خبر مهم درباره تغییر سن بازنشستگی و محاسبه میانگین حقوق بازنشستگان
بازرس کانون عالی کشور و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان مرکزی اظهار داشت: تغییر سن بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی گروههای الف و ب و حتی استانداردهای جهانی، قطعاً تبعات جسمی و روانی جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت.
بازرس کانون عالی کشور و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان مرکزی گفت: علیرغم اینکه دولت پرداخت یک دوم حداقل دستمزد و یک دوم بیمهپردازی را در لایحه برنامه هفتم توسعه که تحویل مجلس شده را حذف کرد، اما افزایش سن بازنشستگی و سابقه کار در مشاغل عادی و سخت و زیانآور، محاسبه میانگین ۵ سال آخر بیمهپردازی برای دوران بازنشستگی و تغییر نحوه محاسبه پرداخت حق بیمه که همچنان مورد اعتراض جامعه کارگری است را در قالب ماده ۲۹ و تحت عنوان اصلاحات سنجهای تکرار کرده است.
علی زند به افزایش سن و سابقه کار برای بازنشستگی در مشاغل عادی و سخت و زیانآور اشاره کرد و افزود: یکی از راهکارهای جذب جوانان جویای کار، بازنشستگی افرادی است که ۳۰ سال سابقه کار و ۵۰ سال سن دارند. اما اگر سن بازنشستگی و سابقه کار افزایش پیدا کند، اشتغال جوانان تحصیل کرده جویای کار قطعاً به تأخیر خواهد افتاد و فرصت اشتغال برای جوانان از بین میرود.
وی ادامه داد: اشتغال با همین شرایط سنی و سابقه کار ۳۰ سال به دلایل متعددی از جملهعدم امنیت شغلی، قراردادهای کوتاهمدت و استرسهای ناشی از کار و بیماریهای شغلی، برای کارگران بسیار دشوار است. منطقیتر این بود که ابتدا دغدغه قرارداد موقت، امنیت شغلی و معیشت را حل میکردند، سپس به فکر افزایش سن بازنشستگی و سابقه کار باشند. آقایان میخواهند با همان شرایط و دشواریها، سابقه کار و سن بازنشستگی را افزایش دهند. تنها به همین یک دلیل، توقع اشتغال بیش از ۳۰ سال سابقه کار و ۵۰ سال سن بازنشستگی، تحت هیچ شرایطی منطقی نیست.
بازرس کانون عالی کشور و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان مرکزی اظهار داشت: تغییر سن بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی گروههای الف و ب و حتی استانداردهای جهانی، قطعاً تبعات جسمی و روانی جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت. این موضوع خصوصاً برای افرادی که ماهیت و سخت و زیانآور بودن شغل آنها طبق آزمایشات و آلایندهسنجیهای صورت گرفته و به تأیید رسیده است، بیشتر مصداق پیدا میکند.
زند تصریح کرد: در مشاغل سخت و زیانآور سالها پیش کارفرمایان مکلف بودهاند ظرف مدت ۲ سال عوامل و آلایندگیهای سخت و زیانآور را از بین ببرند، اما کوتاهی کردهاند. در این شرایط آیا سزاوار است که بهای سهلانگاری و ترک فعل کارفرمایان و برخی مسئولان که موجب آسیب به سلامت جسم و روح قشر کارگران شده است را این قشر بپردازند. از سوی دیگر امروز با افزایش سابقه کار و سن بازنشستگی، کارگر را جریمه و به قانونگریز پاداش بدهند.
وی بیان داشت: در گذشته به تکلیف قانونی رفع آلایندگی و عوامل آلودگی عمل نشده و شرایط تفاوتی نکرده است، آیا امروز افزایش سن بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور، تهدید مضاعف سلامت جسم، روح و روان کارگر محسوب نمیشود؟ با توجه به حساسیت جامعه در شرایط موجود، قطعاً بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش و اعتمادسازی هستیم، لذا هرگونه افزایش سن بازنشستگی و سابقه کار، نگرانی و بیاعتمادی مضاعف در میان جامعه کارگری را به وجود خواهد آورد.
بازرس کانون عالی کشور و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان مرکزی تأکید کرد: با توجه به اینکه تورم سالیانه قابل پیشبینی نیست، تجربه تورم ۲ دهه گذشته، اختلاف حداقل حقوق با سبد معیشت خانوار و همچنین کاهش ارزش پول ملی، محاسبه میانگین حقوق و دستمزد ۵ سال آخر خدمت به جای ۲ سال پایانی اشتغال، دستاوردی جزء فقیرترکردن کارگران در دوران بازنشستگی را به دنبال نخواهد داشت.
زند با تأکید بر اینکه با چه استدلالی سهم حق بیمه دولت و کارفرما کاهش یافته و به سهم بیمهپرداز اضافه شده است؟ ، ابراز داشت: صاحبان سازمان تأمین اجتماعی مشخص هستند و قاعدتاً ادغام و انحلال یا انتقال باید در اختیار صاحبان آن باشد، چراکه سازمان تأمین اجتماعی دولتی نیست و هزینه نجات صندوقها از ورشکستگی را باید کسانی بپردازند که مسبب آن بودهاند. عادلانه نیست بیمهپردازان و صاحبان اصلی، بهای قانونگریزی و تصمیمات ناصواب دیگران در گذشته را بپردازند.
وی اضافه کرد: این به معنای نادیده گرفتن نظر مقام معظم رهبری در سیاستهای ابلاغی کلی سازمان تأمین اجتماعی مبنی بر «حفظ قدرت خرید اقشار ضعیف جامعه از طریق متناسبسازی دستمزد شاغلین، مستمری بازنشستگان و مقرری بیکاران» است. متذکر میشویم که خواسته اصلی کارگران فراتر از رهنمودهای رهبر انقلاب در روز کارگر سال جاری نیست. رجاء واثق دارند که «برای کارگران باید کار کرد، وقتی کارگر امنیت شغلی و رفاه داشته باشد و زندگیاش راحت بچرخد، کیفیت کار و محصول بالا خواهد رفت.»
بازرس کانون عالی کشور و رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان مرکزی در پایان گفت: طرح چنین مسائلی که نه تنها امنیت و معیشت را بهبود نمیبخشد، بلکه تضعیف بنیان اقتصادی و اجتماعی خانوادهها را در پی دارد، میبایست برای نمایندگان مجلس در سالی که انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی در پیش است، قابل تأمل و بررسی باشد. لذا از نمایندگان مجلس انتظار داریم این لایحه را در راستای خواست موکلین خود بررسی کنند و در جهت تأمین منافع به حق کارگران و جلوگیری از کاهش چتر حمایتی از آنها، گام بردارند. بنابراین انتظار داریم نگاه مجلس به برنامه هفتم توسعه در راستای رعایت حقوق شرکای اجتماعی به خصوص کارگران باشد.
