ماساژوری و دردسرهایش
از شکلاتی تا سنگ داغ و روغنهای گیاهی / درد دل ماساژورها
ماساژوری طرفداران خاص خودش را دارد و بسیاری هم دوست دارند حداقل برای یک بار که شده امتحانش کنند اما با توجه به بالا رفتن افسارگسیخته قیمتها در همه چیز، هر کسی توانایی تجربه آن را ندارد. با این حال آنانی که شغلشان ماساژوری است معتقدند این حرفه لاکچری نیست و دل پُری از کارشان دارند.
انواع مختلف دارد؛ از شکلاتی گرفته تا سنگ داغ و روغنهای گیاهی. قیمتهایش هم کم نیستند، برای ۲۰ دقیقه ۱۳۰ هزار تومان میگیرند و این قیمتها برای یک ساعت به ۴۴۰ هزار تومان هم میرسد. تازه این نرخ پکیج قدیمی قیمتهاست.
با این حال طرفداران خاص خودش را دارد و بسیاری هم دوست دارند حداقل برای یک بار که شده امتحانش کنند اما با توجه به بالا رفتن افسارگسیخته قیمتها در همه چیز، هر کسی توانایی تجربه آن را ندارد. با این حال آنانی که شغلشان ماساژوری است معتقدند این حرفه لاکچری نیست و دل پُری از کارشان دارند.
۱۱ سالی میشود که در حوزه ماساژ و زیبایی فعالیت میکند و سرپرست واحد ماساژ تخصصی بخش فیزیوتراپی یکی از بیمارستانهای تهران است که حسب شرایطش تصمیم گرفته بصورت مستقل این حرفه یعنی ماساژوری را ادامه بدهد.
ورود به دنیای رفلکسولوژی، بادی ماساژ، سبکهای درمانی، آشنایی و همکاری با استادان پزشکی، طب ورزشی، فیزیوتراپ و جامعه ورزشی و فدراسیونها باعث شده چند سبک اختصاصی کار را طراحی و کابینهای ریلکسیو درمانی را همراه با تیم کاریاش تشکیل دهد.
«فهیمه» ماساژوری را جزء مشاغل خیلی سخت و پرآسیب بویژه برای بانوان میداند: «فشار کاری در طول کار، آسیبهای فیزیولوژیک، نبود شرایط مرخصی و استراحت در دوران قاعدگی بانوان، اختلال جریانهای انرژی و تاثیر انرژیهای منفی متقاضیان ماساژ بر روح و روان ماساژورها، عدم امنیت شغلی و اقتصادی و … چالشهای جدیای برای ما هستند اما متاسفانه از سمت اداره کار و بیمه هنوز هیچ تمهیدی برای ماساژورها در نظر گرفته نشده و لازم است که مسئولان در انجمنها و اتحادیه هرچه سریعتر توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند. از نظر ساعت کاری هم همکارانی که پرسنل مجموعههای خدماتی، درمانی یا ورزشی هستند خیلی خوب میتوانند تایید کنند که نسبت به ساعت کاری و میزان فشار کاری درآمد قابل قبولی دارند یا نه و اصلا انرژی لازم برای رسیدگی به امور روزمره، تفریح و گذراندن وقت با خانواده برایشان باقی میماند یا نه. مسلما جوابشان منفی است. خیلیها وقتی رخ این شغل را در کشورهای دیگر میبینند، تصمیم میگیرند در ایران وارد این حرفه بشوند در حالی که متر و معیار این بیزینس در ایران با سایر کشورها متفاوت است. حتی شکل زمین بازی این حرفه در کشور ما فرق دارد. طبق قوانین اتحادیه، پروانه کسب فقط در کاربریهای تجاری، اداری و کارگاهی صادر میشود. از طرفی طبق استاندارد وزارت بهداشت باید برای این کار دوش حمام تعبیه شود که احتمالا طی بازرسی شهرداری مشمول تخلف میشود و اجرای این ضد و نقیضها تا مرحله اخذ پروانه برای سرمایهگذار مشمول هزینههای مالی و زمانی زیادی میشود. به اضافه تجهیز و دکورکردن مجموعه و همچنین گردآوری تیم حرفهای کار با حقوق درخور و سایر هزینهها، دست به دست هم میدهند تا تناسب درآمد نهایی بر هزینهها از تعادل خارج شود و سطح درآمد این کار پایین بماند.»
او ماساژوری را شغل لوکسی نمیداند و معتقد است: «در حقیقت هر فردی در هر سن و مرحله و مرتبهای از زندگی به جهت بالابردن کیفیت زندگیاش به ماساژ احتیاج دارد. ماساژ علمی و تخصصی لزوم تداوم زندگی بشر بویژه در محیطهای شهری است، هر چند که در اصل ماساژ در تار و پود تاریخ و فرهنگ و جامعه متمدن و اصیل ایرانی جا دارد و این موضوع وجه لوکسبودن ماساژ را بیمعنی میکند.»
