پله، اسطوره برزیلی دنیای فوتبال درگذشت | عکس پله درایران
پله اسطوره فوتبال دنیا پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان روده در سن ۸۲ سالگی چشم از جهان فروبست. او ۳ بار قهرمان جام جهانی با برزیل شد و توانست در ۱۳۶۳ بازی، ۱۲۸۱ گل به ثمر رساند تا سالهای برترین گلزن دنیا شناخته شود.
پله در سن ۸۲ سالگی به دلیل بیماری سرطان چشم از جهان گشود.
اسطوره فوتبال دنیا پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان روده در سن ۸۲ سالگی چشم از جهان فروبست.
اسطوره فوتبال دنیا که به گفته بسیاری بهترین بازیکن تاریخ فوتبال شناخته میشود، ۳ بار قهرمان جام جهانی با برزیل شد و توانست در ۱۳۶۳ بازی، ۱۲۸۱ گل به ثمر رساند تا سالهای برترین گلزن دنیا شناخته شود.
پله در شهریور ۱۴۰۰ مبتلا به بیماری سرطان روده شد و تحت عمل جراحی و شیمی درمانی قرار گرفت. در آذر ماه ۱۴۰۱ و همزمان با برگزاری جام جهانی به دلیل تورم عمومی به بیمارستان آلبرت انیشتین منتقل شد، ولی پزشکان نتوانستند او را به زندگی بازگردانند. از چند روز پیش گفته شده بود که حال پله اصلا خوب نیست و پزشکان نیز ابراز ناامیدی کردند.
وقتی پله به ایران آمد و درآزادی گل زد+عکس
پله بزرگترین فوتبالیست تمام اعصار یک بارهمراه باشگاهش سانتوز برزیل، به ایران سفرکرد.
دراین سفرملی پوشان اصلی ایران درگیرمسابقات مهمی بودند و نتوانستند مقابل تیم پله و یارانش به هنرنمایی بپردازند و افتخار بازی مقابل ستاره سیاه تاریخ فوتبال جهان را به دست بیاورند به همین خاطر تیم دوم ایران فرصت بازی پیدا کرد که متحمل شکست سختی شد. با آنکه داور وطنی هوای هموطنان خود را داشت تیم برزیلی درمقابل تک گل ایران بارها و بارها دروازه ایران را گشود که دو گل را شخص پله به ثمر رساند.
زننده تک گل ایران درآن بازی پرویز میرزا حسن بود ،مهاجمی که بعدها نام خودرا به قاسمی تغییر داد.امروز روز تولد همان گلزن است. هفتادسالگی بازیکنی که کسی نتوانست افتخارش را تکرار کند؛ گلزنی به تیم پله!
پله آمد و گسترش امواج هیجان آن قدر گسترده بود که نام باشگاه دیهیم، یکی از تیم های زیر مجموعه تاج، به پله تغییر یافت. استادیوم دیهیم در شرق تهران استادیوم پله نام گرفت. مرحوم پرویز ابوطالب پسر حجت الاسلام ابوطالب و بازیکن سابق تاج و دیهیم و مدرس فوتبال و مربی تیم ملی جوانان (یکی از خدمتگذاران فوتبال ایران که شیفته ستاره برزیلی بود) سلطان را بر بالین پسر تازه به دنیا آمده اش در بیمارستان آسیا برد و نام فرزند نورسیده اش را پله گذاشت... پله ابوطالب بعدها به میدان رفت، مهندس مکانیک شد. دو پله در یک عصر؛ یکی در برزیل و یکی در ایران... یکی سیاه، یکی سفید.
سلطان بعدها بیشتر مصاحبه می کرد. بیشتر حرف می زد. زندگینامه های پرشمارش به چاپ می رسیدند. می گفت از شنیدن نام پله به خشم می آمد. می گفت ای کاش او را ادسون می خواندند. توضیح می داد نام پله را مادرش پس از مشورت با زن فال بین همسایه برگزید. می گفت نام پیله در گذر زمان با تلفظ غلط بدل شد به پله.. با این وصف آن چهار حرف لاتین مفاهیم دیگری یافتند . ورای فوتبال. آن سوی مستطیل سبز. بازتابنده آرزوی بازنده ها برای رهایی از فقر. نمایشگر جاه طلبی برنده ها برای چنگ زدن به معروفیت.
ارسال نظر