سلام علیکم.احتراما به عرض میرساندلطفا این مطلب را تا اخر با دقت بخانید تاکید میشود مخصوصا قسمتهای اخر این مطلب، تا نکته ی منفی این لایحه شناسایی شود زیرا اگر این نکته در نظر گرفته نشود این لایحه به ضد خودش تبدیل میشود چون این نکته ی منفی که در این لایحه جدید نهفته ضرر ان به مراتب از ادامه ی قانون فعلی بیشتر میشود، برای رفع این نکته منفی مکمل ان بیان شده که اگر این لایحه با مکمل ان که در ادامه وقسمت پایانی مطلب میاید ادغام بشود نکته منفی و ضرر ان تبدیل به سود میشود که هم منفعت دولت محترم و هم منفعت کارگر را در برمیگیرد.در ابتدا تاکید میشود که برای کارکنان مشاغل سخت و زیان اور این دو مزیت حق انان میباشد که اولا با ۲۰ سال سابقه در جوانی، حقوق کامل ۳۰ روز در ماه را بگیرند ولی مزیت سوم که سقف حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز حقوق در ماه، نباید شامل این عزیزان بشود به دلایل زیر. اول: این بیعدالتی نسبت به کارکنان مشاغل عادی میباشد چون کارکنان مشاغل عادی برای اینکه سقف حقوق ۳۵ روز در ماه را بگیرند باید ۳۵ سال کار کنند ولی کارکنان مشاغل سخت با ۲۳ سال و ۴ ماه به سقف حقوق تامین اجتماعی میرسند(۳۵=۱/۵×۲۳/۴ ) یعنی این راهه ۳۵ ساله را ۱۱ سال و ۸ ماه میانبر میزنند. دوم: همانطور که مسولین وکارشناسان محترم دولتی و بیمه ای گفته اند نزدیک به ۵۰ درصد بازنشستگان تامین اجتماعی که از لحاظ تعداد بسیار بیشتر از سایر بازنشستگان ارگانها ی دیگر است مربوط به بازنشستگان سخت و زیان اور است. با توجه به لایحه جدید دولت محترم در لایحه جدید برای بازنشستگان مشاغل سخت و زیان اور سقف سنی ۴۸ سال را گذاشته اند ولی با توجه به اینکه کارکنان مشاغل سخت وزیان اور اکثرا تحصیلات دانشگاهی ندارن در نتیجه سریع جذب کار میشوند و خیلی سریع به طور میانگین در سن ۳۸ سالگی، ۲۰ سال سابقه بیمه را پر میکنند. واگر طبق قانون جدید شرط سن ۴۸ سال برای انها تصویب شود . این یعنی میانگین سابقه این عزیزان میشود ۲۸ سال، در نتیجه سقف حقوق تامین اجتماعی که ۳۵ سال است شامل اکثر انها میشود واین یعنی دیگر کسی با سابقه ۲۰ سال، و در نتیجه ۳۰ روز حقوق در ماه بازنشسته نمیشود و همه انها با ۳۵ روز حقوق در ماه بازنشسته میشوند چون کسی که در مشاغل سخت وزیان اور کار میکند اگر ۳ سال و ۴ ماه بیشتر از ۲۰ سال کار کند سقف حقوق تامین اجتماعی را که ۳۵ روز است میگیرد چون اگر سابقه ۲۳/۴ را ضربدر ۱/۵ بکنیم میشود ۳۵ سال .زیرا هر یک سال سابقه مشاغل سخت و زیان اور برابر است با یک سال و نیم. ودر نتیجه تامین اجتماعی باید به جای ۳۰ روز حقوق در ماه ۳۵ روز حقوق به این عزیزان بدهد و با کمی ریزبینی و دقت میتوان دریافت که
این لایحه در صورتی به نفع دولت و صندوق بازنشستگی میشود که سقف حقوق در بازنشستگیهای پیش از موعد، علی الخصوص مشاغل سخت و زیان اور، یعنی کمتر از ۳۰ سال با هر مقدار سابقه حتی اگر شخص ۲۹ سال سابقه هم داشته باشد، باید همان ۳۰ روز حقوق در ماه را دریافت کند و گرنه این میشود پاشنه اشیل این لایحه که همه بازنشستگان مشاغل سخت و زیان اور با ۳۵ روز حقوق در ماه ضرر بسیار بیشتری به دولت و صندوق بازنشستگی میزنند واین لایحه در صورتی میتواند مثمر ثمر باشد که شرط سنی ۴۸ سال با کاهش سقف بیمه تامین اجتماعی از ۳۵ به ۳۰ همراه باشد وگر نه ضرر این لایحه بسیار بیشتر از قانون فعلی میشود.پس با رسیدن سابقه کارکنان مشاغل سخت و زیان اور به ۲۰ سال سابقه، سنوات حقوق این عزیزان باید در عدد ۳۰ روز در ماه متوقف شود حتی با افزایش سابقه ی این عزیزان تا ۳۰ سال. به طور مثال اگر شخصی حتی ۲۹ سال در مشاغل سخت و زیان اور سابقه بیمه داشته باشد باید همان ۳۰ روز حقوق در ماه را بگیرد ونه سقف حقوق ۳۵ روز در ماه. واگر شخصی تا ۲۹ سال در شغلی دوام اورده و تامین اجتماعی به این شخص سختی کار داده اشتباه کرده چون شخصی که از ۲۵ سال تا ۲۹ سال در شغلی دوام اورده پس شغلش انقدرها هم سخت نبوده که توانسته ۲۵ سال به بالا در ان شغل تحمل کرده ودوام اورده و اصلا نباید جزو مشاغل سخت قرار میگرفته .در اخر اصلاح قوانین مشاغل سخت و زیان اور تا وقتی که جمعیت انها زیادتر نشده باید تغییرات انجام شود وگرنه اینکار با افزایش متقاضیان و مشمولان سخت تر میشود. و واقعا این به دور از انصاف و عدالت است شخصیکه ۲۳ سال و ۴ ماه سابقه داشته باشد ۳۵ روز حقوق یعنی سقف سابقه تامین اجتماعی را بگیرد وهر سال افزایش حقوقش باید ضربدر ۳۵ روز شود و نه ۳۰ روز، و ۵ روز واقعا عدد بزرگی میباشد برای افزایش حقوق. چرا باید شخصیکه ۶سال و ۸ ماه هنوز مانده حتی عدد ۳۰ سال را پر کند(۶/۸=۲۳/۴_ ۳۰) باید ۳۵ روز حقوق در ماه بگیرد چه برسد که بخاهد ۳۵ سال کار کند.و این ظلم به اشخاصی میباشد که جزو مشاغل سخت و زیان اور قرار نمیگیرند چون برای اینکه بخاهند سقف سنوات بیمه تامین اجتماعی را بدست اورند باید ۳۵ سال کار کنند، خیلی از این اشخاص حتی عدد ۳۰ سال سابقه را هم به دلایل مختلف نمیتوانند کار کنند چه برسد ۳۵ سال. اگر دولت محترم فقط سقف حقوق بازنشستگان پیش از موعد علی الخصوص سخت و زیان اور را بردارند و بقیه موارد قوانین موجود سخت و زیان اور ثابت بماند و تغییر نکند و حتی شرط سنی هم لحاظ نشود و مثل قبل باشد، هم این بیعدالتی پاک میشود و هم ۵ روز حقوق به نفع دولت و تامین اجتماعی رقم میخورد چون قریب به ۹۰ درصد اشخاصی که سختی کار به انها تعلق میگیرد برای اینکه سقف حقوق ۳۵ روز را بگیرند ۳ سال و ۴ ماه از ۲۰ سال را اضافه تر میمانند. که این ۳ سال و ۴ ماه به چشم به هم زدنی میگذرد. وچون تعداد بازنشستگان مشاغل سخت وزیان اور بخاطر ضعف قوانین موجود شرکتها یکی پس از دیگری به راحتی سختی کار میگیرند با افزایش تصاعدی در هر سال مواجه خاهد شد و حتی تعداد بازنشستگان مشاغل سخت به عدد ۷۰ درصد کل بازنشسته ها خاهد رسید انهم بازنشستگانی که دولت و تامین اجتماعی به جای ۳۰ روز حقوق باید ۳۵ روز حقوق به انها دهد. با التماس دقت و ریزبینی در این لایحه خداوند یار ونگهدارتان.
انقدر شعبه های تامین اجتماعی با بخشندگی به شرکتها دارند سختی کار میدهند که هم ارزش واعتبار مشاغل سخت از بین رفته و هم چند وقت دیگه ساده ترین شغلها هم جزو مشاغل سخت قرار میگیرند.اگر این روند ادامه پیدا کند دولت و تامین اجتماعی با سیل عظیم جوانان بازنشسته ومعترض و جویای کار روبرو خاهد شد تا جمعیت انها سرسام اور نشده باید دولت و مجلس و تامین اجتماعی با وضع قوانین جدید خیلی از این شرکتها را از قانون مشاغل سخت و زیان اور خارج کند و به کسانی سختی کار بدهد که واقعا مستحق ان هستند. و همانطور که در مثل هست میگویند یا باید خر را بخاهی یا خرما. ولی در قضیه دادن سختی کار این مثل نقض میشود . در ابتدا باید با تاکید قوی گفت که این حق مسلم عزیزانی میباشد که دو مزیت با بیست سال سابقه در جوانی، سی روز حقوق کامل را بگیرند که میشود دو مزیت. ولی مزیت سوم که هم باعث بیعدالتی در حق بازنشسگان مشاغل عادی میباشد باید حذف شود و ان سقف سابقه بیمه تامین اجتماعی میباشد که سی و پنج روز حقوق در ماه میباشد چون بسیاری از اشخاص مشاغل عادی حتی نمیتوانند سابقه ۳۰ سال را به دلایل مختلف مثل سن بالا و بیماری و فوت بدست بیاورند چه برسد به سقف سابقه ۳۵ سال .وبرای حل این موضوع باید سقف سابقه ۳۵ روز حقوق تامین اجتماعی برای مشاغل سخت برداشته شود یعنی اگر کسی سابقه اش در مشاغل سخت و زیان اور به عدد ۲۰ رسید و با ۱۰ سال سابقه ارفاقی ۳۰ روز حقوقش در ماه محرز شد در همین ۳۰ روز حقوق در ماه متوقف شود حتی با سابقه بالاتر . مثلا اگر شخص ۲۹ سال هم سابقه در شغل زیان اور داشته باشد سقف حقوقش بر مبنای همان ۳۰ روز حقوق در ماه باشد و نه ۳۵ روز چون اصلا عدد ۳۵ را ندیده. چون برای به دست اوردن سقف سابقه در مشاغل سخت کافی است شخص ۳ سال و ۴ ماه بیشتر از ۲۰ سال کار کند که در چشم به هم زدنی تمام میشود وشخص با ۲۳ سال و ۴ ماه سقف حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه را دریافت میکند (۳۵=۱/۵× ۲۳/۴ )و در عرض ۱۱ سال و ۸ ماه راه ۳۵ ساله را میانبر میزند. و چون اکثر افرادی که در مشاغل سخت کار میکنند سریع جذب کار میشوند و تحصیلا ت پایین دارند.مثلا شخص در ۲۰ سالکی وارد کار شود۲۳ و ۴ ماه بعد یعنی در سن ۴۳ سال و ۴ ماهگی، سقف حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز حقوق را میگیرد . یعنی هم صاحب خر شده و هم خرما و حتی یک چیز دیگر یعنی پالون. که میشود سه مزیت: ۱- در جوانی ۲- سقف حقوق تامین اجتماعی که ۳۵ روز در ماه میباشد را دریافت میکند. برای اینکه این قضیه تعدیل شود و همه چیز یکجانبه به نفع اشخاصی که حتی اصلا شغلشان خیلی لوکس و حتی راحت میباشد تمام نشود مثل مهماندار هواپیما که در مدیریت قبلی اخیرا ۲ شرکت توانسته اند سختی کار بگیرند در شعبه ۱۷ تامین اجتماعی تهران، سقف حقوق از ۳۵ به ۳۰ کاهش پیدا کند. وگر نه دولت و تامین اجتماعی چند سال دیگر با سیل عظیم بازنشستگان جوان که سقف حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه را میگیرند مواجه میشود که بودجه دولت و خود تامین اجتماعی را میبلعند.
