افشاگری جنجالی آجورلو | سرِ بازی‌ استقلال نه رمال می‌آوریم، نه دلال | مگر شما اهل نماز و قرآن نیستید، چرا حق استقلال را نمی‌دهید؟

مصطفی آجورلو صحبت‌های جدیدی درباره پشت‌پرده فساد در فوتبال و مشکلات فوتبال ایران کرد و دست به افشاگری زد.

افشاگری جنجالی آجورلو | سرِ بازی‌ استقلال نه رمال می‌آوریم، نه دلال | مگر شما اهل نماز و قرآن نیستید، چرا حق استقلال را نمی‌دهید؟

مصطفی آجورلو مدیرعامل باشگاه استقلال هر چند به قول خودش، مدت‌هاست مصاحبه رسانه‌ای نداشته، اما از هر فرصتی برای پیگیری مطالبات تیم آبی‌پوش پایتخت استفاده می‌کند.

آجورلو در گفتگویی، به بیان دغدغه‌های تیم‌های فوتبال در زمین اقتصاد ورزشی پرداخت و از صداوسیما بابت عدم توجه به حق پخش تیم‌ها گلایه کرد.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

*از همان ابتدا که شما جزو مدیران کشور منصوب شدید بخصوص برای مدیریت باشگاه استقلال، یکی از مدیران پیشرو در بحث حق تبلیغاتی و حق پخش تبلیغات که به تعبیری حق باشگاه است، بودید. در این خصوص می‌خواستم نظر شما را بدانیم. داشتن حق پخش چقدر از چالش‌ها و دغدغه‌های تیم‌ها را می‌تواند برطرف کند؟

بیایید فوتبال را ملی ببینیم و آن را رنگی نبینیم و مثلا نگوییم یک تیم آبی است و تیم دیگر قرمز یا مثلا تیمی سپاهانی است و تیم دیگر نفت آبادان است؛ حق همه اهالی فوتبال در حوزه تبلیغات و محتوا ضایع شده است.

امروز من قصد ندارم وارد کلیات بشوم که چه کسی مقصر است و چه کسی مقصر نیست و چه اتفاقی افتاده که شرایط حاکم اینگونه شده است؛ علی‌بن ابی‌ طالب که جانم فدای ایشان می‌فرماید چونکه گذشت؛ گذشت. امروز من به عنوان خادم استقلالی‌ها باید حق آنها را از صداوسیما بگیرم، زیرا ما تولیدکننده ‌یک محتوا هستیم و از این محتوای ما صدا و سیما بهره می‌برد؛ رسانه‌های دیگر اینترنتی بهره می‌برند و درآمد کسب می‌کنند.

استقلال و پرسپولیس به آژانس، به رستوران، به برخی بازیکنان خارجی و بازیکنان داخلی بدهکار هستند. باید بگردیم و برگه بگیریم که آقای فلان بازیکن که سال گذشته پولت را نگرفتی، به ما یک امضاء بده که ما بفرستیم برای کنفدراسیون آسیا که ما با هم تفاهم کردیم.

من به عنوان کوچک‌ترین عضو فوتبالی ایران باید حق صنعت نفتی که نفت زیرپایش هست اما پول ندارد تیمش را به مسافرت ببرد، بگیرم. برخی ها نگران هستند که سازمان لیگ موانعی برای بازیکنشان و دیگران ایجاد کنند، اما من این نگرانی و ترس را ندارم. با تیم من نمی‌توانید کاری بکنید.

