واکنش جنجالی به پیشنهاد صداوسیما به فردوسی پور/ برود زیر دست میثاقی؟/هم چوب را بخورد هم پیاز را؟

عصرایران با اشاره به دعوت صداوسیما از عادل فردوسی پور برای گزارش بازی های ایران در جام جهانی نوشت: : به فرض که می‌پذیرفت. چه تضمینی وجود دارد که تا سخنی خلاف میل مدیران بگوید، کیهان علیه او ننویسد و دوباره کنار گذاشته نشود؟ در این صورت هم چوب را خورده هم پیاز را!

واکنش جنجالی به پیشنهاد صداوسیما به فردوسی پور/ برود زیر دست میثاقی؟/هم چوب را بخورد هم پیاز را؟

عصر ایران نوشت: به فرض این که عادل پیشنهاد صداو سیما برای گزارش بازی های جام جهانی می‌پذیرفت. چه تضمینی وجود دارد که تا سخنی خلاف میل مدیران بگوید، کیهان علیه او ننویسد و دوباره کنار گذاشته نشود؟ در این صورت هم چوب را خورده هم پیاز را!

گزارش شده به عادل فردوسی پور پیشنهاد داده‌اند پس از چهار سال ممنوعیت، گزارش بازی‌های جام جهانی فوتبال در قطر را برعهده بگیرد و قبول نکرده و گفته: «در دورانی که ایران عزیز در ماتم و اندوه فرزندان خود نشسته، صدای مردم از هر صدایی شنیدنی‌تر است.»

هر چند قابل پیش بینی است که روابط عمومی صدا و سیما تکذیب کند یا بگوید به صورت رسمی نبوده اما چون قول او حسب سابقه معتبر است، در چرایی این «نه» و فراتر از واکنش خود او این نکات را می‌توان یادآور شد:

اول: اگر قرار بر دعوت بود پیش‌تر باید صورت می‌پذیرفت نه در دقیقۀ ۹۰ و حالا که از یک طرف دوست ندارند و صلاح نمی‌دانند او را در قاب شبکه‌ای فرامرزی ببینند و از سوی دیگر مجریان دیگر را رانده و تارانده اند و مشخص شده قصه محدود به او نبوده و ناشی از سیاستی است که تغییر نکرده است.

دوم: به فرض که می‌پذیرفت. چه تضمینی وجود دارد که تا سخنی خلاف میل مدیران بگوید، کیهان علیه او ننویسد و دوباره کنار گذاشته نشود؟ در این صورت هم چوب را خورده هم پیاز را!

سوم: یادداشت با شعری از شاملو شروع شد. به یاد می‌آورم شاعر در خوانش اشعار خود از خواندن این بیت پرهیز کرده بود: "سخن‌ها می‌توانم گفت/ غم نان اگر بگذارد". وقتی ناشر پرسید چرا؟ پاسخ داد: "چون وقتی این شعر را گفتم غم نان داشتم ولی حالا ندارم و حس من باید صادقانه باشد." این حکایت دربارۀ عادل هم صدق می‌کند. در این شرایط اگر هم بخواهد گزارش کند آن حس را ندارد که بگوید: "چقدر خوبیم ما یا اُ‌لَ‌له!" بنا براین پاسخ منفی او از سر باور به لزوم واقعی بودن حس حین گزارش است و نمایش بازی نکردن. به بیان دیگر اگر هم می‌خواست و می‌پذیرفت، نمی‌توانست و اصطلاحاً «درنمی‌آمد.»

چهارم: فرض کنیم بخواهد بپذیرد. برود زیر دست محمد حسین میثاقی؟ برای او اُفت ندارد؟! بهتر نیست بگذارد میثاقی با کت و شلوارهای تازه و همه مارک‌دار و آن ساعت گران قیمت که اصرار هم دارد توی چشم مخاطب کند، خوش باشد؟

پنجم: گزارش مسابقه از خود میدان مزه و حس دارد. خاصه اگر بازی ایران باشد. مضحک نیست جام جهانی در همسایگی ما برگزار شود و در تهران در استودیو گزارش کنند؟ اگر راست می‌گویند باید به قطر می‌فرستادند. نه این که بگویند از استودیو گزارش کن و لابد چهار تا بپا هم بگذارند!

 

 

منبع: عصر ایران

دیگر رسانه ها

کدخبر: 54962

ارسال نظر