قتل‌ ناموسی فجیع در کردستان | ماجرای جنجالی قتل‌های ناموسی اخیر در ایران چیست؟

قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود. این زنان به بهانه «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. قتل ناموسی و جنایت‌های ناموسی، نوعی از خشونت علیه زنان محسوب می‌شوند. قتل ناموسی در برخی شهرهای ایران رایج است و در ماه‌های اخیر افزایش یافته است. افزایش موارد قتل ناموسی در کشور و وقوع حدود ۱۰ درصد از قتل‌های ناموسی جهان در کشورمان ایران، هشداری است که متولیان امر و مراکز علمی، آکادمیک و پژوهشی باید بیش از گذشته نسبت به این مهم حساس شوند. به عقیده برخی از فعالان حقوق زنان، این مشکل جدی و هنوز مهارنشده قتل ناموسی، ریشه در قوانین مردسالارانه ایران دارد.

بیشتر بخوانید: قتل ناموسی هولناک در مشهد | قاتل جسد مقتول را با پژو ۲۰۶ به کلانتری برد + عکس

قتل ناموسی و جرایم ناموسی بیشتر در کشورهای اسلامی رخ می‌دهند؛ در حالی که به گفته رهبران مذهبی، هیچ ریشه‌ای در اسلام ندارند. بر اساس آمار صندوق جمعیت سازمان ملل، سالانه حدود ۵۰۰۰ زن در قتل‌های ناموسی کشته می‌شوند.

 در ماه‌های گذشته، قتل با تبر یک دختر در دیواندره، قتل مبهم در روستای میرکی دهگلان، خفه‌کردن دختر جوانی در بخش مرکزی کرمانشاه، قتل زن جوان در روستای قزل آخ خویو و سه قتل ناموسی در کوهدشت لرستان، قتل‌های ناموسی در تهران، مشهد، چالوس، شهرهای جنوبی و غربی ایران و مواردی از این دست، تصویر دردناکی از افزایش قتل‌های ناموسی را نمایان می‌کنند.

بیشتر بخوانید: قتل ناموسی فجیع و تکان‌دهنده در تهران | چاقو را به قلبش فروکردم

وقوع حدود 10 درصد از قتل‌های ناموسی جهان در کشورمان ایران، هشداری است که متولیان امر و مراکز علمی، آکادمیک و پژوهشی باید بیش از گذشته نسبت به این مهم حساس شوند.

بیشتر بخوانید: قتل ناموسی فجیع در آبادان | گناه دختر ۱۹‌ساله چه بود که قاتل آزاد شد؟ + عکس

 یکی از مهم‌ترین زمینه‌های اجتماعی آسیب‌های اجتماعی از این دست به تحول سریع فرهنگی و دگرگونی مناسبات اجتماعی در بازه زمانی کم بازمی‌گردد، به گونه‌ای که بخشی از جامعه در برابر دگرگونی سخت مقاومت می‌کند. در ایران ما در دو دهه گذشته حضور بانوان در فضای اجتماعی گسترش قابل توجهی داشته است و این امر با افزایش سطح سواد زنان و اشتغال زنان و درآمد مستقل بانوان و تغییر در الگوهای زندگی و شکل‌گیری انتظارات تازه از زندگی موجب شده تا در میان لایه‌هایی از جامعه مقاومت‌هایی در برابر این تغییرات ظهور کند. ناتوانی دستگاه‌های فرهنگی و هنجارساز برای آمادگی جامعه در مواجهه با شرایط جدید زمینه چنین شکافی را بیشتر کرده است.

 آموزش و پرورش و آموزش عالی و صداوسیما و دیگر رسانه‌ها سهمی بااهمیت در جامعه‌پذیری نسل جدید و آموزش مهارت‌های زندگی در شرایط جدید بر عهده دارند. درحالی‌که نهادهای رسمی آموزشی و رسانه‌ای در دهه‌های گذشته نه‌تنها در اصلاح روش‌ها و رویکردهای فرهنگی خود تغییرات اندیشیده‌شده‌ای را سامان نداده‌اند بلکه، افزایش مسائل اجتماعی و اقتصادی کشور موجب شده تا با توجه به تورم، گرانی، بی‌کاری و مانند آنها سن ازدواج افزایش یافته و بر شمار جمعیت با تجرد قطعی افزوده شود و طلاق نیز تحت تأثیر این شرایط عینی رشد قابل توجهی داشته باشد.

در شرایطی که بخش هنجاری جامعه نتوانسته در مقابل شرایط جدید به شکلی پویا ارزش‌ها و هنجارهای تازه را طراحی و نهادمند کند، بخشی از سیستم رسمی در برابر تغییرات مقاومت می‌کند و بخشی دیگر از ساختار جامعه به صورت عینی با تغییرات محسوسی دست به گریبان است. شکاف حاصله زمینه‌ای را برای افزایش آسیب‌های اجتماعی ازجمله قتل‌های ناموسی و طلاق و سرقت و مانند آن فراهم می‌کند. عدم تغییر جدی قوانین در مقابله با چنین خشونت‌های لگام‌گسیخته‌ای و مجازات‌های سبک برای چنین جرائمی، عدم آموزش مهارت‌های زندگی متناسب با شرایط جدید به‌ویژه مهارت مدیریت خشم، در کنار استمرار شرایط عینی دیگر چون افزایش تغییرات در سبک زندگی مهم‌ترین زمینه‌های بروز چنین فجایعی را رقم می‌زند.

آیا همچون دیگر نابسامانی‌ها امروزه کشور درباره مسائل حساسی چون قتل‌های ناموسی همچنان باید دست روی دست گذارد؟ آیا قرار نیست با تجدیدنظر در قوانین فعلی، قوانین بازدارنده‌ای برای مجازات جدی قاتلان چنین قتل‌هایی تصویب شود؟ آیا آموزش عمومی در دستور کار نهادهای آموزشی و نیز نهادهای رسانه‌ای کشوری قرار دارد؟