یائسگی میل جنسی را کم می کند؟
نتایج یک نظرسنجی در بریتانیا نشان می دهد: رابطه جنسی در میانسالی کمتر از آنچه که بسیاری از ما تصور می کنیم، با نوسانات هورمونی از جمله یائسگی مرتبط است و بیشتر با استرس و خستگی ارتباط دارد.
نتایج یک نظرسنجی در بریتانیا نشان می دهد: رابطه جنسی در میانسالی کمتر از آنچه که بسیاری از ما تصور می کنیم، با نوسانات هورمونی از جمله یائسگی مرتبط است و بیشتر با استرس و خستگی ارتباط دارد.
البته یائسگی هنوز زمان تغییرات عمیق فیزیولوژیکی محسوب می شود که عمدتاً با پایان چرخه های دوره ای قاعدگی تعریف شده و با کاهش قابل توجه استروژن و پروژسترون همراه است. البته این تغییر با کاهش مداوم هورمون هایی مانند تستوسترون که نقش مهمی در میل جنسی و عملکرد جنسی دارند، همراه است.
اما فقط به این دلیل که میل جنسی کمتر یک اتفاق رایج پس از یائسگی است، به این معنی نیست که خود یائسگی تنها مسئول آن است. در این رابطه، کایه ولینگز (Kaye Wellings) دانشمند سلامت جنسی و باروری از دانشکده بهداشت و طب لندن، می گوید: مطالعات کمی نظرات زنان را در تلاش برای درک طیف وسیعی از عوامل مؤثر بر تجربه جنسی در میانسالی در نظر گرفته اند. کاهش فراوانی باید در چارچوب تغییرات اجتماعی و همچنین شرایط فردی تنظیم شود.
او می افزاید: این روزها زنان بیشتری تصمیم به بچه دار شدن در مراحل بعدی زندگی خود می گیرند. در عین حال، والدین خودشان عمر طولانی تری دارند و به یک نسل ساندویچی تبدیل شده اند که در آن مادران میانسال خود را از نظر مالی و عاطفی مسئول هم در قبال فرزندان و هم برای والدین سالخورده خود می بینند.
بسیاری از زنان میانسال نیز به شغل تمام وقت اشتغال دارند و حتی ممکن است با علائم رو به زوال سلامتی خود دست و پنجه نرم کنند. به نظر می رسد ترکیبی از همه این استرس ها باعث شده است که زنان انرژی زیادی برای وقف یک زندگی جنسی منظم و دلپذیر نداشته باشند.
در یک نظرسنجی ملی از ۲۱۳۳ شرکتکننده زن در بریتانیا، خواسته شد تا زندگی جنسی خود را با استفاده از سه مقیاس رضایت، فراوانی و عملکرد اندازه گیری ارزیابی کنند. در پایان، یک سوم از پاسخ دهندگان گفتند که در ماه گذشته رابطه جنسی نداشته اند. با این حال کمتر از نیمی از آن گروه از زندگی جنسی خود ناراضی بودند. جالب اینجاست که ناراحتی در یک رابطه عاشقانه تنها عامل سبک زندگی بود که به طور مستقل با هر سه معیار تجربه جنسی مرتبط بود.
در واقع، شرکت کنندگانی که در روابط عاشقانه خود ناراضی بودند، دو برابر بیشتر احتمال داشت که از نظر جنسی غیرفعال باشند.سایر عوامل سبک زندگی، مانند سلامت روان ضعیف، ارتباط نزدیکی با عملکرد جنسی پایین داشتند. در حالی که پیشرفت تحصیلی بالاتر با نارضایتی جنسی بیشتر مرتبط بود. در مقابل، سن و مرحله یائسگی فرد با هیچ معیاری از تجربه جنسی آنها مرتبط نبود.
مطالعات تا به امروز نتایج متفاوتی در مورد اینکه آیا یائسگی بر تمایلات جنسی فرد در اواسط زندگی تأثیر می گذارد یا خیر، ارائه کرده است. برخی از آنها هیچ تأثیری نشان نمی دهد، در حالی که برخی دیگر دریافته اند: زنان یائسه تحت درمان با هورمون درمانی جایگزین ۴۴ درصد افزایش در فعالیت جنسی خود مشاهده می کنند.
با این حال، جدا کردن عوامل مختلفی که به سلامت، رفاه، خلق و خوی و تمایلات جنسی فرد کمک می کنند، یک چالش است. ولینگز می گوید: امیدواریم این یافتهها برای زنان اطمینان بخش باشد که در یائسگی ارتباط کمی با رضایت از زندگی جنسی دارد و صمیمیت ممکن است عامل مهم تری در تعیین رفاه جنسی باشد.
ارسال نظر