این ماساژور بینالمللی درباره قیمتهای ماساژ میگوید: «قیمتهای ماساژ علاوه بر اجرت کار ماساژور و مخارج اولیه که شامل مواد، تجهیزات، حقوق سایر پرسنل، مالیات و عوارض و مخصوصا هزینههای تامین مکان صنفی میشود، میتواند بنا بر منطقه شهری و سطح کیفیت تجهیزات متفاوت باشد. از طرفی من معتقدم دستمزد ماساژوری که بر اساس هزینههای کسب مراتب علمی، تحصیلی، بازآموزی و درکل ارتقای حرفهای، خودش را بهروز نگه میدارد، قاعدتا باید نسبت به ماساژور معمولی متفاوت باشد، چراکه نحوه ارائه خدمات و نتیجه و تاثیر کارش هم نسبت به همکاران مبتدی تفاوت دارد.»
فهیمه به تاثیر کرونا در حرفه ماساژ هم اشاره میکند: «از زمان شیوع ویروس کرونا عملا تمام ماساژورها در انواع شاخههای حرفهای بیکار شدند و روزها و ماههای سختی را گذراندند.»
او در بخش دیگری از این گفتوگو میگوید: «چیزی که بیشتر از همه برای ما آزاردهنده است، تولید محتوا و محدودیتهای آن است که باعث رقابت ناسالم و برخوردهای غیرحرفهای بعضی از همکاران در شبکههای اجتماعی، ایجاد جو متشنج در اکانتهای شخصی و عدم اتحاد همکاران و آموزشگاهداران در مقابل افرادی میشود که ادعاهای دروغ و واهی برای جلب نظر مخاطبان دارند. از لقبهای عجیبی که همکاران به خودشان میدهند تا دوره های آموزشی بدون پشتوانه با شهریههای بیاساس باعث کاهش سطح اعتماد عمومی به این حرفه شده است.»
این ماساژور معتقد است: «ماساژ از ابتدا و شروع حیات، زمان جنینی و نوازشهای دست مادر و پدر روی ناحیه بطنی تا انتهای زندگی و بستهشدن چشمها با کل بشر و موجودات در تمام جوامع همراه بوده و خواهد بود. نیاز عمده به ماساژ در سه بُعد روانی، جسمانی و روحانی در طول دوران زندگی غیر قابل انکار است و بر اساس نیاز و ضعف جسمی، فکری و روحی افراد میشود به ماساژوری که در یکی از این حوزهها متخصص است، مراجعه کرد. جای خالی ماساژورهای حرفهای در جامعه ورزشی چه در گروه بانوان و چه برای آقایان عمیقا حس میشود. نمونه خبرساز اخیرش هم المپیک بود. یک ماساژور حرفهای با ارزیابی آسیبهای تخصصی ورزشی میتواند در کنار تیم و مربی باشد و از نظر کنترل تنش، ریکاوری فیزیکی و بهبود دامنه حرکتی ورزشکاران تاثیر زیادی روی کیفیت بازی و روحیه تیم بگذارد. در حوزه درمانی هم یک ماساژور - تراپیست باسواد میتواند با اجرای درست تکنیک و برنامهریزی دقیق در کنار درمان متخصص طب فیزیکی، طب ورزشی، کایروپراکتور یا فیزیوتراپ، نقش موثری در انتقال بجا و صحیح انرژی برای ایجاد آرامش و افزایش میزان امید و انگیزه داشته باشد. یک رفلکسولوژیست - ماساژور حرفهای میتواند روی کیفیت زایمان، کاهش دردها و علائم سوء در طول دوران بارداری کمک زیادی کند و با اجرای تکنیکهای تخصصی ماساژ نوزاد علاوه بر بهبود یا پیشگیری از عارضههای گوارشی بدو تولد، عامل موثری در کاهش ریسک بیشفعالی در نوزادان و خیلی موارد دیگر باشد. به همین ترتیب یک ماساژور در حوزه تخصصی خودش میتواند مثمر ثمر باشد. درباره همه این موارد مقالات موثق و رفرنسهای علمی تاییدشدهای وجود دارد.»
این ماساژور در حوزه سبکهای درمانی - ورزشی - رفلکسولوژی - ریلکسی میگوید: «واحد درسی خاصی برای ماساژ در نظام آموزشی کشور وجود ندارد و علتش کمتوجهی مسئولان به ارزش و اهمیت ماساژ، تاثیرات مثبت آن و مهمتر از آن کمتوجهی به اثرات منفی است که میتواند در بعضی موارد داشته باشد. قبلا برای مدت کوتاهی دورههای کارشناسی در این حوزه ارائه شد که متاسفانه به دلیل اختلاف نظر متولیان منحل شد. در حال حاضر هم سازمان فنی و حرفهای و فدراسیون پزشکی ورزشی متولی رسمی برگزاری دورههای آموزشی ماساژ هستند. درست است که جزء رشتههای دانشگاهی نیست اما گواهینامه معتبر از همین سازمانها بعد از گذراندن کامل دورهها و دادن آزمون تئوری و عملی صادر میشود.»
