«مرد همیشه بازنده» گزینه سرمربیگری تاج برای تیم ملی

یک شایعه مهم حضور احتمالی امیر قلعه‌نویی روی نیمکت این تیم است. در حقیقت اگر قرار باشد فدراسیون سرمربی ایرانی انتخاب کند، یکی از محتمل‌ترین گزینه‌ها شخص قلعه‌نویی است.

«مرد همیشه بازنده» گزینه سرمربیگری تاج برای تیم ملی

یک شایعه مهم حضور احتمالی امیر قلعه‌نویی روی نیمکت این تیم است. در حقیقت اگر قرار باشد فدراسیون سرمربی ایرانی انتخاب کند، یکی از محتمل‌ترین گزینه‌ها شخص قلعه‌نویی است.

سردرگمی فدراسیون فوتبال در مورد انتخاب سرمربی جدید تیم‌ملی باعث شده به‌طور پیوسته شایعات ضدونقیضی در این مورد منتشر شود.

یک شایعه مهم حضور احتمالی امیر قلعه‌نویی روی نیمکت این تیم است. در حقیقت اگر قرار باشد فدراسیون سرمربی ایرانی انتخاب کند، یکی از محتمل‌ترین گزینه‌ها شخص قلعه‌نویی است. امیر طی این سال‌ها به دفعات گزینه هدایت تیم ملی شده و چیزی نمانده بود پیش از اسکوچیچ به این منصب برسد، اما هر بار موانعی در راه این وصال پیش آمده است. شاید او امروز خودش را از هر زمان دیگری به صندلی محبوبش نزدیک‌تر می‌بیند، اما دلایلی وجود دارد که نشان می‌دهد انتخاب قلعه‌نویی برای سرمربیگری تیم ملی نمی‌تواند به سود هیچ‌یک از طرفین باشد. چنین تصمیمی احتمالا به منزله استقبال زودهنگام از یک ناکامی بزرگ خواهد بود.

مردی در سراشیبی دوران حرفه‌ای

پرسش اساسی اینجاست که اساسا چرا یک مربی باید گزینه نشستن روی نیمکت مهم‌ترین تیم فوتبال کشور باشد؟ آیا جز این است که او در این مسیر باید شایستگی لازم را داشته باشد و این سزاواری را به‌طور پیوسته اثبات کند؟ خب آیا امیر قلعه‌نویی از چنین فاکتوری برخوردار است؟ مسلما نه. به جرأت می‌توان گفت امیر سال‌هاست در دوران نزولی و سراشیبی کارش به‌عنوان یک مربی قرار گرفته است. اگر دهه ۸۰و ۲سال ابتدایی دهه۹۰برای قلعه‌نویی یک عصرطلایی و پر از موفقیت به شمار می‌آمد، حالا ۱۰سال است که او هر فصل را به امید جبران مافات در فصل آینده به پایان می‌رساند. یک‌دهه از آخرین جامی که امیر در فوتبال ایران برده سپری شده است. او که همیشه با تیم‌های ثروتمند و پرمهره کار کرده، در همین بازه زمانی هم روی نیمکت استقلال، سپاهان و گل‌گهر نشسته اما موفقیت خاص و چشمگیری نداشته است. گاهی مقاطعی پیش می‌آید که امیر نتایج خوبی به‌دست می‌آورد و هواداران سنتی‌اش را امیدوار می‌کند اما باز هم سر بزنگاه شاهد تزلزل و ناکامی تیم‌های او هستیم. به عنوان مثال قلعه‌نویی در همین فصل جاری برای مدتی با گل‌گهر به صدر جدول نزدیک شد اما درست جایی که باید امتیازات لازم را برای قهرمانی کسب می‌کرد، دوباره همه‌چیز را از دست داد. تیم سیرجانی از ۵بازی آخرش تنها یک پیروزی به‌دست آورده و در پایان ثلث‌دوم لیگ، ۸امتیاز از صدر جدول عقب افتاده است. گل‌گهر امسال به پرسپولیس و استقلال باخته و در بازی برگشت با سپاهان در حالی با ۴گل مغلوب حریف شد که تیم اصفهانی تقریبا یک‌نیمه کامل با ۱۰نفر بازی کرد. با جمیع این شرایط، آیا واقعا قلعه‌نویی بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی است؟ حتی اگر به توانایی‌های او ایمان هم داشته باشید، باز بعید است بتوانید نسخه فعلی این مربی را برای قبول چنین مسئولیتی بپذیرید.

افکار عمومی کنار می‌آیند؟

با وجود شاهکار تیم مهدی تاج در ماجرای مارک ویلموتس و نیز بازگرداندن کارلوس کی‌روش به تیم‌ملی، نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد هنوز هم بیشتر مردم ترجیح می‌دهند یک مربی خوب خارجی روی این نیمکت بنشیند. حالا فرض کنید قلعه‌نویی یا هر مربی ایرانی دیگری در این بازه زمانی هدایت تیم‌ملی را بر عهده بگیرد و مثلا در جام‌ ملت‌های‌آسیا موفق نشود؛ اتفاقی که با توجه به فرم درخشان فعلی رقبا، اصلا دور از انتظار نیست. در این شرایط آیا فکر می‌کنید مردم با مربی ایرانی کنار می‌آیند و به او زمان بیشتری می‌دهند؟ آیا برای خود قلعه‌نویی خوب است که برای دومین‌بار سرمربی تیم ملی شود و باز هم در پایان یک جام ملت‌های ضعیف دیگر از کار کنار برود؟ در این صورت اسم او با چه شرایطی در تاریخ فوتبال ایران بایگانی خواهد شد؟ بله؛ یک مرد همیشه بازنده. تیم ملی برای او شاید یک وسوسه جذاب باشد اما در شرایط فعلی بیشتر یک قلعه تاریک به‌نظر می‌رسد.

منبع: همشهری

دیگر رسانه ها

کدخبر: 73435

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت عرشه‌آنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت عرشه‌آنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

      ارسال نظر