تیم من در زمین فوتبال بازی می‌کند و امتیازش را می‌گیرد و صدر جدول است و امروز من اگر نتوانم حق محتوا و تبلیغات دور زمین را بگیرم پس من مدیر ناتوانی هستم. آقای رئیس، مردم، مسئولین محترم، ما که حرف غیر نمی‌زنیم، ما که نمی‌خواهیم دست در جیب مردم دست کنیم یا در جیب مسئولین کشور کنیم و یا از وزارت صمت و صنعت نفت پول بخواهیم و بگوییم به ما پول بدهید تا ما بتوانیم فوتبال بازی کنیم. من نمی‌گویم که مثلاً پول صنعت نفت یا پول فلان معدن را به من بدهید. آن متعلق به مردم است، ارزش افزوده آن هم مال مردم است، مال کارگر است. آن پول؛ پولی نیست که باید میلیاردی به بازیکن داده شود، اگر دادید حرام است.

پولی که متعلق به عام است در خاص نباید خرج شود. یک روز آقای اولیایی که مدیرعامل استقلال بود و همچنین آقای غمخوار، مدیر پرسپولیس به من گفتند آقای آجرلو شما در شهرداری مشاور آقای قالیباف هستید به آقای قالیباف بگویید پرسپولیس و استقلال را بخرد. گفتم باشد می‌گویم. گفتند حمایت هم می‌کنید؟ گفتم نه. گفتند پس چرا می‌گویید؟ گفتم چون شما دارید به من می‌گویید.

به آقای قالیباف گفتم و ایشان پرسید نظر شما چیست؟ گفتم من مخالفم. گفت پس چرا گفتی؟ گفتم چون گفته بودند به شما بگویم. من امانتدار یک خبر بودم اما اگر از من نظر کارشناسی می‌خواهید، پول مردم تهران در شهرداری از عوارض باید صرف همه مردم تهران و صرف ورزش همگانی شود، نه اینکه ما پول را ببریم داخل شهرداری و از شهرداری بگیریم میلیاردی بدهیم به کسی. حالا شاید شما مثلا بگویید آقای آجرلو شما مخالف گرفتن پول میلیاردی بازیکنان هستید، می‌گویم نه. اتفاقا می‌گویم چرا اینقدر کم می‌دهید. اگر فوتبال حرفه‌ای است همه باید توازن داشته باشند پس من از کجا باید پول دربیاورم؟ از تولید خودم، از محتوای خودم. آنجایی که من محتوا دارم در شبکه زنده. اما آنها می‌گویند ملی است و به شما نمی‌دهیم. می‌گوییم اشکال ندارد اکنون دعوا نمی‌کنیم.

با آقایان و دوستان در سازمان لیگ هم دعوا کردیم. خودم رفتم آنجا درون میدان بسط نشستم تا نشان دهم این مال من است مال استقلال است. رفته بودم دعوا کنم، کسی نیامد. اما با صدا و سیما من چنین جسارتی نمی‌کنم. صدا و سیما ملی است. من به آنها احترام می‌گذارم، ولی آیا آنها به من احترام می‌گذارند؟ حق ما را تضییع می‌کنند و نمی‌دهند. من خدمت مسئولین بزرگوار رفته‌ام و گفته‌ام آقا مگر شما پول این سریال هایی که شبها پخش می‌شود را به تهیه کننده اش نمی‌دهید؟

خب من هم که فوتبال بازی می‌کنم همه شبکه‌هایتان نشان می‌دهد، همه اخبار نشان می‌دهد، همه برنامه‌های مختلف شما میزگرد می‌گذارند، جلسه می‌گذارند می‌گویند این قسمت آفساید بود، آن قسمت بدهی بود. مگر شما سه یا چهار ساعت در مورد محتوای فوتبال تحلیل نمی‌کنید که یا سپاهان است یا صنعت نفت است یا پدیده است؟ خب درباره ما دارید صحبت می‌کنید. مگر ما تولیدکننده محتوا نیستم؟ چرا شما پول پدیده را نمی‌دهید که حتی پول ندارد پرواز کند از این استان به آن استان برود. خب پولش را بدهید.