مدیر محترم تامین اجتماعی و مجلس محترم و وزیر محترم کار. سن بازنشستگی مشاغل سخت را نباید افزایش داد وبه عبارتی شرط بدون محدودیت سنی باید باقی بماند بلکه باید مزایای ارفاقی به علاوه سابقه اصلی انهارا حداکثر ۳۰ روز حقوق در ماه کرد با هر مقدار سابقه پرداخت حق بیمه از ۲۰ سال تا ۳۰ سال.همچنین علاوه بر امتیازهای بالا که شاید حتی از دید کارشناسان محترم تامین اجتماعی پنهان باشد و توی چشم نیاید و مثل خوره به جان سازمان افتاده امتیاز یا معضل دیگری وجود دارد که قطعا از دید حتی رییس محترم تامین اجتماعی پنهان است که حتی میتواند کمر تامین اجتماعی را با ادامه این روند تصاعدی بازنشستگی پیش از موعد خرد کند و ان این است که کارکنان مشاغل سخت برای اینکه تامین اجتماعی به افزایش زیاد حق بیمه شک نکند دو سال باقیمانده به سابقه بیست سال خود به کارفرمای خود میگویند که من میخاهم با سابقه بیست سال بازنشسته شوم و چون مبنای حقوق بازنشستگی معدل دو سال اخر میباشد در نتیجه حق بیمه خود را تا جایی که امکان دارد تحت عنوان مزایای توافقی افزایش میدهد در صورتیکه او قصد ندارد با سابقه بیست سال بازنشسته شود و قصد اصلی او گرفتن سقف سابقه ۳۵ روز حقوق در ماه میباشد یعنی او برای گرفتن سقف سابقه باید فقط ۳ سال و ۴ ماه بیشتر از بیست سال حق بیمه بپردازد تا سابقه ۲۳ سال و ۴ ماه را بدست بیاورد و به سقف ۳۵ روز در ماه برسد یعنی با ریختن ۵ سال و ۴ ماه حق بیمه (۵/۴=۱۸_۲۳/۴)به گرفتن حداکثر حقوق تامین اجتماعی که ۷ برابر حداقل حقوق است نزدیک میشود وفقط با افزایش حدود ۵ سال حق بیمه که زیاد هم برای تامین اجتماعی سوداور نیست یک کلاه بزرگی سر تامین اجتماعی میگذارد که خود سازمان با این عریض و طویلی حتی متوجه ان نمیشود و در عوض تامین اجتماعی باید سالهای طولانی به شخص حقوق بالا که هر سال هم به صورت تصاعدی به ان اضافه میشود بپردازد و بازنشسته مشاغل سخت بعد شش ماه هر چی افزایش حق بیمه که به صورت قسطی و ناچیز به تامین اجتماعی داده بود را بدست میاورد و بعد از شش ماه خانه مینشیند و فارغ از غم عالم به صورت تصاعدی هر سال به حقوقش اضافه میشود و به ریش همه میخندد و اینهمه مزیت بدست اورده چرا؟ چون فقط اسم شغلش بصورت شانسی و بدون اندازه گیری و معیار دقیق جزو مشاغل سخت قرار گرفته پس با این ترفند و فریب علاوه بر گرفتن سابقه ۳۵ روز حقوق در ماه خود را به قله ی حداکثر حقوق یعنی ۷ برابر حداقل حقوق نزدیک میکند وبا اینکار شش هدف یا مزیت را با یک تیر میزند یعنی یک- در جوانی. دو- سقف سابقه سنوات حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه. سه- تنها با ۲۳ سال و ۴ ماه سابقه پفکی. چهار- به حداکثر حقوق تامین اجتماعی که ۷ برابر حداقل حقوق میباشد. پنج- تا اخر عمر. شش- در سالهای طولانی چون جوان است دریافت میکند. ولی بازنشستگان عادی چون اکثرا در سابقه سی سال بازنشسته میشوند در نتیجه نمیتوانند به صورت تصاعدی حق بیمه خود را بالا ببرند چون برای کارفرما مشخص است که انها با سابقه ۳۰ سال بازنشسته میشوند و این قضیه هم یکی دیگر از معضلات و تبعیضهایی میباشد که بین بازنشستگان مشاغل سخت و بازنشستگان عادی میباشد . کارکنان مشاغل سخت پیش خودشان میگویند که من ۲۰ سال را که کار کرده ام حالا ۳ سال و ۴ ماه که دیگه چیزی حساب نمیشه چشم بهم بزارم تموم میشه و سقف سابقه را بدست میاورم در صورتیکه در دل خود با تحقیر به بازنشستگان عادی و علی الخصوص مدیران که برای رسیدن به جایگاه مدیریت سالها درس خوانده اند و زحمت کشیده اند نگاه میکند و قهقهه میزند و در دل خود به انها میگوید شماها با این تحصیلات وسابقه بالاتر از من حتی به گرد منم نمیرسید و حالا حالاها باید بدوید تا به من برسید واخر کار شما تازه به اینجایی که من رسیده ام میرسید. واز این طریق کارفرما و تامین اجتماعی را فریب میدهد و با عنوان مزایای توافقی حق بیمه خود را افزایش میدهد تا بیشترین حقوق بازنشستگی تامین اجتماعی را بتواند علاوه بر ۵ مزیت که در بالا ذکر شد کسب نماید. چون در تامین اجتماعی میانگین دو سال اخر میشود مبنای حقوق بازنشستگی. که این امر باعث میشود حدود ۵ سال به تامین اجتماعی حق بیمه بالاتر بدهد ولی از ان طرف چنان بلایی سر سازمان تامین اجتماعی میاورد که کل بودجه تامین اجتماعی باید صرف پرداخت حقوق بازنشستگان مشاغل سخت شود. چون شما فکر کن تامین اجتماعی باید حقوق بالای بازنشسته مشاغل سخت را تقسیم بر ۳۰ کند و عدد بدست امده را ضربدر ۳۵ یعنی حداکثر سابقه سنوات حق بیمه تامین اجتماعی کند. وببینید چه عدد بزرگی میشود که بصورت تصاعدی هر سال باید ضربدر ۳۵ بشود و نه ۳۰. پس حداکثر سابقه ارفاقی به بازنشستگان مشاغل سخت نباید بیشتر از ۳۰ روز حقوق در ماه با هر مقدار سابقه پرداخت حق بیمه از ۲۰ سال تا ۳۰ سال باشد. و سابقه ارفاقی نباید ۳۱ روز یا ۳۲ روز یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز حقوق در ماه باشد.
