژاد هم باید زودتر موضع خودش را روشن میکرد. فرهیختگان البته نقشههای بعدی فرخ نژاد را پیش بینی کرده.
بخشی از یادداشت روزنامه فرهیختگان را در ادامه میخوانیم:
«روغن ریخته یا آن آبروی ریخته را نذر امامزاده کردند؛ یعنی نذر اعتراضات. آنها نه محتاج پول هستند نه چیز دیگر. عاشق دیده شدن هستند و وقتی جامعه دوستشان نداشت، دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند. کار فرخنژاد به آنجا کشید که بعد از پستی که بر ضد همه ساختارها منتشر کرد، پست دیگری بارگذاری کرد که در آن از بیبیسی و منوتو و ایراناینترنشنال، با محبت تمام تشکر میکرد.
دیگر چه آبرویی برای او مانده بود که برای حفظ کردنش تلاش کند؟ غیر از این شبکهها که یکی برای وزارت خارجه انگلستان است، یکی منتسب به سلطنتطلبان و دیگری زیر نظر مستقیم بنسلمان و مدافع مجاهدین خلق، چه گروهی باقی مانده که از فرخنژاد دفاع کند؟ برای او پروژه تعیین کردهاند.
افی است فرخنژاد برگ آخر را رو کند تا این را بهتر بفهمیم. همان تصمیمی که از او خواستهاند تا بگیرد. حمایت فرخنژاد از ولیعهد سعودی را یادتان هست؟ مرحله بعد از توهین به رهبری و بعد تشکر از رسانههای انگلیسی و سلطنتطلبان و سعودیها، اعلام حمایت از سازمان مجاهدین خلق است»
روزنامه ایران (متعلق به دولت)، اما اشارهای داشته به رزومه کاری فرخ نژاد بحثی که خیلیها درباره آن حرف زدهاند و معتقد بودند که چرا فرخ نژادی که سابقه نقشآفرینی در پروژههای وابسته را داشته حالا چنین موضعی میگیرد، در واقع این قسم از منتقدان فرخ نژاد معتقدند که کسی با چنین سابقهای حق ندارد موضعی این چنین داشته باشد.
بخشی از یادداشت روزنامه ایران را بخوانید:
«حمید فرخنژاد در فیلمها و سریالهای زیادی بازی کرده است. اما مهمترین نقشهایش را در جایی بازی کرده که ردای یک مأمور امنیتی پوشیده است. آخرین سریالی که وی بازی کرده سقوط است در نقش یک مأمور امنیتی که به جنگ داعش میرود. قبلاً هم در به رنگ ارغوان و لاتاری این نقش را بازی کرده بود. لاتاری که یادتان هست.
در دوبی آن عنصر فاسد را کشت تا گزندی به هموطنش وارد نشود. حالا او همه را فدای مطامع سیاسی کرده است. البته به نظر میرسد از بازی در این سریال پشیمان است و میخواهد با این مدل اظهارنظرها این سریال توقیف شود تا چهره وی برای بازی کردن در نقش اپوزیسیون سفیدتر شود. از طرفی شنیده شده او بهدلیل مشکلات قبلی که با پلتفرم فیلیمو داشته میخواسته خرده حسابش را با فیلیمو صاف کند تا این اثر توقیف شود و به آن خسارت بخورد»
البته بحث در این باره در فضای مجازی بسیار متنوعتر از آن است که در این مطلب آمد، اما واضحا آن چه که رخ داده فضایی را رقم زده که تا پیش از این نظیرش را ندیده بودیم. در توضیح تیتر این متن: سریال سقوط ساخته مهدویان هنوز عرضه نشده و حالا با این تصمیم فرخ نژاد سرنوشت این سریال پر هزینه نامعلوم است./ برترینها
ارسال نظر