چه کسی باید صدای ما را بشنود؟ شما که مشهدی هستید یکی تیمتان را می‌گوید پدیده، یکی دیگر می‌گوید نه اینها شهر خودرو هستند. هنوز شما در مالکیت این باشگاه در یک استان به این بزرگی که آستان مبارک علی‌بن الموسی الرضا آنجاست، مانده اید. این آستان مبارک توانسته یک استادیوم درست کند که نمونه اش در ایران نیست. بعد درش را ببندند و پدیده را در آن راه ندهند؟ این عجیب است. عرضم بعد این است ما هیچ پول اضافه‌ای از کسی نمی‌خواهیم، دستمان را جلوی هیچ وزارتخانه‌ای دراز نمی‌کنیم، ما حق خودمان را می‌خواهیم.

ما مربی آوردیم، بازیکن آوردیم، سرپرست آوردیم، بازیکن داخلی و خارجی آوردیم. یک محتوا درست کردیم صدر جدول شدیم. همینگونه پول دادیم، این پول ما را چه کسی باید تسویه کند؟ دولت به ما می‌دهد؟ به ما می‌گویند که آقای آجرلو شما یک ریال نمی‌توانید از دولت پول بگیرید. می‌گوییم باشد، می‌گویند این دستگاه نظارتی باید بالای سر شما باشد، می‌گوییم باشد. از کجا من باید پول دربیاورم؛ از محتوا.

اگر شما که از محتوای من پخش می‌کنید فوتبال زنده را مستقیم نشان می‌دهید، غیرزنده را نشان می‌دهید در موردش صحبت می‌کنید و جلسه می‌گذارید، آیا منصفانه است که حق استقلال، پرسپولیس، پدیده، صنعت نفت و تیم‌های دیگری که وابسته به جایی نیستند و در واقع پول کلان نمی‌گیرند ندهید؟ دینداری ما در این نیست که برویم دو یا چهار رکعت نماز بخوانیم بعد بیایم هرکاری دوست داشتیم بکنیم. نه ملاک زندگی من این است؛ قرآن. روش زندگی من در این است. همانطور که نماز می‌خوانم در اجرا هم حق نمی‌دهم به کسی که حق کسی را ضایع کند. در اینجا مگر شما اهل کتاب نیستید؟ مگر اهل قرآن نیستید؟ چطور شما نماز می‌خوانید اما حق استقلال که 30 میلیون نفر طرفدار دارد را از بین می‌برید و می‌خندید. به استقلال و پرسپولیس و به مدیران و مسئولانش می‌خندید. می‌گویید توان اداره کردن ندارید. خب پول ما را بدهید. شما از پول استقلال و پرسپولیس می‌بُرید و در آی گپ یا هرجای دیگر، محتوای ما را به این و آن می‌فروشید و به هرجایی که بخواهید می‌دهید. شما محتوای غیرزنده ما را هم می‌فروشید اما پول ما را هم نمی‌دهید. این منصفانه نیست که ما ساکت بنشینیم. برای چه ساکت بشینیم؟ مگر حضرت آقا مقام معظم رهبری به یکی از مسئولین درباره کار خاصی نگفتند تو چرا یقه خودت را پاره نکردی؟ چطور درباره کار ملی، من یقه خودم را پاره نکنم و به میدان نیایم و حق مردم و ۳۰ میلیون هوادار استقلال و پرسپولیس را نگیرم. من اصلا موضوعم رنگ پرسپولیس و استقلال نیست. ملوان بهترین تیم ایران بوده، چه شد؟ پاس بهترین تیم ایران بوده، چه شد؟

من در محضر مردم می‌گویم خدا می‌داند نه قبل از انقلاب پاسی بودم، نه بعد از انقلاب، ولی جوانی‌ام را آنجا گذاشتم. یک تیم درست کردم شما زدید نابودش کردید و اکنون در لیگ دسته سه بازی می کند.

*طبق قولی که دادم، وارد موضوعات دیگر نمی‌شوم، اما در پایان صحبت‌ها از مزیت های تفاهمی که مجموعه محترم باشگاه بزرگ استقلال و مجموعه خبرفوری با هم امضاء کردند، بگویید.

