ابوالفضل پورعرب: دنیا بر من تلخ گذشت/ در یک شب همه موهایم سفید شد
ابوالفضل پورعرب گفت: از سر و وضعم مشخص است که دنیا چگونه بر من گذشته است. من در یک شب موهایم سفید شد. خیلی تلخ بود! صبح که از خواب بلند شدم، احساس کردم رنگ موهایم تغییر میکند، که بعد از بیماری سرطان اینگونه شد.
بازیگر سینما و تلویزیون گفت: خیلی تلخ است، که در یک شب موهایم سفید شد. از سر و وضعم مشخص است که دنیا چگونه بر من گذشت.
به گزارش عرشه آنلاین،ابوالفضل پورعرب، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در برنامه «برمودا» شبکه نسیم در پاسخ به سوال کامران نجفزاده که آیا متوجه شدید چقدر سریع موهایتان را سفید شد؟ گفت: از سر و وضعم مشخص است که دنیا چگونه بر من گذشته است. من در یک شب موهایم سفید شد. خیلی تلخ بود! صبح که از خواب بلند شدم، احساس کردمً رنگ موهایم تغییر میکند، که بعد از بیماری سرطان اینگونه شد.
پورعرب ادامه داد: واقعاً آن زمان ما را اذیت میکردند. جرمم بازی کردن در فیلم «عروس» بود. من آنقدر باهوش بودم که جلوی کسی کار اشتباه انجام ندهم؛ پس اینکار را نمیکردم. بعضیها به دنبال سینمای ناب بودند. ما هم برای این مردم هستیم. جنگ برای ما هم بود. من قبل از فیلم «عروس» ۱۱ ماه در منطقه جنگ بودم. اما بدان معنا نیست که در سینما دنیا را به گونهای دیگر ببینم.
این بازیگر پیشکسوت درباره موضوعاتی که در زندگی برایش آزاردهنده است صحبت کرد و گفت: بچه پایین شهر هستم. تحصیلات دارم. ورود به دنیای خصوصی هر فرد آزاردهنده است و واقعاً دل آدم میگیرد؛ چراکه بعد از این همه زحمت آخرش متهم میشوی! نه اینکه کار اشتباه کرده باشم. با حدس و گمان و حسادتهای عجیب و غریب آدم را متهم میکنند.
وی به آموزشگاههای خصوصی بازیگری در جهت فروش نقش برای تازه واردان بازیگری انتقاد کرد و توضیح داد: الان این همه کلاس بازیگری وجود دارد. مگر این همه بازیگر میخواهیم؟ بالاخره به مشاغل دیگری هم احتیاج داریم. مگر چندتا آدم نقش اول بازی میکند؟ شاید از ۱۰۰ نفر فقط یک نفر بازیگر خوب باشد.
پورعرب افزود: اینکه به فردی گفته شود بیا در کلاسم شرکت کن و مبلغی پول بپرداز، اصولی نیست! البته نقش فیلم را در جای دیگر میفروشند. آن معلمی که تدریس میکند آنقدر باهوش است، که در جمع درباره نقش صحبت نکند. در مهمانیها و نشستهای خصوصی درباره فروش نقش صحبت میکنند.
این بازیگر در واکنش به صحبتهای نجفزاده که خیلیها با دیدن آقای پورعرب عاشق سینما شدند، گفت: بدا به حالشان. چون سینما برای من هم خوشایند نیست. منظورم صنعت سینما نیست، سینمای کشورم را میگویم. در تلویزیون از یک خانمی برای گفتگو دعوت کرده بودند. از او پرسیدند چگونه بازیگر شدی؟ گفت یک نفر در خیابان به من گفت در فیلم بازی میکنی؟ این صحبتها یعنی چه؟ این گفتهها ذهنیت مردم را تغییر میدهد.
ارسال نظر