چرا کی‌روش بهترین گزینه برای تیم‌ملی است؟

سرانجام حکایتِ دراگان اسکوچیچ و تیم‌ملی ایران به پایان رسید و این‌مهم معلولِ عوامل گسترده‌ای است.

چرا کی‌روش بهترین گزینه برای تیم‌ملی است؟

جدا از انشقاقِ مرگبار امروز بدنه‌ی تیم‌ملی که ماحصل دو دستگی بازیکنانِ‌مان در دو جبهه موافقان و مخالفانِ همکاری/برکناری او بود، این‌سرمربی هیچ‌گاه خود را شایسته‌ی جایگاهی که در آن قرار گرفته نشان نداد، دراگان نه صاحبِ کاراکتر و امضا بود و نه کارنامه درخوری داشت، نه مقبولیتِ قابل‌قبولی در میان افکار عمومی پیدا کرد و نه از مشروعیتی در میانِ غالبِ بازیکنان تیم برخوردار شد، نه برای خود اعتباری دست‌وپا کرد و نه توانمندی‌های لازم برای رهبری نسل بلوغ‌یافته امروز تیم‌ملی‌مان را داشت و تمامِ این نه‌های بزرگ پایانِ کار او در تیم‌ملی را رقم زد، تیمی که در بیست‌وچند ماه اخیر با هدایت اسکو، مملو از نیروی باکیفیت، بدون فلسفه تاکتیکی در بی‌برنامه‌ترین حالت ممکن از فقر ایده رنج می‌برد و حالا چند قدم مانده به جام جهانی، محکوم به تغییر شده است.

به‌هرجهت، در نهایت پروسه‌ی عزل اسکوچیچ قطعی‌ شد و موفقیت‌های امروزِ تیم‌ملی والیبال در لیگ ملت‌های جهان با کادرفنی ایرانی، موجی را در جهت انتخابِ سرمربی داخلی برای هدایت تیم‌ملی فوتبال ایجاد کرده، جریانی که می‌تواند زیان‌بار باشد و سرنوشتِ تلخ عربستان ۲۰۰۲ و کره‌شمالی ۲۰۱۰ را برای ایران در قطر تکرار کند. جایی‌که شاگردان ناصر الجوهر در اولین‌گام در ورزشگاه ساپوروی ژاپن به مصاف آلمانِ مدعی رفتند و با هشت گُل مجازات شدند و در نهایت با تحمل سه‌شکست، ۱۲ گل‌خورده و بدون‌گل‌زده تحقیر را در آوردگاه تجربه کردند، یا کره‌شمالی که با هدایت کیم جونگ‌هان در برابر پرتغال هفت‌تایی شد و در آفریقای جنوبی با سه‌شکست و دریافت ۱۲ گل و به ثمر رساندن تنها یک گل با این رقابت‌ها وداع زودهنگامی داشت. آن‌هم در حالی که تیم‌ملی ایران هم در جامِ بیست‌ودوم با دو کشوری روبه‌رو خواهد شد که بیشترین حساسیت سیاسی را با آن‌ها دارد؛ انگلیس و آمریکا. حال باتوجه به شرایط ویژه این دو بازی، اگر اوضاع بر وفق انتظارمان پیش نرود و ماحصلِ جدال با این دو تیم، شکستی تلخ باشد، هزینه‌ی این رخداد را چه کسی متحمل می‌شود؟ حقیقتاً برند مربی ایرانی و گوهر اعتماد به آن‌ها در سال‌های آتی خدشه‌دار خواهد شد و تا ابد این ناکامی بزرگ به نامِ مربیان داخلی نوشته خواهد شد. به‌هرجهت، در حال حاضر گزینه داخلی که بتواند ادامه‌دهنده نمایش‌های دلپذیر تیم‌ملی در جام‌های جهانی برزیل و روسیه باشد، نداریم و متاسفانه از این بابت دستمان تهی است؛ وانگهی درخشش‌های مذکور، انتظارات را از تیم‌ملی بالا برده که مسلما بضاعت کنونی مربیان داخلی پاسخگوی آن انتظارات نخواهد بود.

حال که سرمربی تیم‌ملی در فاصله کمتر از پنج‌ماه تا آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ قطر رفتنی شده و حضور مربیان ایرانی هم می‌تواند برای فوتبال ما هزینه‌بر باشد، باتوجه به محدودیت زمانی و دایره گزینه‌های پیش‌روی تیم‌ملی، بی‌تردید کارلوس کی‌روش می‌تواند بهترین گزینه برای جانشینی دراگان اسکوچیچ باشد. کی‌روش شناختِ مطلوبی از فوتبالِ ملی و باشگاهی ما دارد و باتوجه به سطح و سبک رقبای‌مان و آگاهی و بینش او نسبت به فوتبالِ بریتانیا و آمریکا که از آن تاثیر گرفته است، می‌تواند با برنامه‌ی کوتاه‌مدت، طرحی برای سفری آبرومند به قطر تعریف کند و سپس برای موفقیت در جام ملت‌های آتی پروژه ساختن را آغاز کند. بی‌تردید عملکرد مقبول در دو جام جهانی گذشته تیم‌ملی با هدایت سی‌کیو می‌تواند امیدهای ما را در راستای برآورده‌سازی انتظارات از بهترین نسلِ یک‌دهه اخیر تیم‌ملی زنده نگه دارد، در حالی که او یک صعود تاریخی به فوتبال ما بدهکار است. از طرفی شخصیت بزرگ و ذهنیت برنده او در کنار فلسفه‌ی ذاتی فوتبالی‌اش -در ساختارسازی در فرآیند تدافعی- می‌تواند یک روحیه‌ی برتری‌طلب را به ملی‌پوشان تزریق کند و از تیم‌ملی، همان تیم منسجم گذشته را بسازد. بی‌شک، فوتبال ایران نیازمند یک تصمیم بزرگ است، تصمیمی که می‌تواند به معنای دفاع از آبرو و اعتبارمان باشد. موفقیت در قطر نیازمند یک عزم جدی است، مسیری که باید هدفمند دنبال شود، ما تا امروز فرصت‌سوز بوده‌ایم و در اندک مهلت باقی‌مانده باید از بهترین‌ها بهره بگیریم، بدون‌شک، تکرار موفقیت‌های کی‌روش در فوتبال ایران -این‌بار بدون حواشی و جنجال- نیازمند یک مدیریت است، به شرطی که این رویکرد به عملکردی سوء تبدیل نشود.

منبع: خبر آنلاین

دیگر رسانه ها

کدخبر: 30339

ارسال نظر