بله. من دیروز یک حدیثی از امام صادق (ع) دیدم که این حدیث اشاره داشت به اینکه مبادا بروید خودتان را کوچک کنید که من ندارم، به من بدهید، من ذلیل هستم؛ نه. من برابر قال الصادق می‌گویم ما ضعیف نیستیم، ما فقیر نیستیم، ما پولداریم، حق ما را دریغ کردند، حق ما را ضایع کردند، بطوریکه آقای درویش می‌گوید آقای آجرلو من اگر می‌دانستم اینگونه است، نمی‌آمدم. من به ایشان گفتم، به شما هم می‌گویم، به هواداران پرسپولیس و استقلال می‌گویم. برادران عزیز من، خواهران عزیز من، هواداران سخت و پرانرژی هر رنگی که هستید، ما دو تا ۹۰ دقیقه با هم رقابت داریم، در این ۹۰ دقیقه، من همه تلاشم را می‌کنم که تیم فنی‌ام شما را ببرد و شما هم همه تلاشت را بکن که تیم فنی‌ات ما را ببرد. ما سر بازی‌مان نه رمال می‌آوریم و نه دلال می‌آوریم و نه حاضریم پول زیرمیزی یا روی میز بدهیم؛ بازی جوانمردانه. اگر پوریای ولی بزرگ ماست، اگر تختی بزرگ ماست، پس ما باید مردانه ورزش کنیم، نه تقلب و دوپینگ و رمال و این موارد. ما دو رقابت داریم هر کس بهتر بازی کند و ببرد، نوش جانش، اما ما یک بازار مشترک داریم. مثلا همین خبرفوری که امروز با هم تفاهم کردیم، استقلالی‌ است؟ نه. شما یک مجموعه خدماتی هستید، رسانه‌ای هستید. من می‌خواهم بگویم شما حق من را بدهید؛ یعنی حق پرسپولیس را ندهید؟ خب باید قرارداد ببندید که حقش را بدهید. حالا اگر شما با پرسپولیس قرارداد ببندید، هواداران ما باید بگویند که آقا اینها مشترک هستند، ما اصلا دیگر خبرفوری نگاه نمی‌کنیم. چرا اتفاقا نگاه کنید.

ما الان یک بیمه بستیم؛ بیمه دانا. خب هواداران ما مثلا می‌خواهند بیمه خودشان را تمدید کنند اگر مثلا من یک عدد سرسام‌آوری پول بگیرم که باشگاه را بتوانم با همین بیمه اداره کنم، پرسپولیسی‌ها نباید در این بیمه بروند و بیمه بشوند؟ اگر پرسپولیس سودش را ببرد درون باشگاهش، من هم سود خودم را بردم درون باشگاه خودم و بعد رقابت کنیم، آیا این بهتر است یا اینکه پرسپولیس پول نداشته باشد و من هم پول نداشته باشم و بگوییم چون بازار ما مشترک است پس با هم کار نمی‌کنیم. اینکه حرف درستی نیست.

یا مثلاً من می‌خواهم بروم با فروشگاه رفاه، هایپر یا مثلا افق کورش و یا با شرکت میهن و مثلا با دایتی قرارداد ببندم. در آن صورت، فقط آبی‌ها باید بستنی دایتی بخورند؟ قرمزها نمی‌توانند بخورند؟ اگر من توانستم بروم از این طریق پول دربیاورم و آن تیم هم پول درآورد و هر دو ثروتمند شدیم و توانستیم بازیکن خوب و ارزشمند بگیریم و باشگاهمان را بزرگ کنیم، بهتر نیست؟ آن کسی می‌گوید که آی بازار مشترک بازار مشترک که نمی‌خواست تبلیغات محیطی را به ما بدهد.

