اومیکرون نماد شکست کشورهای ثروتمند در واکسیناسیون
لفاظیهای ملی گرایانه در ظاهر کم هزینه هستند، اما جایی که لفاظیها به سیاست تبدیل شده اند باعث افزایش هزینهها شده اند. این هزینه توسط فقیرترین افراد جهان احساس میشوند و بیشترین آسیب را به طبقات کارگر در کشورهای ثروتمند وارد میسازند.
فرید زکریا؛ غم انگیزترین نکته در مورد ظهور گونه اومیکرون سویه جهش یافته ویروس کرونا قابل پیش بینی بودن کامل آن است. برای ماهها حتی بیش از آن، مقامهای بهداشت عمومی هشدار میدادند تا زمانی که ویروس کرونا آزادانه و به طور گسترش در گردش باشد شکل آن تغییر میکند و کنترل جهشهای صورت گرفته در آن میتواند دشوارتر از نوع اصلی آن ویروس باشد.
در ماه اکتبر "گوردون براون" نخست وزیر سابق بریتانیا این موضوع را پیش بینی کرده بود. او گفت: "ما در حال حاضر در غرب ممکن است احساس امنیت و خوشبختی کنیم، زیرا واکسنها را دریافت کرده ایم، اما ممکن است نوع تازهای پیدا کنیم که از آفریقا یا آسیا میآید جایی که مردم واکسینه نشده اند و محافظت نمیشوند و بدیهی است که این گونه جهش یافته نسبت به واکسنهایی که در حال حاضر در اختیار داریم حساس نیست".
راه حل نیز کاملا واضح بود: واکسینه کردن سایر نقاط جهان آن هم به شکلی سریع. با این وجود، این اتفاق هرگز رخ نداد و نابرابری در مورد واکسیناسیون در جهان گسترده بود. نزدیک به ۷۰ درصد از جمعیت اتحادیه اروپا و حدود ۶۰ درصد از جمعیت ایالات متحده به طور کامل واکسینه شده اند با این وجود، تنها حدود ۸ درصد از مردم در فقیرترین کشورهای جهان حتی یک دوز واکسن را دریافت کرده اند. در اوایل سال جاری این شکست را میتوانستیم به مشکل تولید و عرضه واکسن نسبت دهیم.
با این وجود، جهان اکنون ماهانه ۱.۵ میلیارد دوز واکسن تولید میکند. مشکل توزیع یا به طور صریحتر بگویم احتکار واکسن توسط کشورهای ثروتمند جهان به بهای هزینه فقیرترین کشورها بوده است. دادههای بهداشتی نشان میدهند تا پایان سپتامبر سال جاری میلادی کشورهای ثروتمند جهان از جمله ایالات متحده، اتحادیه اروپا، بریتانیا، کانادا و چین حدود ۶۷۰ میلیون دوز واکسن مازاد در اختیار داشته اند. این واکسن برای هر فرد بالای ۱۲ سال در آن کشور است که به طور کامل واکسینه شده و یک واکسن تقویتی دریافت میکنند.
واقعیت آن است که سازوکار موثری برای به اشتراک گذاری و توزیع واکسن در سراسر جهان وجود دارد که کوواکس نام دارد و توسط گروهی از سازمانهای بین المللی بهداشتی راه اندازی شده است. با این وجود، کشورهای ثروتمند در مورد اهدای کمکها به شدت خست به خرج داده اند. ایالات متحده متعهد شده بیش از ۱.۲ میلیارد دوز را تامین کند، اما تاکنون تنها حدود ۲۸۰ میلیون دوز را تحویل داده است.
چین متعهد شده میزان عرضه تعداد دوز خود را از ۱۰۰ میلیون به ۸۵۰ میلیون دوز افزایش دهد و حدود ۸۹ میلیون دوز را تحویل داده است. در نتیجه، ۸۲ کشور در معرض خطر عدم رسیدن به هدف سازمان بهداشت جهانی برای واکسینه کردن ۴۰ درصد از جمعیت هر کشور تا پایان سال جاری قرار دارند که بدین معنی است که ویروس کماکان آزادانه در میان میلیاردها نفر در جهان تکثیر شده و جهش مییابد. احتمال این که در سال آینده شاهد نسخه دیگری از این ویروس نباشیم چقدر است؟
واکسیناسیون جهان برای اقتصاد جهانی خوب خواهد بود یعنی برای بیشتر کشورهای ثروتمندی که بر آن تسلط دارند. در ماه مه، صندوق بین المللی پول در گزارشی محاسبه کرده بود واکسیناسیون همگانی تا سال ۲۰۲۰ میلادی ۵۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. با این وجود، شکست در انجام این کار ممکن است تا سال ۲۰۲۵ میلادی ۹ تریلیون دلار برای جهان هزینه به همراه داشته باشد. به عبارت دیگر، سرمایه گذاری تنها ۰.۰۶ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی میتواند ۱۸۰ برابر بازده داشته باشد.
کرونا و سلامت عمومی تنها حوزههایی نیستند که در آن شاهد ملی گراییای خود ویرانگر هستیم. موضوع داغ اقتصادی این روزها تورم و عوامل ایجاد آن است. برخی از هزینههای دولت بایدن برای کمک به مقابله با شیوع کرونا انتقاد میکنند با این وجود، واقعیت آن است که در همه جا شاهد افزایش نرخ تورم هستیم از جمله در کشورهایی که پس از همه گیری کرونا با دست باز برای مقابله با شیوع آن هزینه نکردند.
ارتباط بین افزایش حمایت از تولیدات داخلی و تورم آشکار است. در سه دهه گذشته کشورها به شدت از سرتاسر جهان کالاها را تامین میکردند، زیرا ارزانتر بودند. زمانی که کشورها شروع به یافتن منابع داخلی و اجرای نسخههای مشابه مقررات "خرید محصولات امریکایی" کردند برای همان کالاها هزینه بیش تری میپردازند. به این موارد اختلال در زنجیره تامین و افزایش ناگهانی تقاضا برای کالاها را نیز باید افزود کرد که باعث افزایش تورم شده است. هفته گذشته، دولت بایدن تعرفه واردات چوب از کانادا را به میزان دو برابر افزایش داد.
لفاظیهای ملی گرایانه در ظاهر کم هزینه هستند، اما جایی که لفاظیها به سیاست تبدیل شده اند باعث افزایش هزینهها شده اند. این هزینه توسط فقیرترین افراد جهان احساس میشوند و بیشترین آسیب را به طبقات کارگر در کشورهای ثروتمند وارد میسازند. راه حل رفع این مشکل همکاری بیشتر جهانی در عرصه بهداشت عمومی، تجارت و حوزههای دیگر است. اما آیا هیچ رهبر ملیای جرات بیان این حقیقت را دارد؟
*مجری و برنامه ساز تلویزیونی در شبکه خبری "سی ان ان" و مفسر سیاسی
ارسال نظر