سختی کار باید به ۲ قسمت درجه بندی شود. ۱.شدید ۲.متوسط. اگر شغلی در زیرمجموعه شدید قرار گرفت با ۲۰ سال وبدون شرط سنی و با ۳۰ سال حقوق ومزایا بازنشسته شود واگر شغلی زیر مجموعه متوسط قرار گرفت با ۲۵ سال وبدون شرط سنی وبا ۳۰ سال حقوق ومزایا بازنشسته شود وهمچنین کلا سقف سابقه بیمه در مشاغل سخت وزیان اور باید ۳۰ سال باشد چه شدید و چه متوسط وباید سقف سابقه بیمه ۳۵ سال در مشاغل سخت برداشته شود وهمچنین باید قانونی وضع شود که اگر شخصی تا ۲۸ سال سابقه بیمه در شغلی داشته باشد دیگر نباید با قانون مشاغل سخت وزیان اور بازنشسته شود وتا دو سال دیگر کار کند وبا ۳۰ سال سابقه بازنشسته شود چون شخصی که تا ۲۸ سال در شغلی دوام اورده و ۲ سال دیگر ۳۰ سال را پر میکند حتما شغلش سخت نبوده که توانسته ۲۸ سال در ان شغل بماند. به طور مثال ایا سختی کارشغل مهماندار هواپیما که جدیدا جزو مشاغل سخت قرار گرفته ایا با شغل کار در معدن یکسانه وایا باید کارکنان هردو شغل با سابقه ۲۰ سال بازنشسته شوند. مشکل اینجاس که به ان شغلی که نباید واقعا در ردیف مشاغل سخت قرار بگیرد سختی کار میدهند مثل مهماندار هواپیما وچون تعداد انها زیاد بشود و فشار مالی روی دولت و تامین اجتماعی بیاید انوقت به فکر اصلاح قوانین میروند ولی اگر به ناحق به شرکتها سختی کار ندهند در نتیجه بی حساب تعداد انها بالا نمیرود تا فشار به منابع مالی دولت و تامین اجتماعی بیاید و مجبور شوند قوانین را عوض کنند ایا شغل مهماندار هواپیما سخت تره یا مثلا شغل کارگر معدن یا کارگرغسالخانه یا کارگر بارانداز یا .......به دلایل زیر شغل مهماندار هواپیما نه تنها سخت نیست بلکه بسیار اسان و لاکچری و هیجان انگیز و مفرح میباشد: برسد به رییس محترم سازمان تامین اجتماعی. در شعبه ۱۷ تامین اجتماعی.در مدیریت قبلی شعبه ۱۷ تامین اجتماعی. ۲ شرکت هواپیمایی برای مهماندارانشان سختی کار گرفته اند در صورتیکه مهمانداری جزو مشاغل لوکس میباشد دلیل واضح وقدرتمند اینکه دست وپا زدن دخترها وپسرهای جوان برای این شغل است چون اگر این شغل سخت بود ایا دخترها وپسرهای سوسول و نازنازی و در پر قو بزرگ شده ی این دوره زمونه اینجوری سرودست نمیشکستند در صورتیکه شغلهای دیگری میباشند که واقعا سخت میباشند ولی جزو مشاغل سخت قرار نمیگیرند وایا این عدالت است . واکثر مهماندارهای خانم فقط برای پز دادن وفخرفروشی در اینستا وشبکه های مجازی به سمت این شغل میروند همچنین مهماندارهای پسر هم برای جذابیت این شغل در ارتباط با جنس مخالف وهمچنین راحتی این شغل و پز دادن به اطرافیان که مثلا من در فلان شرکت هواپیمایی کار میکنم ومجانی با هزینه شرکت به شهرهای مختلف در هتلهای ۴ستاره و۵ستاره میروم همچنین ماشین شرکت مرا از در خانه تا دم در ترمینال میبرد ومی اورد وهیچ دغدغه ایاب وذهاب ندارم و حتی یک مدیر هم همچنین مزایایی ندارد وهزارتا مزایای دیگر. در نتیجه باید جلو ی سختی کار این دو شرکت گرفته شود که اگر گرفته نشود تمام شرکتهای هواپیمایی به تبعیت از این دو شرکت سختی کار برای مهماندارانشان میگیرند واین بیعدالتی نسبت به مشاغل دیگر است که حق سختی کار دارند ولی به جای انها این مهمانداران مغرور و پر دک وپز وفخر فروش باید سختی کار بگیرند وهم فشار مالی روی صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی بیاید.ودلیل دیگر که این شغل جزو مشاغل سخت نیست وحتی جزو مشاغل لوکس وخیلی راحته این است که خلبانان تا ۶۵ سالگی میتوانند پرواز کنند طبق قوانین بین المللی و سازمان هواپیمایی کشوری ایران. یعنی اگر شخصی دو سال خدمت برود و در سن ۲۰ سالگی خدمتش تمام شود ودر سن ۲۱ سالگی وارد دانشکده خلبانی بشود ودو سال بعد فارغ التحصیل بشود چون دوره میانگین اموزش خلبانی ۲ سال است میشود ۲۳ ساله و این شخص ۴۲ سال دیگرمیتواند تا ۶۵ سالگی خلبان باشد طبق قوانین سازمان هواپیمایی کشوری و بین المللی. در صورتیکه همان شرایط محیطی و کاری که برای مهمانداران هست برای خلبانان حتی بیشتر هست مثل استرس و اشعه خورشید که در کابین خلبانان، شرکت سازنده هواپیما به خاطر مسایل ایمنی اصلا کاور پنجره تعبیه نمیکنه ولی در کابین مسافر که محل کار مهمانداران است تمام پنجره ها کاور پنجره دارند همچنین مهمانداران هواپیما اصلا بار سنگین جابجا نمیکنند چون برای بالا بردن وپایین اوردن هر چیزی از بالابر ونفرات خدمات پای پرواز استفاده میشود منظور این است که چطور خلبان با همان شرایط محیطی مهمانداران حتی پر استرس تر و با مسوولیت بسیار بیشتر باید تا ۶۵ سالگی کار کند با سابقه ۴۲ سال ولی مهمانداران باید سختی کار بگیرند و با سابقه ۲۰ سال بازنشسته شوند که این بیعدالتی میباشد در حق مشاغل دیگر که واقعا سخت هستند وجزو مشاغل سخت باید باشند ولی نمیتوانند سختی کار بگیرندهمچنین یکی از دلایلی که این شغل نباید جزو مشاغل سخت قرار بگیرد به خاطر بودن بیش از نیمی از شاغلان زن در این شغل میباشد چون طبق قانون خانومها نمیتوانند در مشاغل سخت و زیان اور استخدام شوند در صورتیکه بیش از نیم وحتی بیشتر، از شاغلان این شغل خانومها هستند. ولی برای رانندگان ماشینهای سنگین زحمت کش که به تعداد انگشتان دست راننده خانم در انها وجود دارد سازمان تامین اجتماعی استناد میکند به دلیل اینکه خانوم در این شغل مشغول به کار میباشد پس جزو مشاغل سخت قرار نمیگیرد.
به دلیل اینکه الان دولتی سر کار است که حاضر است از ابروی خود جهت پیشرفت کشور بگذرد و همچنین باید امسال طبق فرموده مقام معظم رهبری اصلاحات اساسی در قوانین تامین اجتماعی انجام شود که به ضرس قاطع یکی از این تغییرات، تغییر قوانین بازنشستگی نیز میباشد علی الخصوص تغییر قوانین بازنشستگی پیش از موعد و اصلاح ایین نامه مشاغل سخت چون این قوانین مربوط به دوره پیش از انقلاب است و به درد ان دوره میخورد ولی با توجه به شرایط امروز باید ان قوانین غربی و قدیمی با توجه به شرایط روز اصلاح و تغییر کنند گر چه همان کشورهای غربی هم قوانین شان تا الان بارها تغییر کرده و به روز شده. پس نتیجه میگیریم الان بهترین زمان برای اصلاح قوانین است و گر نه در اینده نزدیک سهم بزرگی از بودجه دولت باید صرف صندوقهای برشکسته بازنشستگی بشود وعلاوه بر ان از لحاظ امنیتی هم برای دولت هزینه ساز است . مخصوصا صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی که تعداد زیادی را نسبت به صندوقهای دیگر تحت پوشش دارد که اگر همین روند فعلی ادامه پیدا کند در اینده خیلی نزدیک به یک ابر چالش یا سیاهچاله بودجه ای و امنیتی برای کشور تبدیل خاهد شد پس باید این تغییرات را هر چه سریعتر حتی قبل از سال جدید طبق فرموده مقام معظم رهبری انجام داد و گرنه خسارت بزرگی به بار خاهد امد. واصلا به این هیاهوهایی که از این طرف و ان طرف میاید نباید توجه کرد چرا که این اشخاصی که هیاهو میکنند و دم از حق و حقوق این و ان میزنند هدفشان در باطن کارگران نیستند بلکه ریاکاری و عوامفریبی است و خوب میدانند که تغییر قوانین هم به صلاح دولت و هم به صلاح کارگران و بازنشستگان است پس نتیجه میگیریم از روی اگاهی یا نادانی هدفشان به زمین زدن صندوقهای بازنشستگی و زمینگیر کردن دولت ودر نهایت بازنشستگان و ایجاد درد سر میباشد چرا که با وضع قوانین جدید و اصلاح ایین نامه های مشاغل سخت هم تامین اجتماعی و هم دولت از ابر بحران و ابر چالشها بیرون میایند و تغییر قوانین و اصلاح انها مثل امپول میماند که دردش را مریض چون میداند که در اینده نزدیک سبب بهبودی اومیشود تحمل میکند ولی اگر نخاهد درد امپول را تحمل کند چه بسا همون اندک سلامتی و جانی را که دارد هم از دست بدهد پس برای بهبودی و بازیافتن سلامتی، بیمار میداند که باید درد امپول را تحمل کند چون در پس ان درد، بهبودی و شفا در انتظار هست و از این هیاهوگران و مدعیان کاذب مدافع حقوق کارگر همه جا و همه زمان پیدا میشوند ولی دولت و مسوولین باید مثل پدری که صلاح فرزند خود را میداند و به دور از احساس و هیاهو برای فرزند خود تصمیم میگیرد باید اقدام کند و به هیاهوها و حرفهایی که در شکل و قالب مدافع کارگری اظهار میشود ولی در باطن مثل دوستی خاله خرسه میماند توجه نکنند و فقط به فکر نجات فرزند باشند و او را تشویق به زدن امپول کنند وبه او بگویند که توجهی به حرف هیاهوگران نکند که میگویند امپول نزن چون درد دارد. این مدافعان احساسی فکر میکنند و فقط میخاهند تظاهر کنند که ما مدافع کارگر و حقوق کارگریم در صورتیکه در عمل دارند تیشه به ریشه تامین اجتماعی و بازنشستگان میزنند با جلوگیری کردن از جراحی و تغییر در قوانین تامین اجتماعی که باعث نجات این سازمان است وگر نه یک سازمان برشکسته و بیمار چگونه میتواند به اعضایش، شیر و امکانات بدهد .