من قرارداد 150 میلیاردی با رفاه داشتم؛ همین آقای شیرازی که همه می‌گویند آدم خوبی نیست که من می‌گویم آدم پاکدست و خوبی هست؛ 150 برای من طبق قرارداد رفاه گرفت و 150 تا برای پرسپولیس. 1000 تا گفته بودند ما با هم درمی‌آوریم، 300 میلیاردش اینجا. چه کسی رفت خراب کرد؟ شما ازدواج کردید؟

*بله.

به سلامتی انشاءالله. شما اگر بخواهید بروید طلافروشی، به شما قیمت واقعی طلا را می‌گویند. ولی اگر یک موتورسواری آمد گردنبند خانم را دزدید، کجا می‌برد و می‌فروشد؟ مالخری می‌فروشد. در واقع ارزان می‌فروشد. شما حق ما را بردید ارزان فروختید، چطور من بگویم شما حق 150 میلیارد من و 150 میلیارد پرسپولیس که شده 300 تا را بخشیدید و گفتید 40 تا 50 تا بده خیرشو ببینی. چه کسی اینکار را کرده؟ چه کسی این مجوز را داده است؟ این اتفاق در تلویزیون هم دارد می‌افتد. من الان درباره تلویزیون صحبت نمی‌کنم. چون آقای جبلی آدم متدین و کاربلد و مسلمانی هستند بنابراین امیدوارم صدای ما را بشنوند و مشکلات ما را حل کنند و امیدوارم حق تضییع شده ما را زنده کنند.

ما در اینجا فعلا در مورد دوستان خودمان در فوتبال می‌گوییم. در فوتبالی‌ها به ما می‌گویند حقتان را نمی‌دهیم چون می‌خواهیم مال کارکنان خودمان را بدهیم. می‌گویم حق کارکنان‌تان را از مال استقلال و پرسپولیس می‌دهید؟ مگر شما می‌روید حقوق برادرتان را بگیرید و خرج خانواده خودتان کنید؟ مگر حقوق خودتان را به دیگران می‌دهید؟ همان حرفی که قبلا گفتم. یکی می‌گفت من پاس را حبه می‌کنم؛ من گفتم مگر شما از زندگی خودت چیزی حبه کردی که الان پاس 60 یا 70 ساله را حبه کنید. الان به لیگ دسته سه سقوط کرده، اینکه انصاف نیست.

ما انسان‌های انقلابی و متدین این سرزمین هستیم که جوان‌هایمان هنوز هر جمعه یا یک ماه در میان می‌آیند و در شهرهایمان شهدا را تشییع می‌کنند. مگر ملاک ما فقط این است که زیر تابوت شهدا را بگیریم و بگوییم خوش آمدید؟ خوب عملکرد ما چه می‌شود؟ مگر نه اینکه عملکرد ما باید رنگ و بو و شکل آن را بدهد؟ در حق آن جوان رعنایی که رفته برای انقلاب اسلامی جانش را داده، من چه کار کنم؟ معامله کنم؟ مگر می‌شود؟ من اینجا نیامدم تا مدیرعامل استقلال باشم و چند عکس بیندازم و سخنرانی کنم و مشهور بشوم که بگویم آقا برای من خیلی خوب شد؛ نه؟ من یک کار دارم. حق تضییع شده استقلال را که کلی اموال داشته ولی الان زمین چمن تمرین ندارد را بگیرم. امروز که اینجا آمدم حتما حق استقلال را زنده می‌کنم. وظیفه من این است. رهبرم به من گفته که برای حق مردم اگر لازم بود، یقه خودت را پاره کن. من در این میدان نیامده‌ام که چند عکس با خنده بگیرم و تیم را بدهکار رها کنم و بروم دنبال کار و زندگی‌ خودم. من این باشگاه را به لطف خدا ثروتمند می‌کنم. جمله آخرم  را از آقای صدری، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس می‌گویم. وقتی من گفتم 500 میلیارد، ایشان چند مصاحبه کردند و گفتند این مبلغ کذایی است.