فهیمه به نقش رسانهها برای معرفی ماساژوری هم اشاره میکند: «در جامعه فعلی، رسانه ملی، جامعه پزشکی، آموزشی و مراجع ذیصلاح هنوز آنطور که شایسته است حق مطلب را در جایگاه این شغل ادا نکردهاند. در حال حاضر در نظارت بر نحوه کار ماساژورها و حمایتهای شغلیشان، همچنین در بازرسی و بررسی نحوه عملکرد گروههای متولی امر برنامه منظم و منسجمی وجود ندارد. لازم است مسئولان مربوطه بطور جدی علت این موارد را بررسی کنند تا چرایی کمبود عملگرایی انجمنها مشخص و برطرف شود و قدرت اجراییشان بالاتر برود. «رسانه» از مهمترین ابزارها در راستای فرهنگسازی است که متاسفانه هیچکدام نه تنها در ایجاد تاثیر مثبت در ساخت فرهنگ عمومی ماساژ نقش نداشتهاند بلکه در برخی موارد دیدیم که عامل خدشهدارشدن وجهه ماساژ و ماساژورها هم بودهاند. حتی صداوسیما در سریالهای طنز از شغل ماساژوری به عنوان دلاک یاد کرده که علیرغم شکایات و اظهار ناراحتی جامعه ماساژ این موضوع باز هم ادامه پیدا کرده است. حتی استفاده از عنوان «ماساژ» در درج آگهی سایتهای کاری ممنوع است. محدودیتهای تبلیغاتی برای این شغل زیاد است به همین دلیل هم هنوز عموم مردم شناخت و تعریف استانداردی از سبکهای ماساژ ندارند.»
او معتقد است: «نبود رشته دانشگاهی و ناهماهنگی در استانداردهای آموزشی فعلی، باعث عدم تعادل در سطوح علمی بین همکاران شده است. سطح علمی و استانداردهای آموزشی در حال حاضر برای ورود به بازار کار کافی نیست و عدم حمایت شغلی - بیمهای از سمت نهاد آموزشی برای دانشپژوه ماساژ که هزینههای مختلفی را در مسیر آموزشهای متنوع و بازآموزیها متحمل میشود، شرایط را بحرانیتر میکند. مسئله مهم دیگر اختلافات و رقابتهای غیر متعارف بین آموزشگاهداران و همکاران و عدم اتحادشان است. همچنین نادیدهگرفتهشدن اهمیت ماساژ از سوی جامعه پزشکی و در نهایت کمبود تاثیر و نفوذ کلامی انجمنهای مربوطه در نهادهای سطح بالاتر در این زمینه همگی دست به دست هم دادهاند تا ماساژ در جایگاه سزاوارش در ایران قرار نگیرد.»
«راد» هم تحصیلکرده رشته تربیت بدنی است و سه سالی میشود ماساژوری را به عنوان شغلش انتخاب کرده است. او مجبور شده برای ادامه کارش از اهواز به جزیره کیش مهاجرت کند. حالا هم بیشتر مشتریهایش مسافرانی هستند که از شهرهای دیگر میآیند و در این بین ساکنان تهران بیشتر از شهرهای دیگر متقاضی ماساژند.
شرایط مالی او بعد از مهاجرت بهتر شده است اما دوری از خانواده و زندگی مستقل برایش آزاردهنده است. با این حال از شغلش احساس رضایت دارد: «روزهای کاری شلوغ، زیاد داریم. گاهی اوقات از صبح تا ساعت ۱۲ شب حدود ۱۵ مشتری داریم. با این حال همه چیز بستگی به پروازهایی دارد که به سمت جزیره میآیند. در کل روزهای خلوت هم داریم. من درصدی حقوق میگیرم و نیازهای اولیهام مثل مسکن را کارفرما تامین کرده است. بیمه تامین اجتماعی نیستم اما از طرف محل کارم بیمهای شدم که اگر هر جای جزیره برایم اتفاقی بیفتد ساپورت میشوم. اما در کل امنیت شغلی برای حرفه ما وجود ندارد. چون شغل دولتی نیست که بتوانم مرخصی بگیرم و فقط باید کسب درآمد داشته باشم تا به حدی از استقلال مالی برسم و بتوانم یک مرکز ماساژ راهاندازی کنم.»
این ماساژور هم دورههای بین المللی ماساژ را گذرانده و معتقد است: «اگر یک ماساژور حرکات اصلاحی انجام بدهد و به بدن خودش توجه کند میتواند در این حرفه مثل شغلهای دیگر کار کند اما اگر به آن صرفا نگاه کسب درآمد داشته باشد شاید بتواند بین ۸ تا ۱۰ سال کار کند. من فکر میکنم ماساژوری در ایران تفاوت زیادی با کشورهای دیگر بویژه اروپا دارد. یک سری افراد زمانی به ما مراجعه میکنند که درد زیاد به آنها اجازه فعالیت روزانه نمیدهد در حالی که اگر زمان زودتری به ما مراجعه میکردند مشکلشان حاد نمیشد.»
راد درباره هزینههای ماساژ هم به ایسنا میگوید: «قیمتهای جدید بروزرسانی نشده اما با توجه به لیست قدیم، قیمت ماساژ از ۱۳۰ تا ۴۴۰ هزار تومان است.»
ارسال نظر