نپتون فراست؛ تصویری علمیتخیلی از آیندۀ آفریقا
فیلم «نپتون فراست» (Neptune Frost) ایدۀ خلاقانهای دارد و این ایده را در قالب تصاویری خیرهکننده و در دل منظرههایی پر از رنگهای دلپذیر به نمایش میگذارد. گذشتۀ سیاهپوستان با تبعیض و رنج آمیخته بوده است. اما آیندۀ آنها چگونه خواهد بود؟
در دهۀ گذشته فیلمهای ارزشمند زیادی دربارۀ مسائل سیاهپوستان ساخته شدهاند و موضوعاتی مثل نژادپرستی و سختیها و اضطرابهای سیاه بودن در جامعۀ غربی را به تصویر کشیدهاند. این نوع فیلمها کمک کردهاند که دنیا آگاهی بیشتری نسبت به مسائلی به دست بیاورد که مدتهای زیادی نادیده گرفته میشدند. اما شاید حالا وقت آن است که سینمای سیاه قلمروهای تازهای را هم امتحان کند و به جای اینکه فقط رنجها و تبعیضها را نشان بدهد، شادیها و فرهنگ مستقل مردم رنگین پوست را هم به تصویر بکشد. فیلم «نپتون فراست» نمونهای از این تلاش تازه است.
این فیلم از جهت خلاقیت و قدرت سینماییاش واقعا حیرتانگیز است؛ فیلمی علمیتخیلی و موزیکال دربارۀ آفریقای آینده که سول ویلیامز و آنیسیا اوزیمان آن را کارگردانی کردهاند. جلوۀ بصری فیلم فوقالعاده است و بازیگران جوان آفریقاییاش واقعا تحسینبرانگیزند. فیلمبرداری فیلم هم واقعا هنرمندانه است و رنگ سیاه پوست بازیگران را در نوری آبیرنگ و با درخششی ارغوانی به نمایش گذاشته است. لباسها مثل رنگینکمانی از رنگهای دلپذیر هستند و جنسشان سبک و لطیف به نظر میرسد. دوربین دائما در حرکت است و همۀ جزئیات سیمای بازیگران را ثبت میکند؛ از انقباض عضلاتشان گرفته تا ارتعاش پلکهایشان. همۀ صحنهها سرشار از موسیقی رپ و آوازهای محلی و سرودهای دستهجمعی هستند.
گفتگوهای بازیگران با هم معانی عمیقی دارند. دیالوگها مثل شعر هستند. هر کدام از لوکیشنهای فیلم رنگبندی مخصوص خودشان را دارند و این رنگبندی متفاوت، جهان واقعی را از فضاهای رویایی متمایز میکند. «نپتون فراست» هر چیزی را که یک فیلم باید داشته باشد دارد؛ چه در تصویر، چه در صدا و چه در عاطفه.
هر لحظه از این فیلم را باید با تمام هوش و حواس نگاه کنیم تا چیزی را از دست ندهیم. منظرههای فیلم که در روآندا تصویربرداری شدهاند آنقدر زیبا هستند که بهتر است بزرگترین صفحه نمایش ممکن را برای دیدن فیلم در نظر بگیرید تا از زیبایی بصری آن محروم نمانید. در کنار همۀ اینها، ایدۀ فیلم هم فوقالعاده و داستان آن بسیار گیرا و مجذوب کننده است.
داستان فیلم دربارۀ دو شخصیت به نامهای ماتالوسا و نپتون است؛ دو آدم ظاهرا ناهمجنس که از طریق تکنولوژی و رویا با هم آشنا شدهاند. ماتاسولا معدنکاری است که از فقر و رنجی که در اطراف خود دیده فرسوده و خسته است. نپتون یک هکر دو شخصیتی است که یکی از آنها زن است و دیگری مرد. او ماتاسولا را وارد دنیایی از امکانات میکند. این دو نفر در کنار هم نیروی عشق سیاه را تجربه میکنند؛ نیرویی که آنها را از زندگی ناکافی و ناقصشان آزاد میکند و نگاه آنها به دنیا را تغییر میدهد.
گروهی از هکرهای سیاه به آنها میپیوندند؛ گروهی که نامهایشان ترکیبی از کلمات روآندایی و کلمات نمادین انگلیسی مثل «روانشناسی» و «حافظه» است. هر چقدر گروه آنها بزرگتر میشود موسیقی و آواز هم در فیلم بیشتر میشود. شادمانی آنها ریشه در آزادی خالصشان دارد.
اما اتحاد ماتاسولا و نپتون نمیتواند همهچیز را تغییر بدهد. آنها همچنان در حال ترس از موجودی زندگی میکنند که نامش در فیلم «اقتدار» است. اقتدار نیرو و اسلحۀ کافی برای از بین بردن پناهگاه هکرها را در اختیار دارد. تضاد و نزاع موجود در فیلم در واقع تصویری از دنیای ماست؛ جهان ما پیشرفت میکند، اما سیاستمداران در برابر هر تغییری مقاومت میکنند.
ارسال نظر