یک روز صبح زود داشتم می‌رفتم زیارت حضرت صالح دیدم جوانی آمد دنبال من و گفت، سلام آقای آجرلو. گفتم سلام. گفت من دکتر فلانی هستم. یک جوان خوش‌تیپ مثل شما بود؛ خوش‌قد و بالا بود. ماشاءالله. به من گفت آقای آجرلو من پرسپولیسی هستم، اما به شما علاقمند هستم، شما آدم محترمی هستید. یک خواهشی از شما دارم. امکان دارد شما مدیران دعوا نکنید و با هم کار کنید. گفتم چشم. بعید می دانم شما یک خط از من گیر بیارید که من بر علیه پرسپولیس و در مورد آقای صدری که به من گفت نظامی و زوری قهرمان شدید، سخنی گفته باشم. امروز هم قصد ندارم جواب بدهم. قصد دارم بگویم که مدیران ما خودشان باور ندارند. من به آقای صدری گفتم 500 میلیارد درمی‌آوریم. مصاحبه کردند و گفتند که کذایی است، هوایی است. دو ماه به شهادت هواداران به شهادت همه، آقای صدری مزایده گذاشته بود که کارگزار پرسپولیس بیاید 180 تا بگیرد، اما نیامده بود.

سازمان لیگ یک یا دو ماه مزایده گذاشته بود که 160 تا یا 180 تا بگیرد. گرفت؟ نه، نگرفت. من آمدم یک حرفی زدم؛ درست یا غلط. من که یک قرارداد 500 تایی بستم. آقای صدری شما چند بستی؟ 630 تا بستید دیگر؟ از تبلیغات دور زمین در 15 میزبانی برای پرسپولیس، شما از 160 تا هم بیشتر گرفتید. پس چرا باور نمی‌کنید که ما پول داریم؟ تازه با هم در دعوا هستیم. من به آقای صدری گفتم بیا با هم تبلیغات دور زمین را بگیریم. به من چه گفته باشند خوب است؟ صدری همین برادر عزیزم گفت آقای آجرلو، کنفدراسیون آسیا گفته است این مال سازمان لیگ است و ما نمی‌توانیم بگیریم.

ببینید، اولا ما باید با آقای درویش و آقای ساکت تفاهم داشته باشیم. چرا آقای ساکت در تبلیغات دور زمین با ما همصدا نمی‌شود؟ می‌دانید چرا؟ برای اینکه یک پول ثابت از سپاهان می‌گیرد؛ حالا نمی‌دانم چقدر می‌گیرند. یکی برود سئوال کند که چقدر می‌گیرند 300 تا است؟ 500 تا است؟ 200 تا است؟ 20 تا است؛ خب وقتی هر سال پول میگیرند، این همه امکانات درست می‌کنند، بعد هم می‌روند در تلویزیون می‌گویند بله ما حرفه‌ای‌سازی را انجام داده‌ایم، سر موقع هم انجام دادیم. خب شما انجام ندهید، چه کسی انجام بدهد؟ من انجام بدهم؟ مددی انجام بدهد؟ سعادتمند انجام بدهد؟ آقای صدری انجام بدهد؟ درویش انجام بدهد؟ صمیعی انجام بدهد؟ شما با پول کارخانه‌ خودتان دادید تسویه حساب کردید. اگر من پولدار بشوم و پولم بیشتر از شما بشود، دیگر شما بازیکن من را نمی‌توانید بخرید، ببرید. شهریار مغانلو بازیکن پرسپولیس را نمی‌توانید بخرید ببرید. بهترین بازیکن من، مثل مسعود ریگی را نمی‌توانید بردارید ببرید؛ من نمی‌توانم دو میلیارد تومان به بازیکنم بدهم، اما شما دوازده سیزده تومان می‌دهید. نمی‌دانم چقدر دادید. خوب اینکه فوتبال نیست که؛ چه کسی مسئول این فوتبال است؟