ان هیاهوگران به پدر یا همان مسوول میگویند تو چگونه پدری هستی که حاضری دردِ امپولِ فرزندت را تحمل کنی. ولی اگر پدر عاقل باشد به ان هیاهوگر یا مدافع حقوق کارگر میگوید تو همان خرس بی عقلی هستی که به خاطر یک مگس نشسته رو سر دوستت، برای اینکه دوستی خودرا ثابت کنی با سنگ میزنی سر دوستت را له میکنی و به خاطر یک مگس کوچک دوستت را از بین میبری و تو ان مگس را میبینی و احساسی عمل میکنی ولی من عاقلم و صلاح ان کارگر و اینده او را میبینم پس نباید به حرفهای این مدافعان به اصطلاح حقوق کارگر نه توجهی کرد و نه گوش به حرفهای احساسی و خالی از منطق انها داد. و ان تصمیمی را گرفت که به صلاح است. و تا جمعیت بازنشستگان و شاغلین سخت و زیان اور زیادتر نشده باید این تغییرات هر چه زودتر انجام شود چون در اینده با بالا رفتن تعداد و توقعات، اصلاح و تغییرات در ایین نامه سخت تر خاهد شد پس تا جمعیت به حد انفجار نرسیده باید اقدام کرد و کنترل کرد .چون اصلاح قوانین در نهایت به نفع همه میباشد هم دولت هم تامین اجتماعی و هم کارگر. چرا به نفع کارگر؟ بدلیل اینکه یک سازمان بر شکسته ایا بدرد کارگر میخورد؟ و ایا تمام منابع باید صرف کارگران و بازنشستگان مشاغل سخت شود که در بعضی از این مشاغل با سهلگیری و بدون دقت و حتی با تبانی جزو مشاغل سخت قرار میگیرند. و تعداد این مشاغل به صورت تصاعدی دارد بالا میرود . حالا چرا تصاعدی. بدلیل اینکه وقتی یک کارگاه یا شرکت میرود و جزو مشاغل سخت قرار میگیرد کارگاهها و شرکتهای دیگر که مشابه ان شغل هستند هم با تبعیت از ان شرکتها میروند و جزو مشاغل سخت قرار میگیرند پس بصوررت تصاعدی میشود. وهم این شرکتها و کارگاهها راه و چاه ساده قرار گرفتن در مشاغل سخت را به شرکتهای غیر مشابه دیگر هم یاد میدهند . پس این میشود رشد تصاعدی به توان دو تعداد کارگاهها و شرکتهایی که در اینده میتوانند سختی کار بگیرند با سواستفاده از قوانین سهل گیرانه موجود. و قول داده میشود که در اینده نزدیک تمام شرکتها و کارگاههای موجود جزو مشاغل سخت قرار میگیرند با ادامه روند فعلی. ودیگر مشاغل عادی وجود خارجی نخاهند داشت. و در نتیجه خود به خود سن بازنشستگی از ۳۰ سال به ۲۰ سال تقلیل پیدا میکند چرا چون تمام شرکتها جزو مشاغل سخت قرار گرفته اند. پس برای رفع این معضل باید در ابتدا قوانین سهل گیرانه و جذب کننده گذشته و حال به قوانین سخت گیرانه و حذف کننده جدید و اینده نگر تبدیل شوند. و دوما سابقه ارفاقی مشاغل سخت در تامین اجتماعی مثل صندوق کشوری و دولتی حداکثر ۳۰ روز در ماه با ۲۵ سال سابقه باشد ونه ۳۱ روز در ماه یا ۳۲ روز یا..... ۳۵ روز در ماه باشد حالا اگر اینجا سازمان تامین اجتماعی بخاهد لطف یا امتیازی یا تبعیضی بدهد نسبت به مشاغل سخت در کشوری و دولتی همان ۲۰ سال سابقه بماند با ۳۰ روز حقوق در ماه با هر مقدار سابقه شخص حتی تا ۲۸ سال یا ۲۹ سال. و وقتی شخص با اینکه حتی عدد ۳۰ سال سابقه را ندارد چرا باید با داشتن سابقه ۲۳ سال و ۴ ماه حداکثر سابقه تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه رابگیرد( ۳۵=۱/۵×۲۳/۴ ) چون سقف سابقه در تامین اجتماعی ۳۵ روز در ماه میباشد وشخص با داشتن سابقه پفکیه ۲۳ سال و ۴ ماه میتواند ۳۵ روز در ماه حقوق بگیرد واین بخشش و ارفاق چرا باید اینقدر دست و دلبازانه و بی عقلانه باشد و وقتی سازمانی مثل تامین اجتماعی دارد ارفاق یا بخششی میکند باید بنگرد که تامین اجتماعی فقط برای یک گروه خاص نیست و به یک گروه خاص که الان دارند با عنوان اینکه ما جزو مشاغل سخت هستیم و بسیار زحمتکش و مظلوم نمایی میکنند و از این مظلوم نمایی میخاهند علاوه بر حق خود حق سایر اعضا را هم بگیرند بیشتر امتیاز ندهد چون تامین اجتماعی گروههای دیگری با تعداد جمعیت بالاتر دارد و اصلا این تامین اجتماعی باید بماند و برشکسته نشود تا برای ایندگان هم خدمت بدهد و از همه مهمتر تامین اجتماعی جزو بیت المال است و متعلق به همه میباشد حتی متعلق به دولت و خودش. ولی با ادامه این روند دارد همه کس و همه چیز را فدای سیاهچاله ای مظلوم نما به نام مشاغل سخت و زیان اور میکند
خیلی مهم. از طرف یکی از کارکنان قسمت فنی شرکت هواپیمایی . در شعبه ۱۷ تامین اجتماعی. در مدیریت قبلی . در مورد سختی کار مهمانداران لطفا بازرسی مجدد انجام شود. به دلیل اینکه شرایط کاری مهمانداران نسبت به سالهای قبل خیلی بهتر شده هم کاور روی پنجره های هواپیما برای جلوگیری از اشعه نصبشده وهم دیگر مهمانداران صندوقهای پذیرایی مسافر را از طریق دستی بالا نمی اورند واز طریق بالابر این کار انجام میشودوهم برای جلوگیری از صدا در کابین هواپیما اطراف دربهای هواپیما عایق بندی جدید انجام شده وسرو صدا به میزان استاندارد کم شده و هم برای کاهش استرس انها ترانسپورت در نظر گرفته شده و مهمانداران هیچ هزینه ای را بابت حمل ونقل نمیپردازند وهم حقوق بالا به انها داده میشود و ساعت پرواز انها در هفته هم به صورت استاندارد درامده چند ایتم دیگر که از دلایل قرار گرفتن در مشاغل سخت به حساب می امد کاسته شده و لذا به دلیل هزینه بر بودن این قضیه برای شرکت مسوولین شرکت هم راضی میباشند تا کارشناس وبازرسان شعبه شما برای لغو سخت وز یان اور به دلیل بهبود شرایط محیط کار مهمانداران مورد بازبینی قرار دهند وان را لغو و باطل کنند .....جدیدا دو تا از شرکتهای هواپیمایی سختی کار گرفتند که اگر جلوی سختی کار انها گرفته نشود شرکتهای هواپیمایی دیگر هم به تبعیت از انها سختی کار میگیرند واقعا شغل مهمانداری هواپیما کجاش به سختی کار میخوره .واین قضیه میتونه بار مالی صندوق بارنشستگی تامین اجتماعی را زیاد کنه....... در پیرو سخنان شما که بعضی به ناحق سختی کار گرفته اند باید عرض شود یک نمونه ی ان شغل مهماندار هواپیما است که جدیدا دو شرکت هواپیمایی موفق شده اند سختی کار بگیرند که اگر جلوی این امر گرفته نشود تمام شرکتهای هواپیمایی دیگر به تبعیت از این دو شرکت معدود سختی کار را برای مهماندارانشان میگیرند وفشار قابل ملاحظه ای روی صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی خاهند اورد به چند دلیل این شغل نه تنها سخت نیست بلکه جزو مشاغل لوکس میباشد....... ۲ شرکت هواپیمایی برای مهماندارانشان سختی کار گرفته اند در صورتیکه مهمانداری جزو مشاغل لوکس میباشد دلیل واضح وقدرتمند اینکه دست وپا زدن دخترها وپسرهای جوان برای این شغل است چون اگر این شغل سخت بود ایا دخترها وپسرهای سوسول و نازنازی و در پر قو بزرگ شده ی این دوره زمونه اینجوری سرودست نمیشکستند در صورتیکه شغلهای دیگری میباشند که واقعا سخت میباشند ولی جزو مشاغل سخت قرار نمیگیرند وایا این عدالت است . واکثر مهماندارهای خانم فقط برای پز دادن وفخرفروشی در اینستا وشبکه های مجازی به سمت این شغل میروند همچنین مهماندارهای پسر هم برای جذابیت این شغل در ارتباط با جنس مخالف وهمچنین راحتی این شغل و پز دادن به اطرافیان که مثلا من در فلان شرکت هواپیمایی کار میکنم ومجانی با هزینه شرکت به شهرهای مختلف در هتلهای ۴ستاره و۵ستاره میروم همچنین ماشین شرکت مرا از در خانه تا دم در ترمینال میبرد ومی اورد وهیچ دغدغه ایاب وذهاب ندارم و حتی یک مدیر هم همچنین مزایایی ندارد وهزارتا مزایای دیگر. در نتیجه باید جلو ی سختی کار این دو شرکت گرفته شود که اگر گرفته نشود تمام شرکتهای هواپیمایی به تبعیت از این دو شرکت سختی کار برای مهماندارانشان میگیرند واین بیعدالتی نسبت به مشاغل دیگر است که حق سختی کار دارند ولی به جای انها این مهمانداران مغرور و پر دک وپز وفخر فروش باید سختی کار بگیرند وهم فشار مالی روی صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی بیاید.....ودلیل دیگر که این شغل جزو مشاغل سخت نیست وحتی جزو مشاغل لوکس وخیلی راحته این است که خلبانان تا ۶۵ سالگی میتوانند پرواز کنند یعنی اگر شخصی دو سال خدمت برود و در سن ۲۰ سالگی خدمتش تمام شود ودر سن ۲۱ سالگی وارد دانشکده خلبانی بشود ودو سال بعد فارغ التحصیل بشود چون دوره میانگین اموزش خلبانی ۲ سال است میشود ۲۳ ساله و این شخص ۴۲ سال دیگرمیتواند تا ۶۵ سالگی خلبان باشد طبق قوانین سازمان هواپیمایی کشوری و بین المللی. در صورتیکه همان شرایط محیطی و کاری که برای مهمانداران هست برای خلبانان حتی بیشتر هست مثل استرس و اشعه خورشید که در کابین خلبانان شرکت سازنده هواپیما به خاطر مسایل ایمنی اصلا کاور پنجره تعبیه نمیکنه ولی در کابین مسافر که محل کار مهمانداران است تمام پنجره ها کاور پنجره دارند همچنین مهمانداران هواپیما اصلا بار سنگین جابجا نمیکنند چون برای بالا بردن وپایین اوردن هر چیزی از بالابر ونفرات خدمات پای پرواز استفاده میشود منظور این است که چطور خلبان با همان شرایط محیطی مهمانداران حتی پر استرس تر و با مسوولیت بسیار بیشتر باید تا ۶۵ سالگی کار کند با سابقه ۴۲ سال ولی مهمانداران باید سختی کار بگیرند و با سابقه ۲۰ سال بازنشسته شوند که این بیعدالتی میباشد در حق مشاغل دیگر که واقعا سخت هستند وجزو مشاغل سخت هستند ولی نمیتوانند سختی کار بگیرند....
