5 جامعهشناس :فوت خانم مهسا امینی تنها یک جرقه بود
اعتراضات شهریور به مهر کشید و هنوز هم ادامه دارد. اعتراضاتی که به یک شهر و بازه سنی محدود نیست. برخی ریشه شکلگیری این اعتراضات را در انباشت نارضایتیها در سالهای گذشته میدانند. اما سوال اینجاست که این نارضایتیها صرفا اقتصادی است یا اجتماعی؟
اعتراضات در ایران وارد چهارمین هفته شد. اعترضاتی که با مرگ مهسا امینی شروع شد و خواستههای زیادی را به دنبال داشت. اما ریشه این اعترضات به اقتصادِ بیمار ایران برمیگردد یا صرفا اجتماعی است؟
ایران با مشکلات مختلفی از جمله محیط زیستی (بحران آب و ریزگردها…)، افزایش تورم، فقر و… مواجه است. هر کدام از این بحرانها مشکلات دیگری را به دنبال دارد، از جمله بیاعتمادی به اقتصاد و آینده تا مهاجرتهای گسترده.
برخی از کارشناسان اعتراضات شهریور_مهر ۱۴۰۱ را نتیجه به رسمیت نشناختن خواستههای نسل z میدانند و برخی آن را انباشتی از خواستههای برآورده نشده در سالهای گذشته و برای تمام نسلها میدانند. در ادامه نظر برخی از جامعهشناسان و پژوهشگران درباره اعترضات اخیر در ایران بررسی شده است.
انباشت نارضایتیها و شکلگیری اعتراضات شهریور
محمد فاضلی، جامعهشناس: «جامعه نارضایتیهای انباشته بسیاری دارد. همانگونه که قبلا نوشتهام جامعه ایرانی شامل میلیونها چیزباخته ناامید است. میلیونها نفری که هرکدام در جریان تحولات جامعه ایران چیزی را باخته و از دست دادهاند. گروهی سبک زندگی مطلوب، بخشی دیگر زندگی اقتصادی مناسب، گروهی آزادی سیاسی و همینطور الی آخر، گروههای چیزباخته زیادی داریم. همین چیزباختگی است که محور اتحاد و اتفاق گروههای مختلف برای مشارکت در اعتراض میشود. این نکته را هم مد نظر داشته باشید که بخش مهم معترضان به این وضعیت به دلیل محاسبه هزینههای اعتراض وارد میدان عملی اعتراض نمیشوند والا شاهد اعتراضات بزرگتری خواهیم بود.» (اعتماد)
جامعه آبستن انواع ناآرامیها
عماد افروغ، جامعهشناس: « جامعه ما آبستن انواع ناآرامی، به دلیل انواع مشکلات از تورم و بیکاری تا عدم توزیع عادلانه و برابر مواهب سیاسی اقتصادی و فرهنگی است. بنابراین فوت خانم مهسا امینی تنها یک جرقه بود برای این که خشمهای فروخفته یک بار دیگر خود را نشان دهد. ما در سالهای گذشته نظیر ۹۶ و ۹۸ موارد زیادی داشتهایم که این خشمهای فروخفته، خود را نشان دادند. در این مورد هم تاسف اینجاست که تذکرات داده شد و نقدهای زیادی به شیوه برخورد گشت ارشاد مطرح شد و بسیاری از جمله خود من چندین بار در این باره هشدار دادیم، اما متاسفانه گوش شنوایی نبود.» (ایرنا)
نظام سیاسی با مردم مواجه است
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس: «نظام سیاسی تحلیلی داشت که این تحلیل را در انتخابات ١۴٠٠ عمل کرد. آن تحلیل «حذف رقیب» بود.یعنی انتخابات یکدست و یکپارچه و نظام سیاسی یکپارچه میخواست و رقیبش را حذف کرد. بعد هم گفت من میخواهم با مردم کار کنم و این نیروهای منتقد، روشنفکران و طبقه متوسط مخل، غربی و مزدور آمریکا هستند و اینها را حذف میکنم. پس طبیعتا نظام سیاسی ما با چیزی به عنوان «مردم» روبهرو شد و با مردم کار کرد و فکر کرد این مردم در اختیارش قرار خواهند گرفت. ولی الآن با «مردم» ستیز میشود؛ یعنی با کسی که فکر میکرد حامی او خواهد بود. وقتی این طور است دیگر واسطی وجود ندارد و واسطها حذف شدهاند.» (جماران)
طبقه پایین و متوسط به هم نزدیک شدند
مهدی رفیعی بهابادی، رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا): «به لحاظ طبقاتی، من این اعتراضات را صرفاً طبقه متوسطی نمیدانم. همان طور که در آبان ۹۸ هم طبقه پایین و متوسط همزمان حضور داشتند، در این اعتراضات هم همین گونه است. چون نه اعتراض آبان ۹۸ صرفاً اقتصادی بود و نه اعتراض الان صرفا اجتماعی و فرهنگی و سیاسی. از طرف دیگر مانند گذشته نه طبقه پایین مانند گذشته مطالبه صرفاً اقتصادی دارد، چرا که بر اثر گسترش تحصیلات و آگاهیهای سیاسی اجتماعی که پیدا کرده مطالباتی از جنس طبقه متوسط پیدا کرده و از طرف دیگر طبقه متوسط هم صرفا مطالبه سیاسی اجتماعی ندارد و بر اثر فشار معیشتی که در طول دو دهه گذشته به مردم وارد شده است، طبقه متوسط هم فقیرتر شده و مطالبات اقتصادی دارد. به عبارت دیگر طبقه پایین و متوسط به هم نزدیک شدهاند.» (ایرنا)
نبود آزادی و فضای باز سیاسی
عباس عبدی، تحلیلگر و جامعهشناس: «معترضان به لحاظ گروههای سنی، عموماً جوانان دهه هشتادی هستند که بیگانه با ارزشهای رسمی هستند. چون در این ساختار آموزش دیدهاند و از نظام آموزشی و رسانهای آن منزجر شده اند. چیزی برای از دست دادن ندارند. البته زنان جدیتر هستند. طبقه متوسط و حتی رو به پایین و بالا نیز در میدان اعتراضات هستند. هر اعتراضاتی نشان داده است که انواع و اقسام اقشار و گروههای جامعه اعتراض دارند. این هم یک نمونه، البته فراگیری این اعتراضات بیسابقه است. حرکتهای خیابانی، خود پیامد برخی اتفاقات دیگر است. فقدان آزادی برای اعتراضات مسالمتآمیز، فقدان رسانههای آزاد برای طرح مطالبات مردم، فقدان فضای باز سیاسی برای مشارکت عمومی، موجب حرکتهای خیابانی میشوند. طبیعی است این اقدام از روی ناچاری است و طبعاً عوارض منفی آن کم نیست، ولی راه دیگری جلوی مردم گذاشته نمیشود.» (ایرنا)
ارسال نظر