به من بگویید که آقای عزیز خادم آیا شما مسئول فوتبال هستید؟ آقای بهاران آقای درودیان شما مسئول فوتبال هستید؟ به من بگویید چه کسی مسئول فوتبال است؟ من بروم از او سئوال کنم که چرا این ثابت 400 تا می‌گیرد، این 500 تا می‌گیرد؟ آن 350 تا می‌گیرد؟ صنعت نفت هیچی نمی‌گیرد. پرسپولیس با 30 یا 40 میلیون هوادار هیچی نمی‌گیرد. استقلال با 30 یا 40 میلیون طرفدار هیچی نمی‌گیرد. خب آیا این عدالت است؟ این تعاون هست؟ این میزان است؟

نه این نیست. به نظرم می‌رسد که در اینجا نیاز به مردان پاکدستی است که در میدان بیایند و بدون در نظر گرفتن جیب خودشان، بدون در نظر گرفتن منفعت باشگاه‌شان که چهار تا ضربدر پاک یا اضافه می شود، کار کنند. من به آقای فلاح گفتم شما از تبلیغات دور زمین چقدر گرفتید؟ گفت من نمی‌دانم. گفتم پس چرا از سازمان لیگ حمایت می‌کنید که محیطی مال او بشود؟ گفت آقای بهارمند مرا دعوت کرده اینجا بیایم (یا حجت ابن الحسن).

حتی برادر پاسدار ما از حق تیم سپاهی فجر شهید سپاسی که خودشان می‌گویند مظهر ما شیرازی‌هاست، دفاع نمی‌کند، بده بستان می‌کند. منصفانه نیست. بعد به سپاه نامه می‌نویسد و می‌گوید به ما پول مقداری بدهید. می‌گویم چرا از سپاه پول می‌خواهید؟ چرا سپاه باید پول سربازش و پول ماموریتش را به شما بدهد؟ بیا از درون خود فوتبال بگیر. خود فوتبال کجاست؟ محتوای شماست. تبلیغات دور زمین شماست. شما مگر برنج و روغن و تاکسی اسنپ و همین چیزها را نمی‌خرید؟ مگر شما زندگی نمی‌کنید؟ مگر مانتو و روسری نمی‌خرید؟ مگر کت و شلوار نمی‌خرید؟ مگر ماهانه پول موبایل نمی‌دهید؟ مگر شما آب نمی‌خورید؟ مگر نوشابه نمی‌خورید؟ مگر پفک برای بچه خودتان نمی‌خرید؟ مگر این همه اجناس زنبیل زنبیل به منزل نمی‌برید، خب بیایید با هم شریک بشویم.

ما به رفاه یا به افق کوروش می‌گوییم که آقا شما مگر این کالایتان را 20 درصد ارزان‌تر به دریانی‌ها نمی‌دهید؟ مگر به این مغازه‌دارهای کوچک نمی‌دهید؟ فرض کنید من هم یک مغازه‌دارم. 20 درصد از این کالا را ارزان‌تر بدهید به من؛ و من آنرا 15 درصد ارزان‌تر به هوادار می‌دهم. من می‌گویم هوادار ارزان‌تر آب بخر، ارزان‌تر لیوان‌ بخر، ارزان‌تر قند بخر. من به شما به عنوان هوادار کارت هواداری می دهم. هرچه شش بود برای پرسپولیسی‌ها، چهار برای استقلالی ها. عدس، لپه، برنج،  زردچوبه، تاید، روغن شامپو و...، مگر اینها را شما نمی‌خرید؟ خب اینها را از طریق هواداری من بخرید، خب شما سود می‌کنید. 15 درصد زندگی شما سر سفره شما ارزان‌تر می‌شود و نه‌تنها من دست دراز نمی‌کنم که بگویم از درون جیبت به من بده، بلکه می‌گویم شما هرجا قیمت ارزان‌تر بود، بروید همانجا قرارداد ببندید. وقتی من به عنوان هوادار به شما خدمات می‌دهم و 5 درصد هم به استقلال برسد، اندک‌اندک جمع شده و دریا می‌شود. آن وقت من دیگر بدهکار می‌مانم؟ آن وقت دیگر آقای ساکت به عنوان برادر عزیزم که من دوستش دارم و علاقمند هم به ایشان هستم، دیگر می‌آید مسعود ریگی، بازیکن استقلال را بخرد و سه برابر پول دهد؟ مغانلو را از اینجا می‌برد آنجا روی نیمکت؟ نه. فوتبال تعادل پیدا می‌کند. من به عنوان آخرین جمله می‌گویم که در روز عید مبارک بی‌بی دو عالم مادرمان یک بیانیه دادیم که آنهایی که دارند محتوای ما را توزیع می‌کنند، پول ما را بدهند و این مبنای حضرت زهرایی است. عدالت یعنی همین و هرکس از این خارج باشد حتما عدالت علوی را ندارد. هرکجا که نشسته باشد، در هر مقامی که نشسته باشد. با هر قیافه و محاسنی که نشسته باشد. هرجا حق پرسپولیس و استقلال را تضییع کنید، شما حتما گفتمان علی‌بن ابی‌طالب و فاطمه را نخواهید داشت. خیلی متشکرم.

