صوت| چشم در چشم | خرده روایتی هایی از مراقبین امتحان ها
مریم طالشی روزنامه نگار در مجله عرشه روایتی نوشته با عنوان چشم در چشم که خرده روایتی هایی از مراقبین امتحان ها است . این روایت را با صدای خود او بشنوید
مریم طالشی روزنامه نگار در مجله عرشه روایتی نوشته با عنوان چشم در چشم که خرده روایتی هایی از مراقبین امتحان ها است . این روایت را با صدای خود او بشنوید
در ابتدای گزارش بخوانید: بار اول که در اتاق تنها شدم، اولین حسی که سراغم آمد، ترس بود. 20، 30 جفت چشم یکهو دوخته شد به من و من تنها بودم و آنها همه با هم. متاع باارزشی را که توی بغلم بود، سفت به خودم چسباندم؛ سفتتر. انگار که کودکی باشد در خطر و من تنها حامیاش در مقابل چشمهای دراندهشده و دستهایی که مترصد فرصتی بودند برای قاپ زدن. سینهام درد گرفته بود و دستم که در اثر تکانی مختصر، خوابرفتگیاش به گزگزی آزاردهنده تبدیل میشد، مرا بیشتر از قبل مستاصل میکرد.صداهایی که از بلندگوی کلاس پخش میشد، در آن لحظات برایم نامفهوم بود. بلندگو چیز مزاحمی بود و آدم را بیشتر هول میکرد. نمیدانم چه اصراری بود به آن همه دنگ و فنگ برای یک امتحان ثلث دوم.
ادامه این روایت را در مجله عرشه بخوانید (مجله عرشه را از اینجا تهیه کنید )
ارسال نظر