در ابتدا تاکید میشود که این حق بازنشستگان سخت و زیان اور است که با بیست سال سابقه، حقوق کامل سی روز در ماه را بگیرند، در صورتیکه این حقوق سی روز در ماه ثابت بماند. یعنی حداکثر حقوق انها ۳۰ روز در ماه باشد حتی اگر سابقه شخص از بیست سال، تا سی سال بالا رود. این مقدمه پیش درامدی بود برای مطالب زیر که بسیار جالب و مهم میباشد. تمام جملات مثل زنجیر به هم وصله و باید تمام ان مخصوصا قسمتهای اخر با دقت خانده شود تا جلوی یکی از معضلاتی که گریبان تامین اجتماعی را در اینده نزدیک خاهد گرفت و بودجه کشور را خاهد بلعید گرفته شود. در اینجا با یک زبان ساده و نسبتا دقیق وتا حدی از لحاظ شرعی علمی و منطقی در مورد یک واقعیت توضیح داده میشود.برای اینکه از ضرر بازنشستگیهای پیش از موعد جلوگیری شود نباید سن ان را افزایش داد به دلیل اینکه افزایش سن تاثیرگذار نیست چون فوقش به طور میانگین چند سال مثلا ۴ سال به ان افزوده میشود ولی چیزی که اثر این افزایش سن بازنشستگی را در مشاغل سخت و زیان اور در تامین اجتماعی، نه تنها خنثی بلکه منفی میکند این است که با افزایش سن بازنشستگی در مشاغل سخت سنوات ارفاقی انها هم بالا میرود . و با افزایش سن بازنشتگی دولت و تامین اجتماعی باید به ازای هر ۸ ماه افزایش، یک سال یا به ازای هر یک سال افزایش، یک سال و نیم به شخص حقوق اضافی پرداخت کنند .چون در مشاغل سخت هر ۸ ماه کار مساوی است با یک سال کار در مشاغل عادی. برای اینکه این لایحه جواب بدهد باید حداکثر حقوق در مشاغل سخت در عدد ۳۰ ثابت بشود یعنی اگر شخص از ۲۰ تا ۳۰ سال در مشاغل سخت سابقه کار داشته باشد حقوق او باید حداکثر ۳۰ روز در ماه، باشد ونه ۳۱ روز یا ۳۲ روز یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز. چون در تامین اجتماعی شخص بیمه دهنده میتواند تا ۳۵ روز در ماه حقوق بگیرد. و قانونی تصویب شودکه اگر شخصی از ۲۶ سال تا ۲۸ سال در شغلی سابقه داشت دیگر به او سخت و زیان اور تعلق نگیرد چون وقتی شخصی از ۲۶ سال تا ۲۸ سال در شغلی دوام داشته یعنی شغلش سخت نبوده که توانسته ۲۶ سال در ان دوام بیاورد، و باید ۴ سال دیگر کار کند و ۳۰ ساله، بازنشسته عادی شود. وبا این شرایط اقتصادی و کسری بودجه اصلا چه دلیلی دارد به بازنشستگان مشاغل سخت حقوق بیشتر از سی روز در ماه داده شود وقتیکه انها بیشتر از سی سال کار نکرده اند، تا زمانیکه تعداد انها زیادتر نشده باید این قانون تغییر کند توجه داشته باشید که دست و دلبازی و بخشش از بودجه بیت المال حدی دارد وبیشتر از ان موجب خسران و غیر شرعی میباشد. چون هم به بخشش کننده که دولت و تامین اجتماعی است ضربه میزند و هم موجب شکاف عمیق و بیعدالتی با بازنشستکان عادی میشود که برای گرفتن سنوات بالاتر از سی سال باید بیشتر از سی سال واقعی کار کنند ولی بازنشستکان مشاغل سخت برای گرفتن سنوات بالاتر از سی سال فقط باید کمی بیشتر از بیست سال غیرواقعی کار کنند که چون معیار مشخصی برای سنجش میزان واقعی سختی کار وجود ندارد چه بسا با زد و بند و حتی ضعف قانون باعث میشود کاری که چه بسا از یک کار عادی ساده تر باشد جزو مشاغل سخت قرار بگیرد. در نتیجه باید با وضع قوانین جدید، خیلی از مشاغلی که به ناحق و به اسانی سختی کار گرفته اند همانگونه باید سختی کار انها به سادگی پس گرفته شود چون حتی خیلی از اشخاصی که در مشاغل عادی کار میکنند حتی به عدد ۳۰ سال بنا به دلایل مختلف مثل مریضی، اخراج، مهاجرت، گرفتاری، فوت، و .... نمیرسند چه برسد به سابقه بالاتر از سی سال. خیلی از مدیران رده بالا هم بنا به یکی از دلایل فوق، شاید نتوانند به سابقه سی سال و بالاتر از سی سال برسند. پس اصلا چه دلیلی دارد که به بازنشستگان مشاغل سخت امتیازی داده شود که حتی یک مدیر ارشد هم شاید نتواند به ان برسد .چون اکثر بازنشستگان مشاغل سخت تحصیلات دانشگاهی ندارند و سریع جذب کار میشوند با احتساب ۲ سال بیمه سربازی، شخص اگر ۲۲ سال دیگر کار کند در سن ۴۲ سالگی وبا سابقه ۲۴ سال، سقف سابقه تامین اجتماعی یعنی ۳۵ سال را میگیرد .(۳۵=۳۳+۲=۱/۵×۲۲+۲). و در اینجا دولت و تامین اجتماعی به بازنشسته مشاغل زیان اور و سخت ۳ مزیت را یکجا داده، یعنی خر، خرما، و پول. مزیت خر یعنی شخص در جوانی با ۴۲ سال سن بازنشسته شود، مزیت خرما یعنی به شخص چون بازنشسته و جوان است اجازه داده میشود دوباره یک شغل را اشغال کند و مزیت پول یعنی شخص تنها با ۲۳ سال و ۴ ماه میتواند سقف سابقه حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه را دریافت کند(۳۵=۱/۵×۲۳/۴). نکته اینجاس که اگر طبق ضرب المثل یا خر را میخاهی یا خرما، بخاهیم عمل کنیم باید یک مزیت به بازنشستگان مشاغل سخت بدهیم . ولی حالا اگر دولت و تامین اجتماعی خاسته باشند به بازنشستگان مشاغل سخت امتیازی داده باشند و لطفی بزرگ به انها کنند و تقریبا عادلانه باشد و پا را فراتر از ضرب المثل بگذارند باید به انها ۳۰ روز حقوق کامل در ماه، با سابقه پرداخت حق بیمه از ۲۰ سال تا ۳۰ سال ، به انها بدهند یعنی سقف حقوق بازنشستگان مشاغل سخت حداکثر ۳۰ سال باشد با هر مقدار سابقه از ۲۰ تا ۳۰ سال کار و پرداخت حق بیمه. که میشود دو مزیت یعنی خر و خرما. همچنین وقتی شخصی ببیند که در سن ۴۲ سالگی دارد سقف سابقه حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه را میگیرد چنان غروری به او دست میدهد که خود را بی نیاز و رها از هر قید و بندی میبیند و ناخوداگاه چون جوان است اول میرود سراغ ناموس مردم و جنس مخالف ولی اگر به او ۳۰ روز حقوق در ماه تعلق بگیرد جلوی غروری که در ضمیر ناخوداگاهش بوجود میاید تا بگوید من سقف سابقه تامین اجتماعی ۳۵ روز در ماه را که حتی یک مدیر ارشد یا رده بالا حتی شاید نتواند به ان برسد بنا به دلایل مختلف که در بالا یاد شد مثل فوت،بیماری و .... را میگیرد و از این فکر غرور انگیزکه من حتما با این تحصیلات کم و در جوانی توانستم سقف سابقه تامین اجتماعی را بگیرم وحتما من با بقیه فرق میکنم جلوگیری میکند. وپیش خودش فکر میکند که حتی یک مدیر ارشد حتی نتواند تا سی سال کار بکند به دلایل مختلف که در بالا گفته شد و حتی به سن بازنشستگی ۳۰ سال برسد ولی من چه کسی هستم که در جوانی توانستم نه تنها حقوق کامل ۳۰ روز را بگیرم بلکه سقف سابقه تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز حقوق در ماه را بگیرم گه تعداد خیلی کمی از بازنشسته ها عادی میتوانند با گذراندن سالهای طولانی بدست بیاورند ومن با ۱۱ سال و ۸ ماه کوتاهتر توانستم انرا بدست بیاورم، با سابقه پفکیه ۲۳ سال و ۴ ماه. وبعد به ریش دولت و تامین اجتماعی وتمام مدیران و بازنشسته های عادی قهقهه میزند و میگوید من توانستم به سقف قله سابقه حقوق تامین اجتماعی که حقوق ۳۵ روز در ماه است برسم که انها یعنی مدیران ارشد و بازنشستگان عادی حالا حالا ها باید بدوند تا به جایی که من الان رسیدم برسند.