*سردار من وسط صحبت شما وارد نشدم به دلیل اینکه شما خیلی شیوا و صریح صحبت کردید. انشاءالله این خصوصیات اخلاقی شما در میان تمامی مدیران باشگاهی‌مان جاری و ساری باشد. ما که خیلی لذت بردیم. این صحبت‌های حق شما را می‌رساند. بی‌نهایت سپاسگزارم و در پایان خوشحال می‌شویم که صحبتی به عنوان پایان گفتگو داشته باشیم و خداحافظی برنامه را اعلام کنیم.

خیلی خوشحال هستم خبرفوری مسلک و رفتار علی‌بن ‌الموسی‌رضا را تبعیت کرد. خیلی متشکرم هستم که خبرفوری چون در حوزه علی‌بن ‌الموسی‌الرضا هستند که مرکز ایران است و قلب ما هم برایش می‌تپد؛ شما همان مسلک و همان گفتمان را دارید که اگر شنیدید صدای حقی به گوشتان رسید، معطل نکنید، بدوید و حق حقدار را بدهید. من منصفانه می‌گویم تمام گفتمان من در حوزه ثروتمند شدن فوتبال ایران بخصوص استقلال است. قلبم شکست وقتی شنیدم پدیده پول ندارد که به سفر برود. قلبم شکست وقتی که شنیدم صنعت نفت دریای نفت زیر پایش است، ولی پول ندارد که به بازیکنانش بدهد. مگر می‌شود؟

من تشکر می‌کنم از بزرگواری شما که شما اولین فرد و اولین مجموعه و اولین رسانه‌ای هستید که خیلی فوری آمدید به داد ما برسید و حق تضییع شده ما را در کف اخلاص تقدیم بکنید نه اینکه بیندازید جلوی ما. این حق استقلال و پرسپولیس و تمام تیم‌های ایران است. امیدوارم علی‌ابن الموسی‌الرضا همیشه پشت و پناه شما باشد و این رسانه خوب شما خبرفوری فورا خبر ما را منتقل کند که ما تیم‌های بزرگ ایران هستیم و نباید معطل زمین تمرین باشیم. نمی‌خواهم حرف غیری بزنم. یک دوستی به من گفت فامیل ما در خارج از کشور در یک دبیرستانی درس می‌خواند که چهارتا زمین چمن طبیعی خوب دارند؛ آن یکی دو تا دارند و یکی دیگر سه تا دارند. این انصاف نیست. اگر گفتمان ما، گفتمان اول است پس باید رفتار و سبک زندگی‌مان هم اولی باشد.

دیگر رسانه ها

کدخبر: 7541

ارسال نظر