راهکاری برای مطالبات معلمان
یادداشتی از محمد فاضلی
محمد فاضلی :هزاران معلم برای در تلاش برای گرفتن آنچه مطالبات خود میدانند به شکلی مدنی و خشونتپرهیز در خیابان اعتراض کردهاند. راهی که چندی پیش کشاورزان اصفهانی نیز آزمودند. تلنبار شدن مسألههایی نظیر تورم و بیکاری دو رقمی، حکمرانی محیطزیستی ناکارآمد و ... در طول چند دهه، بروز چنین رخدادهایی – تضاد و مناقشه میان اقشار مختلف و حکومت - را طبیعی و ناگزیر ساخته است.
مناقشه و تضاد اگرچه در نگاه اول و برای برخی ناخوشایند است، اما صورتهایی از تضاد کارکرد مثبت و در دل خود هسته راهکار وضع بهتر را دارند. اهمیت موضوع به حدی است که جامعهشناس بزرگی نظیر لوئیس کوزر کتاب «کارکردهای تضاد» را نوشته است (ترجمه فارسی: نظریه تقابلهای اجتماعی، مترجم عبدالرضا نواح، اهواز: رسش، ۱۳۸۴).
سؤال پیش روی نظام سیاسی، جامعه و بالاخص روشنفکران و متخصصان علوم اجتماعی این است که با این وضعیت چه باید کرد؟ وقت آن نیست که سیاستگذار مسأله را زیر فرش جارو کند و بقیه با محافظهکاری از کنار آن بگذرند. #سیاست_انکار و ندیدن مسأله وضع را بدتر میکند.
تضاد نشان میدهد بیماری جامعه به نقطه حساسی رسیده و یکی از کارکردهای مثبت تضاد، نشان دادن ناکارآمد شدن شیوههای پیشین حل این بیماری و مسأله است. دستگاه فشار خون یا تبسنجی که فشار و تب بالا را نشان میدهد، نمیشکنند، بلکه به اعداد حساسی که نشان میدهد توجه میکنند و به دنبال درمان میگردند. اما درمان «چگونه ساخته میشود؟»
راهحل تضاد و مناقشه، «ارتباط» است. ارتباط هم طیفی وسیع از ارسال علائم نمادین (مثل چشمک زدن یک زن و شوهر قهر کرده با هم) تا جنگ میان دو کشور را در بر میگیرد. همه اینها ارتباط، از نرمترین تا خشنترین، هستند. طرفین مناقشه – خواه زن و شوهر، کارگر و کارفرما، ایران و آمریکا در مناقشه هستهای یا آمریکا و شوروی در جریان جنگ سرد –گاه نرم و گاه خشن، با هم ارتباط برقرار میکنند.
اطلاعات، در جریان ارتباط مبادله میشود. چشمک زدن عاشق و معشوق ارسال اطلاعات درخصوص تمایل برای ورود به وضعیتی غیرقهرآمیز است؛ و جنگ هم نوعی تبادل اطلاعات درباره قدرت طرفین برای استفاده از آن در حل مناقشه است. اما هر مبادله اطلاعات برای حل مناقشه با شرایط خاصی صورت میگیرد.
یک. مناقشه به رسمیت شناخته میشود. ایران و آمریکا مناقشه خود را به رسمیت شناخته و ارتباط گرفتهاند. دو. مذاکرهکنندگان (ارتباطگیرندگان) از طرفهای مناقشه «نمایندگی مشروع» دارند. سه، طرفین ارتباط اجازه دارند برای ورود به ارتباط، تمام توان خود را سازماندهی و بسیج کنند. چهار، از حداکثر ابزارهای ارتباطی (رسانهها، مذاکرات پنهان و آشکار و ...) برای پیشبرد ارتباط و تبادل اطلاعات استفاده میکنند. پنج، طرفین میکوشند دیگران – و بالاخص مردمی را که از طرف آنها نمایندگی دارند و سایر مردم جهان را – نسبت به درستی مواضع خود متقاعد کنند.
مسأله مطالبات معلمان و مواردی نظیر آن از جمله مطالبات کشاورزان اصفهانی هم در چنین چارچوبی قابل بررسی است. یک. اعتراض و ورود به مناقشه یکی از مهمترین اقشار جامعه به عنوان نشانه بیماری و ضرورت درمان لحاظ شود؛ دو، مسأله رسمیت یافته و ارتباطگیری مؤثر آغاز شود. وقتی ارتباطگیری و مذاکره با دشمن انجام میشود، ارتباطگیری با معلمان و اقشار معترض که واجب است. سه، پذیرفتن مشروعیت نمایندگان واقعی معلمان برای آغاز مذاکره و ارتباطگیری ضروری است. چهار، حق دادن به همه طرفهای درگیر در مناقشه برای ارائه اطلاعات خودشان و تلاششان برای متقاعد کردن دیگران.
من آرزومند روزی هستم که صداوسیما در اخبار و برنامههایش نشان دهد که مذاکرات بین دولت و نمایندگان معلمان، کشاورزان، رانندگان کامیون و ... شروع شده، و رسانهها مواضع طرفها را بازتاب میدهند، پیشنویسهای توافقات میان طرفین و موارد محل مناقشه منتشر میشود، و چارچوبهایی برای حل مسألهها شکل میگیرد. این همان کاری است که در برخی کشورهای دیگر در مذاکرات میان دولتها با کارگران، کارفرمایان، خلبانان، معدنچیان، کشاورزان و سایر گروههای شغلی برای اجتناب از خشونت و ارتقای توان حل مسأله انجام میشود.
جامعهای سر به سلامت میبرد و رنگ توسعه میبیند که با اجازه دادن به سازماندهی و مذاکره (ارتباطگیری مؤثر طرفین مناقشه) از پیش رفتن مناقشات به سمت خشونت جلوگیری میکند، و در جریان ارتباطگیری مؤثر، اعتماد خلق کرده و «راهکار زمانمند» را از دل مذاکره «میسازد».
راهکار برای مسائل پیچیده چیزی از قبل موجود نیست که یافته شود، بلکه محصول کنش اجتماعی و سیاسی جمعی است و باید ساخته شود.
ارسال نظر