پس ثابت شد هم از لحاظ اخلاقی و شرعی و علمی و منطقی و رعایت عدالت حتی نسبت به مدیران و بازنشستگان عادی باید حداکثر حقوق بازنشستگان مشاغل سخت ۳۰ روز در ماه با هر مقدار سابقه پرداخت حق بیمه از ۲۰ سال تا ۳۰ سال باشد. همچنین علاوه بر امتیازهای بالا که شاید حتی از دید کارشناسان محترم تامین اجتماعی پنهان باشد و توی چشم نیاید و مثل خوره به جان سازمان افتاده امتیاز یا معضل دیگری وجود دارد که قطعا از دید حتی رییس محترم تامین اجتماعی پنهان است که حتی میتواند کمر تامین اجتماعی را با ادامه این روند تصاعدی بازنشستگی پیش از موعد خرد کند وان این است که کارکنان مشاغل سخت برای اینکه تامین اجتماعی به افزایش زیاد حق بیمه شک نکند دو سال باقیمانده به سابقه بیست سال خود به کارفرمای خود میگویند که من میخاهم با سابقه بیست سال بازنشسته شوم و چون مبنای حقوق بازنشستگی معدل دو سال اخر میباشد در نتیجه حق بیمه خود را تا جایی که امکان دارد تحت عنوان مزایای توافقی افزایش میدهد در صورتیکه او قصد ندارد با سابقه بیست سال بازنشسته شود و قصد اصلی او گرفتن سقف سابقه ۳۵ روز حقوق در ماه میباشد یعنی او برای گرفتن سقف سابقه باید فقط ۳ سال و ۴ ماه بیشتر از بیست سال حق بیمه بپردازد تا سابقه ۲۳ سال و ۴ ماه را بدست بیاورد و به سقف حقوق ۳۵ روز در ماه برسد یعنی با ریختن ۵ سال و ۴ ماه حق بیمه (۵/۴=۱۸_۲۳/۴)به گرفتن حداکثر حقوق تامین اجتماعی که ۷ برابر حداقل حقوق است نزدیک میشود وفقط با افزایش حدود ۵ سال حق بیمه که زیاد هم برای تامین اجتماعی سوداور نیست یک کلاه بزرگی سر تامین اجتماعی میگذارد که خود سازمان با این عریض و طویلی حتی متوجه ان نمیشود و در عوض تامین اجتماعی باید سالهای طولانی به شخص حقوق بالا که هر سال هم به صورت تصاعدی به ان اضافه میشود بپردازد و بازنشسته مشاغل سخت بعد شش ماه هر چی افزایش حق بیمه که به صورت قسطی و ناچیز به تامین اجتماعی داده بود را بدست میاورد و بعد از شش ماه
خانه مینشیند و فارغ از غم عالم به صورت تصاعدی هر سال به حقوقش اضافه میشود و به ریش همه میخندد و اینهمه مزیت بدست اورده چرا؟ چون فقط اسم شغلش بصورت شانسی و بدون اندازه گیری و معیار دقیق جزو مشاغل سخت قرار گرفته پس با این ترفند و فریب علاوه بر گرفتن سقف سابقه ۳۵ روز حقوق در ماه خود را به قله ی حداکثر حقوق یعنی ۷ برابر حداقل حقوق هم نزدیک میکند وبا اینکار شش هدف یا مزیت را با یک تیر میزند یعنی یک- در جوانی. دو- سقف سابقه سنوات حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه. سه- تنها با ۲۳ سال و ۴ ماه سابقه پفکی. چهار- به حداکثر حقوق تامین اجتماعی که ۷ برابر حداقل حقوق میباشد. پنج- تا اخر عمر. شش- در سالهای طولانی چون جوان است دریافت میکند. ولی بازنشستگان عادی چون اکثرا در سابقه سی سال بازنشسته میشوند در نتیجه نمیتوانند به صورت تصاعدی حق بیمه خود را بالا ببرند چون برای کارفرما مشخص است که انها با سابقه ۳۰ سال بازنشسته میشوند و این قضیه هم یکی دیگر از معضلات و تبعیضهایی میباشد که بین بازنشستگان مشاغل سخت و بازنشستگان عادی میباشد . کارکنان مشاغل سخت پیش خودشان میگویند که من ۲۰ سال را که کار کرده ام حالا ۳ سال و ۴ ماه که دیگه چیزی حساب نمیشه چشم بهم بزارم تموم میشه و سقف سابقه را بدست میاورم در صورتیکه در دل خود با تحقیر به بازنشستگان عادی و علی الخصوص مدیران که برای رسیدن به جایگاه مدیریت سالها درس خوانده اند و زحمت کشیده اند نگاه میکند و قهقهه میزند و در دل خود به انها میگوید شماها با این تحصیلات وسابقه بالاتر از من حتی به گرد منم نمیرسید و حالا حالاها باید بدوید تا به من برسید واخر کار شما تازه به اینجایی که من رسیده ام میرسید. واز این طریق کارفرما و تامین اجتماعی را فریب میدهد و با عنوان مزایای توافقی حق بیمه خود را افزایش میدهد تا بیشترین حقوق تامین اجتماعی را بتواند علاوه بر ۵ مزیت که در بالا ذکر شد کسب نماید. چون در تامین اجتماعی میانگین دو سال اخر میشود مبنای حقوق بازنشستگی. که این امر باعث میشود حدود ۵ سال به تامین اجتماعی حق بیمه بالاتر بدهد ولی از ان طرف چنان بلایی سر سازمان تامین اجتماعی میاورد که کل بودجه تامین اجتماعی باید صرف پرداخت حقوق بازنشستگان مشاغل سخت شود. چون شما فکر کن تامین اجتماعی باید حقوق بالای بازنشسته مشاغل سخت را تقسیم بر ۳۰ کند و عدد بدست امده را ضربدر ۳۵ یعنی حداکثر سابقه سنوات حق بیمه تامین اجتماعی کند. وببینید چه عدد بزرگی میشود که بصورت تصاعدی هر سال باید ضربدر ۳۵ بشود و نه ۳۰. پس حداکثر حقوق بازنشستگان مشاغل سخت نباید بیشتر از ۳۰ روز در ماه با هر مقدار سابقه پرداخت حق بیمه از ۲۰ سال تا ۳۰ سال باشد. و حقوق انها نباید ۳۱ روز یا ۳۲ روز یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز حقوق در ماه باشد. و باید عددِ ساده یِ تمیز و رند و شسته رفته یِ سی روز در ماه حقوق باشد
به دلیل اینکه طبق گفته مسوولان تامین اجتماعی نسبت بازنشستگان مشاغل سخت در تامین اجتماعی به ۷۰ درصد کل بازنشستگان رسیده و این عدد بسیار تکاندهنده و عجیب میباشد و احتمال افزایش این عدد تا ۸۰ درصد هم میباشد بدلیل ضعف و غیردقیق بودن قوانین مشاغل سخت و سهل گیری سخاوتمندانه و همچنین دادن سخاوتمندانه سنوات ارفاقی ۱/۵ سال به ازای هر ۱ سال که تا سقف سابقه سنوات تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه حقوق هم ادامه پیدا میکند یعنی اگر شخص ۲۳ سال و۴ ماه سابقه داشته باشد سقف سابقه تامین اجتماعی را که ۳۵ روز در ماه است را خاهد گرفت(۳۵=۱/۵ ×۲۳/۴) همچنین شخص میتواند علاوه بر امتیاز سقف سابقه تامین اجتماعی با پرداخت حداکثر حق بیمه در دو سال اخر، خود را به سقف حقوق که ۷ برابر حداقل حقوق است نزدیک کند توجه کنید فقط با پرداخت دو سال حق بیمه بصورت قسطی و ناچیز شخص میتواند هم حقوق بالا تا اخر عمر دریافت کند و هم سقف سابقه تامین اجتماعی که ۳۵ روز در ماه است را بگیرد فقط با سابقه ناچیز ۲۳ سال و ۴ ماه و هر سال بصورت تصاعدی مبلغ حقوق بازنشستگی شخص بالا میرود . ولی قانون مشاغل سخت بازنشستگی دولتی در کشوری و لشگری میگوید شخص باید ۲۵ سال کار کند تا ۳۰ روز حقوق در ماه بگیرد و در اینجا دو بیعدالتی برای کارکنان مشاغل سخت دولتی در کشوری و لشگری پیش میاید چون شخصی که در مشاغل سخت در تامین اجتماعی کار میکند با سابقه ناچیز ۲۳ سال و ۴ ماه، حقوق ۳۵ روز در ماه میگیرد ولی شخصی که در مشاغل سخت در کشوری و دولتی کار میکند با سابقه ۲۵ سال، ۳۰ روز در ماه حقوق دریافت میکند برای رفع این تبعیض و همچنین کاستن از فشار وحشتناک بازنشستگی ۷۰ درصدی مشاغل سخت در تامین اجتماعی باید بازنشستگی مشاغل سخت در تامین اجتماعی مثل بازنشستگی مشاغل سخت کشوری و دولتی ۲۵ سال شود با ۳۰ روز حقوق در ماه و نه بیشتر از ۳۰ روز. ولی یک راهکار دیگر هم برای رفع این تبعیض و بخشش سخاوتمندانه وجود دارد و انهم این این است که بازنشستگی مشاغل سخت در تامین اجتماعی همان ۲۰ سال بماند با ۳۰ روز حقوق در ماه به شرطیکه با افزایش سابقه شخص حتی تا ۳۰ سال همان ۳۰ روز حقوق در ماه به شخص تعلق گیرد و سقف سابقه حقوق تامین اجتماعی در مشاغل سخت که ۳۵ روز حقوق در ماه است برداشته شود. به دلیل اینکه شخصیکه واقعا تا ۳۵ سال کار نکرده چرا باید سابقه بالاتر از سی سال به او تعلق گیرد پس سابقه ارفاقی به شخص حداکثر باید عدد شسته رفته و گرد و ساده و تمیز ۳۰ روز در ماه باشد ونه مثلا ۳۱ روز در ماه یا ۳۲روز در ماه یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز در ماه باشد لااقل یک امتیاز از سه امتیاز بالا با بازنشستگی مشاغل سخت در کشوری و لشگری مساوی شود یعنی هردو در سقف سابقه حقوق ۳۰ روز در ماه مساوی شوند و دو امتیاز دیگر برای بازنشستگان مشاغل سخت تامین اجتماعی باقی بماند که ۵ سال زودتر از بازنشستگان مشاغل سخت در کشوری و دولتی بازنشسته شوند و اینکه حق بیمه را با کارفرما بعنوان مزایای توافقی تا انجا که بتوانند بالا ببرند تا حقوق بازنشستگی بالایی نصیبشان شود.
سنگ بزرگ علامت نزدن هست.در صورتی کاهش سنوات ارفاقی برای مشاغل سخت جواب میدهد که مثل قبل محدودیت سنی وجود نداشته باشد ولی با یک تفاوت که حداکثر سابقه سنوات در عدد ۳۰ روز حقوق در ماه ثابت بماند یعنی شخص با ۲۳ سال متوالی در مشاغل سخت با ۳۰ روز حقوق در ماه بازنشسته شود بدون محدودیت سنی ولی اگر سابقه شخص حتی تا ۳۰ سال بالا برود باید همان ۳۰ روز حقوق در ماه شامل او شود و نه بیشتر. یعنی نه ۳۱ روز یا ۳۲ روز یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز در ماه. به عبارت دیگر وقتی ۷ سال سنوات ارفاقی جواب میدهد که سقف سابقه تامین اجتماعی که ۳۵ روز در ماه است برای مشاغل سخت به ۳۰ روز حقوق در ماه تبدیل شود. زیرا وقتی کسیکه حتی تا سی سال کار نکرده چرا باید ۳۵ روز حقوق در ماه شاملش بشود.و همه تقصیرات به خاطر مشاغل سخته که به تامین اجتماعی و اعضای ان فشار اورده باید بازنشستگی در مشاغل سخت تامین اجتماعی مثل بازنشستگی در مشاغل سخت دولتی با ۲۵ سال سابقه و حداکثر ۳۰ روز حقوق در ماه شود و همچنین بدون محدودیت سنی باشد. یک کلام ختم کلامو حواشی . قانون مشاغل سخت در تامین اجتماعی را ۲۵ ساله کنید با سقف حقوق ۳۰ روز در ماه و محدودیت سنی هم نباشد اخه این چیه که میگن ۲۳ سال و ۵۰ سال سن این دو با هم نمی گنجد و در تناقض با هم هستن.
سختی کار باید به ۲ قسمت درجه بندی شود. ۱.شدید ۲.متوسط. اگر شغلی در زیرمجموعه شدید قرار گرفت با ۲۳ سال وبدون شرط سنی و با ۳۰ سال حقوق ومزایا بازنشسته شود واگر شغلی زیر مجموعه متوسط قرار گرفت با ۲۵ سال وبدون شرط سنی وبا ۳۰ سال حقوق ومزایا بازنشسته شود وهمچنین کلا سقف سابقه بیمه در مشاغل سخت وزیان اور باید ۳۰ سال باشد چه شدید و چه متوسط وباید سقف سابقه بیمه ۳۵ سال در مشاغل سخت برداشته شود وهمچنین باید قانونی وضع شود که اگر شخصی تا ۲۸ سال سابقه بیمه در شغلی داشته باشد دیگر نباید با قانون مشاغل سخت وزیان اور بازنشسته شود وتا دو سال دیگر کار کند وبا ۳۰ سال سابقه بازنشسته شود چون شخصی که تا ۲۸ سال در شغلی دوام اورده و ۲ سال دیگر ۳۰ سال را پر میکند حتما شغلش سخت نبوده که توانسته ۲۸ سال در ان شغل بماند. به طور مثال ایا سختی کارشغل مهماندار هواپیما که جدیدا جزو مشاغل سخت قرار گرفته ایا با شغل کار در معدن یکسانه وایا باید کارکنان هردو شغل با یک سابقه بازنشسته شوند.
این قانون که در متن برنامه توسعه هفتم امده و هرسال کار در مشاغل سخت را ۱/۲ مشاغل عادی حساب میکنه منطقیه به شرطیکه محدودیت سنی را بردارن و مثل قبل بدون محدودیت سنی باشه و حداکثر سابقه در مشاغل سخت ۳۰ روز حقوق در ماه باشه بطور مثال اگر سابقه شخص از ۲۳ سال تا ۳۰ سال بالا برود سابقه شخص همان ۳۰ روز حقوق در ماه باشد حتی با سابقه ۳۰ سال. چون وقتی شخص حتی تا عدد ۳۰ سال کار نکرده چرا باید ۳۵ روز حقوق در ماه بگیرد و اگر سابقه شخص در مشاغل سخت به ۲۷ سال برسد دیگر نباید شغل او را جزو مشاغل سخت قرار داد چون شخصیکه تا ۲۷ سال در شغلی دوام اورده پس شغل او انقدرها هم سخت نبوده که توانسته ۲۷ سال در ان شغل بماند وقانونی وضع شود که سه سال دیگر کار کند و ۳۰ ساله بازنشسته عادی شود
چند تا کامنت که خلاصه و عصاره و شیرازه ی اشکالات و نواقص و ایرادت قوانین مشاغل سخت و زیان اور در تامین اجتماعی هست و دلایلی که باید قانون مشاغل سخت و زیان اور در تامین اجتماعی مثل قوانین مشاغل سخت در دستگاههای اجرایی و دولتی که ۲۵ سال هست بشود لطفا تمام انها را با دقت بخوانید.
هر شخصی کامنت میده مدعیه که من یا کارگر معدن هستم یا کارگر ذوب اهن واقعا مگر چقدر کارگر معدن و کارگر ذوب اهن وجود داره. طرف شغلش فروش بلیطه میگه من کارگر ذوب اهنم باید شغل من جزو مشاغل سخت قرار بگیره
چند تا کامنت که خلاصه و عصاره و شیرازه ی کامل همه اشکالات و نواقص و ایرادت قوانین مشاغل سخت و زیان اور در تامین اجتماعی هست و دلایلی که باید قانون مشاغل سخت و زیان اور در تامین اجتماعی مثل قوانین مشاغل سخت در دستگاههای اجرایی و دولتی که ۲۵ سال هست بشود به شرطیکه مثل قبل بدون محدودیت سنی باشد چون با بالا رفتن سابقه از ۲۰ سال به ۲۵ سال خود به خود سن شخص هم افزایش پیدا میکند و با این کار با یک تیر دو نشان زده شده ولی اگر محدودیت و شرط سنی اعمال شود سابقه در مشاغل سخت به ۳۰ سال میرسد و دیگر معنای خود را از دست میدهد لطفا تمام انها را با دقت بخوانید.